English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
christianization U عیسوی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copt U عیسوی
christianize U عیسوی کردن
mozarrab U عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
compaction U تو پر سازی
pavements U کف سازی
bridge building U پل سازی
stylization U مد سازی
local anasthesia U سر سازی
individualizing U تک سازی
padding U له سازی
individualised U تک سازی
deflexion U خم سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
bridgework U پل سازی
pavement U کف سازی
individualize U تک سازی
flooring U کف سازی
idolization U بت سازی
retortion U کج سازی
flection U خم سازی
repk lection U پر سازی
retortion U خم سازی
individualization U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individuation U تک سازی
wording U عبارت سازی
lamponery U هجونامه سازی
displacement U جانشین سازی
neutralization U بی اثر سازی
packing U فشرده سازی
manumission U ازاد سازی
neutralization U خنثی سازی
materialization U مادی سازی
insulating U عایق سازی
maximization U بیشینه سازی
mealing U نرم سازی
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
dilution U رقیق سازی
mortar mixing U ملات سازی
modeller U قالب سازی
irreticence U فاش سازی
miseenscene U صحنه سازی
resolving U برطرف سازی
cabinetwork U مبل سازی
oscillation U نوسان سازی
calcination U اهک سازی
seduction U گمراه سازی
cabinetwork U قفسه سازی
oscillations U نوسان سازی
minimization U کمینه سازی
minimalization U کمینه سازی
microsoft U بهنگام سازی
lancination U مجروح سازی
microminiaturization U ریز سازی
wearisomeness U کسل سازی
depletion U تهی سازی
milling U ارد سازی
magnifcation U بزرگ سازی
machine building U ماشین سازی
bonification U به سازی محیط
machicolation U مزغل سازی
liquefaction U ابگونه سازی
discolourment U بدرنگ سازی
levigation U نرم سازی
lancination U پاره سازی
latticing U شبکه سازی
landscape painting U منظره سازی
bellfounding U زنگ سازی
belittlement U کم ارزش سازی
lapidification U سنگ سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
rejuvenation U جوان سازی
enrichment U غنی سازی
malting U مالت سازی
arching U طاق سازی
smoothing U صاف سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
bedevilment U شیطان سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
brick works U اجر سازی
lapidation U سنگسار سازی
calico printing U چیت سازی
replacement U جانشین سازی
die making U حدیده سازی
optometry U عینک سازی
extinction U خاموش سازی
ostosis U استخوان سازی
overconditioning U پرشرطی سازی
paling U نرده سازی
panel work U تنکه سازی
paneling U قاب سازی
replacements U جانشین سازی
abbreviation U کوته سازی
curtailment U کوتاه سازی
optimize U بهینه سازی
rustication U دهاتی سازی
mutilation U معیوب سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
pimpling U حباب سازی
plasticization U نرم سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
popularization U محبوب سازی
precipitousness work U خلاصه سازی
cavitation U حفره سازی
prefabrication U پیش سازی
detersion U پاک سازی
weaponry U اسلحه سازی
preformation U پیش سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
carnification U گوشت سازی
vaporization U بخار سازی
capital building U سرمایه سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern making U مدل سازی
pedogenesis U جلگه سازی
peneplanation U دشت سازی
perpetuation U جاودان سازی
capitalization U سرمایه سازی
carbonize U کربن سازی
carcassing U اسکلت سازی
procurance U فراهم سازی
optimization U بهینه سازی
municipalize U شهر سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
nest building U لانه سازی
mutualization U دو طرفه سازی
die shop U حدیده سازی
simulations U همانند سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
networking U شبکه سازی
nidificate U لانه سازی
nidification U اشیانه سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
canalization U کانال سازی
stripping U برهنه سازی
forgery U صورت سازی
canalization U مجرا سازی
canalization U ابراه سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
oblieration U پاک سازی
obliteration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
optimality U بهینه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com