Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
arresting gear
U
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
retraction lock
U
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
forecaddie
U
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
aldis lmap
U
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
course light
U
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
waff
U
اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
circulars
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
comma
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
commas
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
circular
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
response
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
responses
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
warning signal
U
علامت اعلام خطر
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
sea marker
U
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
pH
U
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
control surface
U
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
multiplication
U
علامت نوشته شده یا چاپ شده x برای نمایش ضرب دو عدد
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
plotter
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
flexowriter
U
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
alternate aerodrome
U
فرودگاه یدکی
bingo field
U
فرودگاه یدکی
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
spare
U
برای یدکی نگاه داشتن
spared
U
برای یدکی نگاه داشتن
Is there a bus to the airport?
U
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport?
U
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
recovery airfield
U
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
at least
[no less than]
[not less than]
<adv.>
U
کم کمش
[حداقل]
[برای آگاهی اندازه یا شماره]
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
at a
[the]
minimum
<adv.>
U
کم کمش
[حداقل]
[برای آگاهی اندازه یا شماره]
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
hard stand
U
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
weighted least square method
U
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
land
U
فرود
tailwater
U
فرود اب
splashdown
U
آب فرود
abseiling
U
فرود
line of fall
U
خط فرود
landing
U
فرود
abseiled
U
فرود
splashdowns
U
آب فرود
landings
U
فرود
abseil
U
فرود
drop
U
فرود
dropped
U
فرود
downstream
U
فرود اب
dropping
U
فرود
abseils
U
فرود
drops
U
فرود
request for quotation
U
تقاضا برای اعلام قیمت
three stage least squares method
U
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
landing strips
U
باند فرود
under carriage
U
ارابه فرود
landing weight
U
وزن فرود
landing spot
U
نقطه فرود
landing zone
U
منطقه فرود
undercarriage
U
ارابه فرود
access point
U
نقطه فرود
landing strip
U
باند فرود
undercarriages
U
ارابه فرود
prelanding
U
قبل از فرود
run way
U
باند فرود
run way
U
محوطه فرود
perch
U
فرود امدن
landing site
U
محل فرود
landing site
U
پایگاه فرود
ditching
U
فرود اضطراری
landing angle
U
زاویه فرود
landing light
U
چراغ فرود
landing gear
U
ارابه فرود
instrument landing
U
فرود کور
nosedive
U
فرود عمودی
drop zone
U
منطقه فرود
land vi
U
فرود امدن
night landing
U
فرود شبانه
nosedived
U
فرود عمودی
missed approach
U
فرود ناقص
missed approach
U
فرود اضطراری
landing area
U
منطقه فرود
nosediving
U
فرود عمودی
approach clearance
U
اجازه فرود
application of a force
U
فرود نیرو
nosedives
U
فرود عمودی
landing hill
U
تپه فرود
perched
U
فرود امدن
alighting
U
فرود امدن
landed
U
فرود امده
plunges
U
فرود امدن
light or lighted
U
فرود امدن
pits
U
منطقه فرود
plunge
U
فرود امدن
approach
U
مسیر فرود
impact point
U
نقطه فرود
parachut
U
چتر فرود
strip
U
باند فرود
plunged
U
فرود امدن
descends
U
فرود امدن
approaches
U
مسیر فرود
approached
U
مسیر فرود
descend
U
فرود امدن
perches
U
فرود امدن
alighted
U
فرود امدن
perching
U
فرود امدن
descendeur
U
صفحه فرود
angle of fall
U
زاویه فرود
forced landing
U
فرود اجباری
soft landing
U
فرود نرم
pit
U
منطقه فرود
alight
U
فرود امدن
alights
U
فرود امدن
deck landing aid
U
کمکهای فرود
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
burners
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
lodgment area
U
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
air strip
U
باند فرود یاپرواز
air landing
U
فرود از راه هوا
line of fall
U
خط فرود گلوله به زمین
belly flop
U
با شکم فرود آمدن
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
line of approach
U
مسیر تقرب یا فرود
belly flops
U
با شکم فرود آمدن
service court
U
محل فرود سرویس
final approach
U
مسیر نهایی فرود
angle of fall
U
زاویه فرود گلوله
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
slope of falp
U
شیب زاویه فرود
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
approach chart
U
نقشه مسیر فرود
approach end
U
ابتدای باند فرود
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
final approach
U
مسیرنهایی فرود هواپیما
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landings
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
glide path
U
مسیر فرود ازاد
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
overshooting
U
فرود ناقص هواپیما
helipad
U
سکوی فرود هلیکوپتر
wave off
U
فرود همراه با سایش
point of application of a force
U
نقطه فرود نیرو
overshoots
U
فرود ناقص هواپیما
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
overshoot
U
فرود ناقص هواپیما
Do you have nothing to declare?
U
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
application of load
U
فرود بار کاربرد نیرو
seadrome
U
محل فرود هواپیمای اب نشین
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
ditching
U
فرود اضطراری هواپیما روی اب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com