English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echoed U انعکاس صدا انعکاس موج
echoing U انعکاس صدا انعکاس موج
echo U انعکاس صدا انعکاس موج
echoes U انعکاس صدا انعکاس موج
involution U توان یابی قوه یابی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
reflexion U انعکاس
replication U انعکاس
reflectiveness U انعکاس
reaction U انعکاس
reactions U انعکاس
reflectance U انعکاس
reactional U انعکاس
reflection U انعکاس
echoes U انعکاس صدا
reflectance ink U جوهر انعکاس
echo U انعکاس صدا
repercussion U انعکاس برگشت
reflexivity U انعکاس پذیری
reflecting power U قدرت انعکاس
reflexible U قابل انعکاس
reflection plane U صفحه انعکاس
echoed U انعکاس صدا
reflexible U انعکاس پذیر
echoing U انعکاس صدا
internal reflection U انعکاس درونی
reflector U الت انعکاس
reflectors U الت انعکاس
anechoic U بدون انعکاس
reflexibility U انعکاس پذیری
atmospheric refraction U انعکاس جوی
bottom bounce U انعکاس از کف دریا
first order reflection U انعکاس مرتبه یک
reflectance U قابلیت انعکاس
zigzag reflection U انعکاس متعدد
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
echo sounder U انعکاس سنج صدا
catacoustics U مبحث انعکاس صوت
reflectorize U ایجاد انعکاس کردن
reflecterize U ایجاد انعکاس کردن
antiphony U انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
ice blink U سفیدی افق از انعکاس دریا
brightness U تغییر شدت انعکاس نور
baffle U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffled U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffling U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
catadioptrics U مبحث انعکاس و انکسار نور
echo suppression U جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
to the echo U چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
luminaire U دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
illumination by reflection U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
sky man U انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
feedback U پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
sky glow U انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
side tone U انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
glared U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
balances U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
patterning U طرح یابی
fringing U ریشه یابی
position finding U موقعیت یابی
calibration U خصلت یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
range finding U مسافت یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
insinuation U رخنه یابی
ranging U مسافت یابی
castaways U عمق یابی
castaway U عمق یابی
cost finding U ارزش یابی
debugger U اشکال یابی
direction finding U جهت یابی
localization U موضع یابی
mark sensing U نشان یابی
i. and evdevolution U توان یابی
sourcing U منابع یابی
goniometry U زاویه یابی
summation U مجموع یابی
signal detection U علامت یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
fault finding U عیب یابی
fault diagnosis U عیب یابی
fault detection U عیب یابی
factoring U عامل یابی
error detection U خطا یابی
troubleshooting U عیب یابی
troubleshooting U اشکال یابی
matchmaking U زوج یابی
edgings U حاشیه یابی
edging U حاشیه یابی
accesses U دست یابی
orientation U جهت یابی
acquisitions U هدف یابی
acquisition U هدف یابی
achievement U دست یابی
achievements U دست یابی
accessed U دست یابی
locations U مکان یابی
location U مکان یابی
interpolation U درون یابی
interpolation U میان یابی
marketing U بازار یابی
addressing U نشانی یابی
accessing U دست یابی
access U دست یابی
surveys U زمینه یابی
surveyed U زمینه یابی
attainment U دست یابی
attainments U دست یابی
positioning U موقع یابی
survey U زمینه یابی
interpolations U درون یابی
levelling U ارتفاع یابی
orientate U جهت یابی
interpolations U میان یابی
termination U پایان یابی
extrapolation U برون یابی
orientating U جهت یابی
orientates U جهت یابی
extrapolations U برون یابی
trapping U غلط یابی
parallel access U با دست یابی موازی
sound U عمق یابی کردن
job costing U هزینه یابی کار
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
detail U یات و مسیر یابی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
attitude survey U زمینه یابی نگرش
marginal costing U هزینه یابی نهائی
locate mode U باب مکان یابی
localization of function U موضع یابی کارکرد
performance evaluation U ارز یابی کارایی
spots U مسافت یابی کردن
ranging U مسافت یابی کردن
sound ranging U مسافت یابی صوتی
absurdities test U ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
random processing U با دست یابی تصادفی
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
quick access U با دست یابی تند
spot U مسافت یابی کردن
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
target aquisition U سیستم هدف یابی
plumb U ژرف یابی کردن
cost centre U مرکز هزینه یابی
traced U رد یابی کردن نشان
trace U رد یابی کردن نشان
sounds U عمق یابی کردن
excitor U عصب یابی محرک
extender board U وسیله عیب یابی
extrapolating U برون یابی کردن
sounded U عمق یابی کردن
cost unit U واحد هزینه یابی
soundest U عمق یابی کردن
direction finding U سمت یابی کردن
direction finding U جهت یابی کردن
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
direction finding aerial U انتن جهت یابی
direction finding station U پست جهت یابی
extrapolates U برون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
interpolated U درون یابی کردن
interpolate U درون یابی کردن
interpolating U درون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
flash ranging U مسافت یابی نوری
extrapolated U برون یابی کردن
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
detailing U یات و مسیر یابی
traces U رد یابی کردن نشان
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
tomnoddy U ادم خرف یابی کله
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
snip U ادم کوچک یابی اهمیت
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
eventration U جنین بی شکم یابی روده
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com