Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
jelutong
U
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
hi
U
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
ladders
U
نردبان بکار بردن نردبان ساختن
ladder
U
نردبان بکار بردن نردبان ساختن
hand rail
U
دستگیره نرده
handrail
U
نرده مخصوص دستگیره
handrails
U
نرده مخصوص دستگیره
apostrophe
U
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes
U
که درموارد زیر بکار میرود
wick
U
چیزی که بجای فتیله بکار رود
wicks
U
چیزی که بجای فتیله بکار رود
ampersand
U
کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
fuller's earth
U
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
lakh
U
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lampron
U
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
bay leaf
U
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
baby siphon
U
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
crosse
U
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
scratch pads
U
یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
scratch pad
U
یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
flag stones
U
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
aniseed
U
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
nuggar
U
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
wampun
U
خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
mashy
U
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
thyratron
U
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
kelvin tube
U
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
in flagrante delicto
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
the smoking gun
U
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
stop bath
U
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dry pack
U
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
distemper
U
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
hundreds and thousands
U
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
leno
U
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
ferryboats
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
U
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
rollpin
U
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
nitrobenzene
U
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cellulose acetate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lubber's hole
U
سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
jute
U
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
pitot pressure
U
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
spot bowler
U
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
brunch
U
غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches
U
غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
pay out the rope
U
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
lanyard
U
طناب کوتاه طناب کمر
lanyards
U
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
U
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope
U
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
stairwells
U
نردبان
stairwell
U
نردبان
stair
U
نردبان
companionway
U
نردبان
companionways
U
نردبان
step ladder
U
نردبان
stile
U
نردبان
lad der
U
نردبان
escalade
U
نردبان
ladders
U
نردبان
ladder
U
نردبان
ladder scaffold
U
نردبان
stiles
U
نردبان
folding ladder
U
نردبان تاشو
rope ladders
U
نردبان طنابی
rundle
U
پله نردبان
round of ladder
U
پله نردبان
roof ladder
U
نردبان سقف
rope ladder
U
نردبان طنابی
rung
پله نردبان
suspension ladder
U
نردبان اویزان
fire escapes
U
نردبان نجات
fire escape
U
نردبان نجات
mobile turnable ladder
U
نردبان متحرک
stave
U
میله نردبان
stepladders
U
نردبان متحرک
stepladder
U
نردبان متحرک
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
scaffold's ladder
U
نردبان چوب بست
footboard
U
تخته پله نردبان
ratline
U
نردبان طنابی کشتی
range ladder
U
تنظیم با نردبان بردی
pompier ladder
U
نردبان اتش نشانی
scaling ladder
U
نردبان اتش نشانی
traps
U
نردبان قابل حمل
jacob's ladder
U
نردبان جنگی ناو
attic ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
ladder dredge
U
لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند
To climb down.
U
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
scaling ladder
U
نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
levers
U
دستگیره
handle
U
دستگیره
lever
U
دستگیره
clips
U
دستگیره
clippings
U
دستگیره
clipped
U
دستگیره
clip
U
دستگیره
pinning
U
دستگیره در
pinned
U
دستگیره در
belay
U
دستگیره
knop
U
دستگیره
grips
U
دستگیره
gripping
U
دستگیره
gripped
U
دستگیره
grip
U
دستگیره
handles
U
دستگیره
door latch
U
دستگیره در
gripe
U
دستگیره
handgrip
U
دستگیره
handgrips
U
دستگیره
doorknobs
U
دستگیره در
grab handle
U
دستگیره
doorknob
U
دستگیره در
pin
U
دستگیره در
handhold
U
دستگیره
turntable ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
aerial ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
operating handle
U
دستگیره کولاس
pin
U
گیره دستگیره در
star handle
U
دستگیره گردان
handle
U
ضامن دستگیره
knobs
U
دستگیره گویی
carrier handle
U
دستگیره حمل
knob
U
دستگیره گویی
knobs
U
دستگیره دسته
pinned
U
گیره دستگیره در
handles
U
ضامن دستگیره
lever handle
U
دستگیره اهرم
knob
U
دستگیره دسته
safety lever
U
دستگیره ضامن
door-knob
U
دستگیره گویی
pinning
U
گیره دستگیره در
knurled handle
U
دستگیره اج دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com