Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alights
U
فرود امدن
alighting
U
فرود امدن
alighted
U
فرود امدن
alight
U
فرود امدن
perched
U
فرود امدن
perches
U
فرود امدن
perching
U
فرود امدن
light or lighted
U
فرود امدن
plunge
U
فرود امدن
plunged
U
فرود امدن
plunges
U
فرود امدن
descends
U
فرود امدن
descend
U
فرود امدن
perch
U
فرود امدن
land vi
U
فرود امدن
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
overshoot
U
فرود ناقص هواپیما
overshooting
U
فرود ناقص هواپیما
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
overshoots
U
فرود ناقص هواپیما
final approach
U
مسیرنهایی فرود هواپیما
ditching
U
فرود اضطراری هواپیما روی اب
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
hung
U
پرش طول با کشیدن پا و دست به عقب پیش از فرود امدن
glide slope
U
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
land arm mode
U
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
marker circle
U
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
terrain avoidance
U
اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
localizer
U
انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
aircraft arresting complex
U
وسایل مهار هواپیما
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
cocooning
U
اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
aircraft mission equipment
U
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
touchdowns
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdown
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
precipitation of moisture
U
انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
airborne alert
U
اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
galloper
U
عراده توپ سبک تاخت کننده
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
limber
U
عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
control surface
U
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
drop
U
فرود
landing
U
فرود
dropping
U
فرود
drops
U
فرود
line of fall
U
خط فرود
dropped
U
فرود
land
U
فرود
abseil
U
فرود
splashdowns
U
آب فرود
landings
U
فرود
splashdown
U
آب فرود
downstream
U
فرود اب
tailwater
U
فرود اب
abseiling
U
فرود
abseils
U
فرود
abseiled
U
فرود
landing spot
U
نقطه فرود
landing site
U
محل فرود
run way
U
محوطه فرود
drop zone
U
منطقه فرود
approach clearance
U
اجازه فرود
application of a force
U
فرود نیرو
landing weight
U
وزن فرود
landing strips
U
باند فرود
landing site
U
پایگاه فرود
pits
U
منطقه فرود
missed approach
U
فرود اضطراری
instrument landing
U
فرود کور
missed approach
U
فرود ناقص
landing light
U
چراغ فرود
run way
U
باند فرود
forced landing
U
فرود اجباری
landing strip
U
باند فرود
night landing
U
فرود شبانه
ditching
U
فرود اضطراری
soft landing
U
فرود نرم
pit
U
منطقه فرود
access point
U
نقطه فرود
prelanding
U
قبل از فرود
angle of fall
U
زاویه فرود
approached
U
مسیر فرود
undercarriage
U
ارابه فرود
landed
U
فرود امده
landing gear
U
ارابه فرود
approach
U
مسیر فرود
under carriage
U
ارابه فرود
descendeur
U
صفحه فرود
landing hill
U
تپه فرود
landing angle
U
زاویه فرود
impact point
U
نقطه فرود
nosedive
U
فرود عمودی
nosedived
U
فرود عمودی
nosedives
U
فرود عمودی
strip
U
باند فرود
deck landing aid
U
کمکهای فرود
parachut
U
چتر فرود
landing area
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه فرود
undercarriages
U
ارابه فرود
nosediving
U
فرود عمودی
approaches
U
مسیر فرود
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
point of application of a force
U
نقطه فرود نیرو
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
service court
U
محل فرود سرویس
slope of falp
U
شیب زاویه فرود
line of fall
U
خط فرود گلوله به زمین
air landing
U
فرود از راه هوا
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
approach chart
U
نقشه مسیر فرود
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
approach end
U
ابتدای باند فرود
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com