English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prolongate U طولانی کردن امتداد دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elongates U دراز کردن امتداد دادن
elongate U دراز کردن امتداد دادن
elongating U دراز کردن امتداد دادن
to spin out U امتداد دادن مفصلا درست کردن
prolonging U امتداد دادن
prolong U امتداد دادن
fine draw U امتداد دادن
extend U امتداد دادن
prolongs U امتداد دادن
to eke out U امتداد دادن
eke out U امتداد دادن
extending U امتداد دادن
extension U امتداد دادن
extensions U امتداد دادن
extends U امتداد دادن
nose ribs U تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
accosts U در امتداد چیزی حرکت کردن
accosting U در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted U در امتداد چیزی حرکت کردن
accost U در امتداد چیزی حرکت کردن
extend U طولانی تر کردن
extending U طولانی تر کردن
prolong U طولانی کردن
extends U طولانی تر کردن
elongation U طولانی کردن
prolongs U طولانی کردن
prolonging U طولانی کردن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
lengthens U طولانی کردن کشیدن
lengthen U طولانی کردن کشیدن
prolongation U طولانی کردن تطویل
lengthened U طولانی کردن کشیدن
macrobiotics U دانش طولانی کردن عمر
To live a long life . U عمر طولانی (زیاد ) کردن
go baseline U حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
outstay U بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
skip breathing U حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
alignment U امتداد
protraction U امتداد
building line U امتداد
run U امتداد
direction U امتداد
elongation U امتداد
runs U امتداد
extensions U امتداد
tensions U امتداد
extensiveness U امتداد
tension U امتداد
in range with U در امتداد
extension U امتداد
alignments U امتداد
discipline U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplining U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
trails U خط ی در امتداد چیزی
extensions U ملحقه امتداد
trail U خط ی در امتداد چیزی
trailing U خط ی در امتداد چیزی
extension U ملحقه امتداد
to be prolonged U امتداد یافتن
trailed U خط ی در امتداد چیزی
cutting stroke U امتداد برش
flush U هم سطح یا در یک امتداد
along line U در امتداد خطوط
protractile U امتداد پذیر
prolonger U امتداد دهنده
protend U امتداد یافتن
flushes U هم سطح یا در یک امتداد
good continuation U امتداد خوب
flushing U هم سطح یا در یک امتداد
extend the life of the company U امتداد مدت شرکت
prolong U امتداد یافتن بتاخیرانداختن
inextension U عدم امتداد یا توسعه
contour bund U بند در امتداد خط تراز
prolongs U امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolonging U امتداد یافتن بتاخیرانداختن
endarch U از مرکزبخارج امتداد یافته
endarchy U امتداد از مرکز به خارج
to depict somebody or something [as something] U کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
duplex U ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplexes U ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
fore and aft U امتداد سینه تا پاشنه ناو
rate of sideslip U همنه تندی در امتداد محورعرضی
abeam U امتداد عمود برمحور طولی
agelong U طولانی
long U طولانی
shorter U طولانی نه
protracted U طولانی
prolonging U طولانی
shortest U طولانی نه
longer U طولانی
short U طولانی نه
greatest U طولانی
prolong U طولانی
longed U طولانی
longs U طولانی
great- U طولانی
great U طولانی
longest U طولانی
long- U طولانی
longsome U طولانی
prolongs U طولانی
prolix U طولانی
of long standing U طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
longest U طولانی طویل
longed U طولانی طویل
blue moon U مدت طولانی
long U طولانی طویل
telephoning U در یک مسافت طولانی
telephone U در یک مسافت طولانی
long- U طولانی طویل
periphrastically U بطور طولانی
as long as U بمدت طولانی
gangling U طولانی و دراز
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
long play U صفحه طولانی
longer U طولانی طویل
longs U طولانی طویل
cicycle U ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
center of thrust U امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
marathon U جلسه گروهی طولانی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
heatwaves U هوای گرم طولانی
livelong U طولانی وخسته کننده
strip U ماده طولانی نازک
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
protracted war U استراتژی نبرد طولانی
marathons U جلسه گروهی طولانی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
long tail liability U تعهد طولانی مدت
symphony U قطعه طولانی موسیقی
slots U سوراخ طولانی و باریک
slotting U سوراخ طولانی و باریک
slot U سوراخ طولانی و باریک
long thrust U تک نفوذی طولانی یادوردست
degressive burning U سوختن طولانی خرج
long recoil U عقب نشینی طولانی
long-drawn-out U بیش از اندازهی طولانی
heatwave U هوای گرم طولانی
conduct U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
dogtooth U ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
swiping U حرکت جاروبی جرعه طولانی
swipe U حرکت جاروبی جرعه طولانی
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
stream U جریان طولانی داده سری
streams U جریان طولانی داده سری
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
streamed U جریان طولانی داده سری
swiped U حرکت جاروبی جرعه طولانی
prolonger U تاخیر دهنده طولانی کننده
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
T link U اتصال سریع و طولانی داده
swigged U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigging U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
We have a long journey before us . U مسافرت طولانی در پیش داریم
go long U تلاش درپاس طولانی بجلو
swig U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigs U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
to picture U شرح دادن [نمایش دادن] [وصف کردن]
feeds U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
word U کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
bi directional U انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
worded U کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
feed U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
stall U حفظ گوی برای مدت طولانی
long iron U چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
The outcome of the long struggle . U نتیجه این مبا رزه طولانی
stalling U حفظ گوی برای مدت طولانی
packets U کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packet U کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
archive U ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
storage U ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com