English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ratepayer U عوارض دهنده
ratepayers U عوارض دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
duty U عوارض گمرکی عوارض
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender U توسعه دهنده ادامه دهنده
bailer U امانت دهنده کفیل دهنده
bailor U امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
conglutinative U التیام دهنده جوش دهنده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
tax U عوارض
taxed U عوارض
due U عوارض
taxes U عوارض
dues U عوارض
imposition U عوارض
complication U عوارض
tolls U عوارض
toll U عوارض
tolling U عوارض
complications U عوارض
toll U عوارض راهداری
wharfage U عوارض باراندازی
customs duties U عوارض گمرکی
terrain U عوارض زمین
toll U عوارض عبور
tolls U عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور
byeffect U عوارض جانبی
customs duty U عوارض گمرکی
contour U عوارض زمین
tolling U عوارض عبور
tolling U عوارض راهداری
scatt U مالیات عوارض
berthage U عوارض اسکله
ratings U میزان عوارض
imposition U عوارض فریب
rate of duty U نرخ عوارض
rates and taxes U عوارض ومالیات
terrain features U عوارض زمین
feature line U خط عوارض زمین
rating U میزان عوارض
key terrain features U عوارض حساس زمین
contour map U نقشه عوارض نما
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
towage U عوارض یدک کشی
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
featured U عوارض زمین عارضه
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
features U عوارض زمین عارضه
acoustics U علم عوارض شنوایی
featuring U عوارض زمین عارضه
railroad tariff U عوارض راه اهن
tollhouse U محل پرداخت عوارض
tollhouses U محل پرداخت عوارض
rate U تندی سرعت عوارض
rates U تندی سرعت عوارض
duty free U معاف از عوارض گمرکی
infill U عوارض روی نقشه
tollgate U محل پرداخت عوارض
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
topography U تهیه نقشه از عوارض
spillover costs U عوارض منفی خارجی
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
feature U عوارض زمین عارضه
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
hydrography U ضبط عوارض ابی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
plane table map U نقشه مسطحه عوارض نما
relief U نقشه برداری عوارض زمین
undulant U دارای عوارض پست و بلند
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
pipage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
tollbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
surcharge U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
surcharges U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
pipeage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
transferor U دهنده
pusher U هل دهنده
trimestr U رخ دهنده
giver U دهنده
jogger U هل دهنده
shover U هل دهنده
joggers U هل دهنده
pushers U هل دهنده
donors U دهنده
irriguous U اب دهنده
donor U دهنده
donar U دهنده
ransomer U فدیه دهنده
invigorating U قوت دهنده
renter U اجاره دهنده
negotiators U انتقال دهنده
negotiator U انتقال دهنده
accomplisher U انجام دهنده
adapter U وفق دهنده
quencher U تسکین دهنده
pushers U فشار دهنده
pusher U فشار دهنده
achiever U انجام دهنده
connecting U اتصال دهنده
recarburizer U کربن دهنده
adjurer U سوگند دهنده
amusing U تفریح دهنده
demonstrative U شرح دهنده
adjurer U قسم دهنده
promotor U ترقی دهنده
promisor U وعده دهنده
promiser U قول دهنده
prolonger U امتداد دهنده
alluring U فریب دهنده
aerator U هوا دهنده
prelusive U خبر دهنده
propitiator U تسکین دهنده
propounder U پیشنهاد دهنده
adapter U تطبیق دهنده
persecutors U ازار دهنده
persecutor U ازار دهنده
prickly U خراش دهنده
instructive U یاد دهنده
quartering U اسکان دهنده
illustrative U توضیح دهنده
amusingly U تفریح دهنده
pusher propeller U ملخ هل دهنده
propounder U رواج دهنده
preferrer U ترجیح دهنده
torturers U شکنجه دهنده
rejuvenator U جوانی دهنده
drawer U برات دهنده
reliever U رهائی دهنده
drawer U حواله دهنده
reductive U تقلیل دهنده
drawers U برات دهنده
drawers U حواله دهنده
reducer U تقلیل دهنده
voter U رای دهنده
lenders U قرض دهنده
lenders U وام دهنده
adjudicator U فتوی دهنده
torturer U شکنجه دهنده
sedating U تسکین دهنده
sedates U تسکین دهنده
sedated U تسکین دهنده
sedate U تسکین دهنده
commanding U فرمان دهنده
shocking U تکان دهنده
adjudicators U فتوی دهنده
reliever U اسایش دهنده
lender U وام دهنده
lender U قرض دهنده
restorer U اعاده دهنده
restorers U اعاده دهنده
evangelical U مژده دهنده
permissive U اجازه دهنده
abusers U دشنام دهنده
abuser U دشنام دهنده
abluent U شستشو دهنده
remissive U تخفیف دهنده
reactant U واکنش دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com