English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal interval U فاصله معمولی صف
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
backsword man U شمشیرباز
fencer U شمشیرباز
foilsman U شمشیرباز فویل
epeeist U شمشیرباز اپه
foilist U شمشیرباز فویل
line of attack U سینه شمشیرباز
fencing position U گارد شمشیرباز
sabreur U شمشیرباز سابر
assaults U یورش شمشیرباز
assaulted U یورش شمشیرباز
assault U یورش شمشیرباز
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
attack on the blade U حمله شمشیرباز به تیغه
fleche U نقل مکان شمشیرباز
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
coquille U محافظ دست شمشیرباز
lanista U شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
sword arm U دست مسلح شمشیرباز
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
jumps U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jumped U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
routinely U معمولی
routines U معمولی
routine U معمولی
copybook U معمولی
open cheque U چک معمولی
ferial U معمولی
received U معمولی
run-of-the-mill <idiom> U معمولی
longhand U خط معمولی
normal U معمولی
usu U معمولی
wonted U معمولی
faceless U معمولی
standards U معمولی
standard U معمولی
light water U اب معمولی
ordinary U معمولی
conventional U معمولی
standard U طبیعی یا معمولی
man in the street U فرد معمولی
street virus U ویروس معمولی
medium lampholder U سرپیچ معمولی
standards U طبیعی یا معمولی
workaday U معمولی عادی
mass concrete U بتن معمولی
irregular U غیر معمولی
standard bar U میله معمولی
white mulatto U توت معمولی
standard brick U اجر معمولی
standard gauge U اندازه معمولی
the a merchant U سوداگر معمولی
standard motor U موتور معمولی
ethanol U الکل معمولی
standard trench U سنگر معمولی
normal U عادی معمولی
everyday U معمولی مبتذل
ethyl alcohol U الکل معمولی
single precision U با دقت معمولی
commoners U معمولی متعارفی
American bond U آجرچینی معمولی
typical <adj.> U بافت معمولی
general cargo U کالای معمولی
complement U تعارفات معمولی
complemented U تعارفات معمولی
complementing U تعارفات معمولی
complements U تعارفات معمولی
ap seogi U ایستادن معمولی
piper nigrum U فلفل معمولی
plain concrete U بتن معمولی
undress U جامه معمولی
undresses U جامه معمولی
undressing U جامه معمولی
ornery U عادی معمولی
civil time U ساعت معمولی
onery U عادی معمولی
ordinal type U نوع معمولی
ordinary clay U خاک رس معمولی
unselected clay U خاک رس معمولی
normal permeability U نفوذپذیری معمولی
hepatica U غافث معمولی
ordinary share U سهام معمولی
mean U پست معمولی
meaner U پست معمولی
ornary U عادی معمولی
common link U حلقه معمولی
common whipping U بست معمولی
mulberries U توت معمولی
nonstandard U غیر معمولی
generals U کلی معمولی
common U معمولی متعارفی
charge hand U کارگر معمولی
generals U معمولی و نه مخصوص
commonest U معمولی متعارفی
general U کلی معمولی
meanest U پست معمولی
rudas U پست معمولی
general U معمولی و نه مخصوص
mulberry U توت معمولی
commonplace U معمولی مبتذل
procedure message U پیام معمولی
rock brake U بسفایج معمولی
ambient U پس زمینه معمولی
ranko U سرباز معمولی
normal good U کالای معمولی
banal U مبتذل معمولی
wrought iron U اهن معمولی
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
ordinary grasp U گرفتن میله معمولی
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
standard lamp holder U سرپیچ معمولی لامپ
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
well-worn U پیش پا افتاده معمولی
l antenna U انتن معمولی رادیو
walk U گام معمولی اسب
walked U گام معمولی اسب
walks U گام معمولی اسب
light hydrogen U هیدروژن سبک یا معمولی
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
standard rain gage باران سنج معمولی
stand U سطح معمولی اب دریا
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
normal sulphation of battery U سولفاتی شدن معمولی
routes U راه جریان معمولی
milkwort U پلی گالای معمولی
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
outre U خارج از حدود معمولی
joiner door U درب معمولی ناو
normal charge U خرج معمولی توپ
common stock U سهام معمولی شرکت
week day U روز معمولی هفته
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
bracket U حالت معمولی کروشه
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
head cold U سرماخوردگی معمولی زکام
well worn U پیش پا افتاده معمولی
stake driver U بوتیمار معمولی امریکایی
route U راه جریان معمولی
chamomile U بابونه معمولی یامعطر
combination grasp U گرفتن معمولی و برعکس
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
deffered maintenance U تعمیر ونگهداری غیر معمولی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com