Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skipper
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
captain
U
فرمانده هواپیما
captaining
U
فرمانده هواپیما
captained
U
فرمانده هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
leader
U
فرمانده دسته
leaders
U
فرمانده دسته
platoon leader
U
فرمانده دسته
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commanders
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander
U
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commander in chief
U
فرمانده کل
commander in chief
U
فرمانده کل
chief
U
فرمانده
imperator
U
فرمانده
commander of d.
U
فرمانده
commander
U
فرمانده
oldman
U
فرمانده کل
chiefs
U
فرمانده
commanders
U
فرمانده
commanders-in-chief
U
فرمانده کل
generalissimos
U
فرمانده کل
commandants
U
فرمانده
commander-in-chief
U
فرمانده کل
commandant
U
فرمانده
generalissimo
U
فرمانده کل
exercise commander
U
فرمانده مانور
battalion commander
U
فرمانده گردان
battery commander
U
فرمانده اتشبار
commanding officers
U
افسر فرمانده
leader
U
راهنما فرمانده
commanding officer
U
افسر فرمانده
brigadier
U
فرمانده تیپ
brigadiers
U
فرمانده تیپ
governor
U
حکمران فرمانده
governors
U
حکمران فرمانده
admiral
U
امیرالبحر فرمانده
admirals
U
امیرالبحر فرمانده
chevroner
U
فرمانده گروه
army commander
U
فرمانده ارتش
division commander
U
فرمانده لشگر
commandant
U
افسر فرمانده
skippers
U
فرمانده ناو
regiment commander
U
فرمانده هنگ
commandants
U
افسر فرمانده
divisional officer
U
فرمانده یگان
hetman
U
فرمانده لهستانی
chief of boat
U
فرمانده قایق
brigade commander
U
فرمانده تیپ
leaders
U
راهنما فرمانده
fleet commander
U
فرمانده ناوگان
sector commander
U
فرمانده ناحیه
flight leader
U
فرمانده پرواز
prefects
U
رئیس فرمانده
territorial commander
U
فرمانده سرزمینی
skipper
U
فرمانده ناو
officer in tactical command
U
فرمانده تاکتیکی
drum major
U
فرمانده طبالان
drum majors
U
فرمانده طبالان
company commander
U
فرمانده گروهان
captained
U
فرمانده ناو
captaining
U
فرمانده ناو
prefect
U
رئیس فرمانده
commander's concept
U
تدبیر فرمانده
captain
U
فرمانده ناو
skippered
U
فرمانده ناو
pendragon
U
فرمانده کل قوا
penteconter
U
فرمانده پنجاه تن
captains
U
فرمانده ناو
skippering
U
فرمانده ناو
corps commander
U
فرمانده سپاه
commander in chief
U
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
commodore
U
فرمانده یکان هوایی
commission pennant
U
پرچم فرمانده ناو
warlord
U
فرمانده ارتشی فرمانروا
executive order
U
فرمانده دوم ناو
commander's concept
U
تدبیر عملیاتی فرمانده
commodore
U
افسر فرمانده دریایی
flag captain
U
فرمانده ناو سرفرماندهی
privateer
U
فرمانده کشتی بازرسی
commodore
U
فرمانده پایگاه هوایی
sea captain
U
فرمانده نیروی دریایی
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
commodores
U
افسر فرمانده دریایی
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
phylarch
U
فرمانده سواره نظام
chief of naval operations
U
فرمانده عملیات دریایی
commodores
U
فرمانده پایگاه هوایی
commodores
U
فرمانده یکان هوایی
alternate command authority
U
افسر جانشین فرمانده
tactical air commander
U
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
division officer
U
فرمانده قسمت افسر رسته
constable of france
U
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leaders
U
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leader
U
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
budget item
U
اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
test pilot
U
خلبان ازمایش کننده هواپیما
pilot's trace
U
کالک راهنمای خلبان هواپیما
test pilots
U
خلبان ازمایش کننده هواپیما
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
warlock
U
جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
wingman
U
خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
artificial horizon
U
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
A military band.
U
دسته موزیک نظامی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
copilot
U
کمک خلبان خلبان دوم
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
planning guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
skippered
U
کاپیتان
captains
U
کاپیتان
captaining
U
کاپیتان
skipper
U
کاپیتان
Capt
U
کاپیتان
captained
U
کاپیتان
captain
U
کاپیتان
skippering
U
کاپیتان
skippers
U
کاپیتان
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
master
U
کاپیتان کشتی
alternate captain
U
کاپیتان ذخیره
masters
U
کاپیتان کشتی
mastered
U
کاپیتان کشتی
field captain
U
کاپیتان تیم
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
mate's receipt
U
رسید کاپیتان کشتی
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
capitain's armband
U
بازوبند کاپیتان
[ورزشهای با توپ]
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
aeronaut
U
خلبان
fly boy
U
خلبان
aviator
U
خلبان
aivatrix
U
خلبان زن
pilot
U
خلبان
pilotless
U
بی خلبان
aviators
U
خلبان
piloted
U
خلبان
pilots
U
خلبان
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
co pilot
U
کمک خلبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com