English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ballistic U علم حرکت گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ballistic U وضع حرکت گلوله
remaining velocity U سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
terminal ballistics U قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
windage U حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
Other Matches
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
shell proof U ضد گلوله
pellet U گلوله
shot U گلوله
globes U گلوله
cartridges U گلوله
clue U گلوله نخ
fire ball U گلوله
bullets U گلوله
clues U گلوله نخ
glomerule U گلوله رگ
round U گلوله
gunshots U گلوله
roundest U گلوله
globe U گلوله
bullet گلوله
rounds U گلوله ها
ball U گلوله
cartridge U گلوله
shots U گلوله
cannon proof U ضد گلوله
gunshot U گلوله
line shot U گلوله در خط
bullet-proof U ضد گلوله
projectile U گلوله
stabile U بدون حرکت بی حرکت
gilding metal U روکش گلوله
clew U گلوله کردن
globus hystericus U گلوله هیستریایی
cannon balls U گلوله توپ
graupel U گلوله برف
drill ammunition U گلوله مشقی
trial shot U گلوله ازمایشی
conglobate U گلوله شدن
to round up U گلوله کردن
bombards U گلوله باران
ball U گلوله توپ
gas shell U گلوله دودانگیز
ball U گلوله کردن
plummets U گلوله سربی
plummet U گلوله سربی
equivalent service rounds U گلوله معادل
illumination round U گلوله منور
tracer shell U گلوله رسام
to toll up U گلوله شدن
hitting U اصابت گلوله
bombard U گلوله باران
hits U اصابت گلوله
bombarded U گلوله باران
hit U اصابت گلوله
bombarding U گلوله باران
clew U گلوله نخ گره
plummeting U گلوله سربی
fixed shell U گلوله متصل
plummeted U گلوله سربی
cannon ball U گلوله توپ
projectile flat U سکوی گلوله
shilleilagh U گلوله شلیلاق
shoot down U با گلوله کشتن
shrapnel shell U گلوله انفجاری
shrapnel U گلوله نارنجکی
shrapnel U گلوله ضد نفر
single shot U گلوله منفرد
loading tray U سینی پر کن گلوله
live round U گلوله جنگی
missile U گلوله موشک
missiles U گلوله موشک
impacts U اصابت گلوله
shrapnel U گلوله افشان
shrapnel U گلوله انفجاری
shell room U انبار گلوله
potshot U گلوله هوایی
plumb bob U گلوله شاقول
piercing shell U گلوله ثاقب
rotating band U کمربند گلوله
ounce of lead U گلوله سربی
fireballs U گلوله انفجاری
fireball U گلوله انفجاری
number of rounds U تعداد گلوله ها
gunshot U زخم گلوله
shells U گلوله توپ
shell fragments U بسک گلوله
shell fragments U قطعات گلوله
shell proof U ضد نفوذ گلوله
impact U اصابت گلوله
smoke projectile U گلوله دودانگیز
beehive U گلوله ضد نفر
beehives U گلوله ضد نفر
slug U گلوله بی شکل
slugged U گلوله بی شکل
bullets U گلوله فشنگ
bullets U گلوله تفنگ
bullet گلوله فشنگ
bullet گلوله تفنگ
slugs U گلوله بی شکل
starshell U گلوله منور
illuminating shell U گلوله منور
gunshot wound U زخم گلوله
gun stone U گلوله توپ
sugarplum U گلوله نبات
gunshots U زخم گلوله
marble U گلوله شیشهای
blobs U گلوله حباب
blob U گلوله حباب
smoke round U گلوله دودانگیز
snow ball U گلوله برف
star shell U گلوله نورافشان
delivery U فروریختن گلوله
delivery U پرتاب گلوله
deliveries U فروریختن گلوله
deliveries U پرتاب گلوله
star shell U گلوله منور
line of impact U خط اصابت گلوله
ditto U گلوله در راه
marbles U گلوله شیشهای
gun shot U گلوله توپ
bombardments U گلوله باران
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
blank catridge U گلوله سلام
plumb U گلوله سربی
snowballs U گلوله برف
snowballing U گلوله برف
lead U شاقول گلوله
leads U شاقول گلوله
snowballed U گلوله برف
snowball U گلوله برف
lost U گلوله ناپیدا
bullet-proof U ضد گلوله کردن
bullet-proof U پاد گلوله
buckshot U گلوله سربی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com