English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (26 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
localizer U انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
retraction lock U وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
tailwater U فرود اب
splashdown U آب فرود
abseil U فرود
drop U فرود
landings U فرود
dropped U فرود
landing U فرود
dropping U فرود
drops U فرود
line of fall U خط فرود
abseiled U فرود
abseiling U فرود
abseils U فرود
land U فرود
downstream U فرود اب
splashdowns U آب فرود
deck landing aid U کمکهای فرود
undercarriage U ارابه فرود
nosediving U فرود عمودی
forced landing U فرود اجباری
drop zone U منطقه فرود
descendeur U صفحه فرود
ditching U فرود اضطراری
under carriage U ارابه فرود
landing zone U منطقه فرود
landing weight U وزن فرود
soft landing U فرود نرم
landed U فرود امده
instrument landing U فرود کور
run way U باند فرود
run way U محوطه فرود
missed approach U فرود اضطراری
missed approach U فرود ناقص
nosedived U فرود عمودی
nosedive U فرود عمودی
undercarriages U ارابه فرود
parachut U چتر فرود
impact point U نقطه فرود
access point U نقطه فرود
landing strip U باند فرود
landing strips U باند فرود
nosedives U فرود عمودی
light or lighted U فرود امدن
plunges U فرود امدن
perches U فرود امدن
landing angle U زاویه فرود
perched U فرود امدن
perch U فرود امدن
approach clearance U اجازه فرود
pit U منطقه فرود
pits U منطقه فرود
plunged U فرود امدن
land vi U فرود امدن
night landing U فرود شبانه
alight U فرود امدن
alighted U فرود امدن
alighting U فرود امدن
alights U فرود امدن
plunge U فرود امدن
perching U فرود امدن
strip U باند فرود
descends U فرود امدن
landing area U منطقه فرود
landing gear U ارابه فرود
approaches U مسیر فرود
descend U فرود امدن
landing site U محل فرود
prelanding U قبل از فرود
approached U مسیر فرود
approach U مسیر فرود
landing light U چراغ فرود
landing site U پایگاه فرود
angle of fall U زاویه فرود
application of a force U فرود نیرو
landing spot U نقطه فرود
landing hill U تپه فرود
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
final approach U مسیر نهایی فرود
approach end U ابتدای باند فرود
drop zone U منطقه فرود چترباز
lodgment area U منطقه استراحت یا فرود در سر پل
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
overshooting U فرود ناقص هواپیما
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
landing mat U باند فرود اضطراری
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
overshoots U فرود ناقص هواپیما
glide path U مسیر فرود ازاد
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
overshoot U فرود ناقص هواپیما
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
angle of fall U زاویه فرود گلوله
landing U فرود ژیمناست به زمین
air landing U فرود از راه هوا
air strip U باند فرود یاپرواز
wave off U فرود همراه با سایش
slope of falp U شیب زاویه فرود
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
line of fall U خط فرود گلوله به زمین
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
back dive U شیرجه از پشت و فرود با پا
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
forced landing U فرود اجباری هواپیما
belly flop U با شکم فرود آمدن
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
service court U محل فرود سرویس
belly flops U با شکم فرود آمدن
landings U فرود ژیمناست به زمین
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
approach chart U نقشه مسیر فرود
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
service court U محل فرود سرویس اسکواش
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
critical point U نقطه فرود در پرش با اسکی
seadrome U محل فرود هواپیمای اب نشین
scramble net U تور بار یا فرود نفرات
peas U شن نرم در محل فرود چترباز
air landed U فرود امده از راه هوا
application of load U فرود بار کاربرد نیرو
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
strip alert U اماده باش روی باند فرود
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
glide slope U زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
hydro airplane U هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
oleo U محور ضربه گیر ارابه فرود
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
free fall U زمان فرود ازاد بدون چتر
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
adjusting to water U حرکت در هوا هنگام فرود دراب
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
strainght running U فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
froud number U عدد فرود که بدون بعد میباشد
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
heliports U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
kill spring U فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
lodd of down U از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
pat lowe U جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
glide ratio U نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
short round U گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
ground loop U تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
hung U پرش طول با کشیدن پا و دست به عقب پیش از فرود امدن
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
eastern roll U شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
layouts U وضع بدن بین اغاز پرش ارتفاع و فرود وارو باز
layout U وضع بدن بین اغاز پرش ارتفاع و فرود وارو باز
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
providers U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
nose gear U قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
provider U نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
wheel well U محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
elusory U اغفال کننده
elusive U اغفال کننده
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
abstractive U رباینده اغفال کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com