English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
akinesthesia U فقدان حس حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
atonicity U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
absence U فقدان
forfeited U فقدان
deficiency U فقدان
absences U فقدان
lacked U فقدان
lack U فقدان
forfeiture U فقدان
deficiencies U فقدان
lacks U فقدان
forfeits U فقدان
forfeiting U فقدان
loss U فقدان
forfeit U فقدان
apyrexy U فقدان تب
lacks U فقدان کسری
acathexis U فقدان نیروگذاری
analgesia U فقدان حس درد
anosmia U فقدان حس شامه
amenorrhea U فقدان قاعدگی
deprivation U فقدان انعزال
incapacity U فقدان اهلیت
deprivations U فقدان انعزال
incoordination U فقدان هم اهنگی
insanitation U فقدان بهداشت
hypoprosessis U فقدان توجه
hypoprosexia U فقدان توجه
lacked U فقدان کسری
lack U فقدان کسری
lacking U فقدان کمبود
absence of intention U فقدان قصد
loss of claim U فقدان غرامت
inattention U فقدان توجه
lack of incentive U فقدان انگیزه
loss of accuracy U فقدان دقت
anhedonia U فقدان احساس لذت
anorgasmy U فقدان اوج جنسی
achromia U فقدان رنگ دانه
anorgasmia U فقدان اوج جنسی
acrotism U فقدان ضربان یا تپش
aniconia U فقدان تصویر ذهنی
the losser of a child U فقدان یا داغ فرزند
inclemency U بی اعتدالی فقدان ملایمت
achroma U فقدان رنگ دانه
ahedonia U فقدان احساس لذت
ineligibility U فقدان شرایط لازم
interdiction U فقدان اهلیت محجوریت
anandria U فقدان ویژگیهای نرینگی
wanted U کسر داشتن فقدان
want U کسر داشتن فقدان
inhospitality U فقدان مهمان نوازی
evanescence U فقدان تدریجی ناپایداری
inconsequence U فقدان ارتباط منطقی
colourblindness U فقدان قوه تشخیص رنگ
acheilia U فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
achlorhydria U فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
count out of the house U مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
anuresis U فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
hydrogen embrittleness U فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
aphonia U فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
misses U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
miss U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
missed U از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
paranoia U جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
abulia U فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abuleia U فقدان نیروی اراده ضعف اراده
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
stir U حرکت
animations U حرکت
moves U حرکت
animation U حرکت
inert U بی حرکت
stirs U حرکت
maneuver U حرکت
moved U حرکت
vowel point U حرکت
stirred U حرکت
locomotion U حرکت
departures U حرکت
haviour U حرکت
shifted U حرکت
departure U حرکت
shifts U حرکت
running U در حرکت
agog U در حرکت
afloat U در حرکت
motionless U بی حرکت
moveless U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
progress U حرکت
progressed U حرکت
progresses U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
square move U حرکت
gest U حرکت
geste U حرکت
travel U حرکت
frozen U بی حرکت
traveled U حرکت
progressing U حرکت
travels U حرکت
behaviour U حرکت
demeanor U حرکت
demeanour U حرکت
shift U حرکت
vapid U بی حرکت
movement U حرکت
motioning U حرکت
stock still U بی حرکت
stirabout U حرکت
ambulation U حرکت
traverse U حرکت
agoing U در حرکت
statist U بی حرکت
as you were U حرکت از نو
behaviuor U حرکت
behavior U حرکت
motions U حرکت
animal U حس و حرکت
circulation U حرکت
patting U بی حرکت
patted U بی حرکت
pats U بی حرکت
pat U بی حرکت
scrolling U حرکت
sedentary U بی حرکت
circulations U حرکت
stationary U بی حرکت
traversed U حرکت
traverses U حرکت
traversing U حرکت
stirrings U حرکت
stiller U بی حرکت
gesturing U حرکت
on the move U در حرکت
gesture U حرکت
oi U در حرکت
motion U حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com