English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dingdong U طنین صدای ساعت شماطه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ding-dongs U دنگ دنگ : صدای ساعت شماطه
ding-dong U دنگ دنگ : صدای ساعت شماطه
ding dong U دنگ دنگ : صدای ساعت شماطه
alarm U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarmed U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarmingly U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarms U اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
ring U طنین انداختن صدای زنگ
ring U صدای زنگ تلفن طنین
toll U صدای طنین زنگ یاناقوس
tolling U صدای طنین زنگ یاناقوس
tolls U صدای طنین زنگ یاناقوس
timber U طنین دار شبیه صدای زنگ
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
din U طنین بلند طنین افکندن
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
ting U طنین طنین انداختن
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
o'clock U ساعت از روی ساعت
sonance U طنین
tingling U طنین
reverberations U طنین
reverberation U طنین
timbre U طنین
sounds U طنین
echoing U طنین
tingles U طنین
echoes U طنین
tingle U طنین
sounded U طنین
noise U طنین
noises U طنین
soundest U طنین
tingled U طنین
echoed U طنین
echo U طنین
sound U طنین
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
sonant U طنین دار
reverberative U طنین انداز
reverberating U طنین انداختن
echoing U طنین صدا
echoed U طنین صدا
resonant U طنین دار
echoes U طنین صدا
to smell a rat U طنین شدن
tintinnabulation U طنین ناقوس
tintinnabulation U طنین زنگ
tintinnabulary U دارای طنین
tinkly U طنین دار
thirl U لرزش طنین
resonances U ایجاد طنین
jingled U طنین زنگ
jingle U طنین زنگ
peals U طنین متناوب
pealing U طنین متناوب
pealed U طنین متناوب
peal U طنین متناوب
ringer U طنین انداز
echo suppressor U طنین زدا
ringers U طنین انداز
bong U طنین صدا
echo check U بکمک طنین
jingles U طنین زنگ
resonates U طنین انداختن
resonate U طنین انداختن
resonating U طنین انداختن
reverberate U طنین انداختن
reverberated U طنین انداختن
resonance U ایجاد طنین
sonorous U طنین انداز
resonated U طنین انداختن
jingling U طنین زنگ
echo U طنین صدا
reverberates U طنین انداختن
resonantly U بطور طنین انداز
tinkled U دارای طنین کردن
tinkling U دارای طنین کردن
tinkles U دارای طنین کردن
resonance U پیچش صدا طنین
tinkle U دارای طنین کردن
resonances U پیچش صدا طنین
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
echo depth sounder U دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
jar U دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred U دعوا و نزاع طنین انداختن
jars U دعوا و نزاع طنین انداختن
voiceful U صدا پیچ شونده طنین انداز
tong U طنین اندازشدن انبر قند گیر
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
watched U ساعت
watch U ساعت
passionflower U گل ساعت
ticker U ساعت
maypop U گل ساعت
timepiece U ساعت
oclock U ساعت
passion flower U گل ساعت
watches U ساعت
watching U ساعت
clock generator U ساعت زا
clk U ساعت
timepieces U ساعت
by my watch U ساعت من
self-esteem U ساعت
clocks U ساعت
h hour U ساعت س
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
horologe U ساعت
horologii U ساعت
horologium U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
in hour's time U دو ساعت
timŠepiece U ساعت
clock U ساعت
hour U ساعت
clocks U ساعت ها
timepiece U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
time-piece U ساعت
clock U ساعت
hourly U ساعت به ساعت
zero hour U ساعت س
hours U ساعت
daylight saving time U ساعت تابستانی
sext U نماز ساعت شش
biological clock U ساعت زیستی
zulu time U ساعت گرینویچ
electric clock U ساعت الکتریکی
wristlet U بند ساعت
four o'clock U ساعت چهار
game clock U ساعت ورزشگاه
clockwise U در جهت ساعت
wall clock ساعت دیواری
clock maker U ساعت ساز
sext U عبادت ساعت 21
watch maker U ساعت ساز
watchmaker U ساعت ساز
horologer U ساعت ساز
clock speed U سرعت ساعت
clock work U چرخهای ساعت
face of the clock U صفحه ساعت
watchband U بند ساعت
hr U مخفف ساعت
hrs U مخفف ساعت
watchbands U بند ساعت
kilowatt hour U کیلووات در ساعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com