Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
comparison operator
U
عملگر مقایسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to contrast
[with]
U
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
operator
U
عملگر
operators
U
عملگر
assignment operator
U
عملگر جایگزینی
conditional operator
U
عملگر شرطی
concatenation operator
U
عملگر الحاقی
actuator
U
عملگر مکانیکی
monadic operator
U
عملگر تکین
boolean operator
U
عملگر بول
relational operator
U
عملگر رابطهای
unary operator
U
عملگر یگانی
boolean operator
U
عملگر بولی
binary operator
U
عملگر دودوئی
aggregate operator
U
عملگر جمعی
annihilation operator
U
عملگر نابودی
binary operator
U
عملگر دوتایی
operator
U
عملگر
[ریاضی]
laplace operator
U
عملگر لاپلاس
nand operator
U
عملگر نقیض و
logical operator
U
عملگر منطقی
n ary operator
U
عملگر N تایی
dyadic operator
U
عملگر دوتایی
boolean operation
U
عملگر منط قی مثل " و" و " یا " و...
redirection operator
U
عملگر تعیین جهت
boolean operator
U
عملگر جبر بول
differential operator
U
عملگر دیفرانسیلی
[ریاضی]
Laplacian
U
عملگر لاپلاس
[ریاضی]
[فیزیک]
Laplace operator
U
عملگر لاپلاس
[ریاضی]
[فیزیک]
notation
U
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
notations
U
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
arithmetic operator
U
نشان حسابی عملگر ریاضی
argument
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
arguments
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
nor
U
عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
attended operation
U
فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
logical
U
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
arithmetic
U
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
postfix
U
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notations
U
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation
U
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation
U
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
collation
U
مقایسه
comparisons
U
مقایسه
resemblance
U
مقایسه
datum line
U
خط مقایسه
comparison
U
مقایسه
analogies
U
مقایسه
collations
U
مقایسه
analogy
U
مقایسه
contrasting
U
مقایسه کردن
parity bit
U
بیت مقایسه
compare
U
مقایسه کردن
compared
U
مقایسه کردن
parity error
U
غلط مقایسه
even parity
U
مقایسه زوج
incomparable
U
مقایسه ناپذیر
incomparable
U
غیرقابل مقایسه
contrasts
U
مقایسه کردن
datum
U
سطح مقایسه
comparator
U
مقایسه کننده
parity error
U
خطای مقایسه
comparableness
U
قابلیت مقایسه
refrence
U
مبنای مقایسه
incomparability
U
مقایسه ناپذیری
parity checking
U
بازبینی مقایسه
compares
U
مقایسه کردن
comparatively
U
بطور مقایسه
contrasted
U
مقایسه کردن
no parity
U
عدم مقایسه
to make comparisons
U
مقایسه کردن
to draw comparisons
U
مقایسه کردن
comparison
U
روش مقایسه
contrast
U
مقایسه کردن
analogous
U
قابل مقایسه
cf
U
مقایسه شود
frequency comparison
U
مقایسه فرکانس
incommensurable
U
مقایسه ناپذیر
assimilatc
U
مقایسه نمودن
comparisons
U
روش مقایسه
comparing
U
مقایسه کردن
odd parity
U
مقایسه فرد
logical comparison
U
مقایسه منطقی
A comparison of theory and practice.
U
مقایسه ای از نظری و عمل.
Next to you I'm slim.
U
در مقایسه با تو من لاغر هستم.
paired comparisons method
U
روش مقایسه جفتی
measure
U
مقایسه کردن سنجش
incomparability
U
غیر قابل مقایسه
comparably
U
بطور قابل مقایسه
incomparably
U
بطور غیرقابل مقایسه
table comparator
U
مقایسه کننده نوارها
tape comparator
U
مقایسه کننده نوار
to compare oppsites
U
چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن
between
U
دربین درمقام مقایسه
a comparison of the brain to a computer
U
مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
a beauty and an elegance beyond
[ without]
compare
U
زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
comparative philology
U
علم مقایسه زبانها
comparator
U
وسیله انجام مقایسه
by comparison
U
وقتی مقایسه می شوند
to bear comparison with
U
قابل مقایسه بودن با
to stand comparison with
U
قابل مقایسه بودن با
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
not a patch on
U
به هیچ طرف مقایسه نیست با
That's a poor comparison.
U
این مقایسه ای نا مناسب است.
VBScript
U
مقایسه شود با JAVA SCRIPT
to drow a p between two
U
دوچیزراباهم مقایسه یاتشبیه کردن
relational database
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
parity error
U
اشتباه مقایسه خطای توازن
proportions
U
اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
document comparison utility
U
برنامه کمکی مقایسه مدارک
priorities
U
اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
priority
U
اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
comparable
U
قابل مقایسه مانند کردنی
proportion
U
اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
comparable
U
قابلیت مقایسه قیاس پذیر
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
job
U
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
The comparison is misleading
[flawed]
.
U
مقایسه گمراه کننده
[ ناقص ]
است.
to be out of all proportion to something
U
غیر مقایسه بودن نسبت به چیزی
cost effectiveness
U
سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
Today's weather is mild by comparison.
U
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
jobs
U
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
a comparison between European and Japanese schools
U
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
collated
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collates
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
index number
U
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
collating
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
U
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
collate
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collate
U
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
Participation rates are low compared to international standards.
U
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
U
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars.
U
هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
collating
U
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collates
U
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
Comparison with other countries is extremely interesting.
U
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
collated
U
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Dhrystone benchmark
U
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
vertical
U
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
dry cell battery
U
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
summation check
U
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
spellcheck
U
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
benchmark
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
phosphor
U
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator.
U
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
activity
U
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activities
U
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
doubled up
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
pair exchange sorting algorithm
U
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
volatility
U
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.
U
این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
DES
U
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
density
U
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
densities
U
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
voters
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
U
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
linear
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
four ball
U
مقایسه امتیازهای تیم دونفره در هر بخش باامتیازهای تیم حریف
He's a good director but he doesn't bear
[stand]
comparison with Hitchcock.
U
او
[مرد ]
کارگردان خوبی است اما او
[مرد]
قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
search
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
This compares to the Mini models, which cost only 200 EUR.
U
این قابل مقایسه است با مدل های مینی که قیمتشان فقط ۲۰۰ اویرو است.
leap frog test
U
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
searches
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
DTMF
U
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rams
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ram
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
machine address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
rammed
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
reads
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
minicomputer
U
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
knot ratio
U
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com