English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
intelligence collection U طرح جمع اوری اطلاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compilation U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilations U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
survey U جمع اوری اطلاعات
surveyed U جمع اوری اطلاعات
surveys U جمع اوری اطلاعات
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
interview U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewed U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewing U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviews U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
acoustical intelligence U اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
information bureau U مرکز جمع اوری اطلاعات
information center U مرکز جمع اوری اطلاعات
intelligence collection U جمع اوری اطلاعات
intelligence department U ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
target dossiers U پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
target information center U مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
Other Matches
proteranthy U گل اوری قبل از برگ اوری
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
supplementation U پس اوری
competition U هم اوری
rivalries U هم اوری
rivalry U هم اوری
supplementation U هم اوری
reproductions U هم اوری
reproduction U هم اوری
competitions U هم اوری
ingathering U فراهم اوری
symbolization U نماد اوری
innovate U نو اوری کردن
innovated U نو اوری کردن
titillation U غلغلک اوری
accumulations U جمع اوری
innovating U نو اوری کردن
boring U ملال اوری
malignancy U زیان اوری
harassment U بستوه اوری
lethality U مرگ اوری
nauseousness U تهوع اوری
obtainment U بدست اوری
gathering U گرد اوری
odontiasis U دندان در اوری
perniciousness U زیان اوری
procurement U بدست اوری
gatherings U گرد اوری
productiveness U بار اوری
prosaicness U کسالت اوری
reproductivity U استعداد هم اوری
salivation U بزاق اوری
sporogony U هاگ اوری
stigmatism U ننگ اوری
accumulation U جمع اوری
staging U برصحنه اوری
assemblage U جمع اوری
collections U جمع اوری
collection U جمع اوری
exemplification U مثال اوری
assemblages U جمع اوری
exemplification U نمونه اوری
enucleation U مغزبیرون اوری
justification U دلیل اوری
justifications U دلیل اوری
resuscitation U بهوش اوری
childbearing U بچه اوری
innovates U نو اوری کردن
food gathering U خوراک اوری
data gathering U جمع اوری داده
data gathering U جمع اوری داده ها
recovering U جمع اوری کردن
round on U جمع اوری کردن
muster U جمع اوری کردن
data gathering U گرد اوری داده ها
reflorescence U غنچه اوری مجدد
collects U جمع اوری کردن
collecting U جمع اوری کردن
deposit collection U جمع اوری سرمایه
recovering U جمع اوری یکان
recover U جمع اوری کردن
marshalling U جمع اوری کردن
assemblages U جمع اوری اماد
fruition U تمتع میوه اوری
stemless U فاقداستعداد ساقه اوری
mustered U جمع اوری کردن
codification U گرد اوری قوانین
capitalization U جمع اوری سرمایه
capacitance U قدرت جمع اوری
collecting point U نقطه جمع اوری
collection plan U طرح جمع اوری
conglobation U گردشدگی- گرد اوری
culler U جمع اوری کننده
tax collection U جمع اوری مالیات
cumulation U جمع اوری انباشتگی
data capturing U جمع اوری داده
data collection U جمع اوری داده ها
mustering U جمع اوری کردن
stypticity U بند اوری خون
assemblage U جمع اوری اماد
paragraph assembly U جمع اوری پاراگراف
recovers U جمع اوری کردن
herborization U جمع اوری گیاه
exogamy U برون زاد اوری
innovations U چیز تازه نو اوری
innovation U چیز تازه نو اوری
florescence U فصل شکوفه اوری
mass U جمع اوری کردن
masses U جمع اوری کردن
massing U جمع اوری کردن
get in U جمع اوری کردن
collect U جمع اوری کردن
production U عمل اوری ساخت
productions U عمل اوری ساخت
ingethering U جمع اوری محصول
marshall U جمع اوری کردن
recovers U جمع اوری یکان
compiling U جمع اوری کردن
outbreeding U برون زاد اوری
antagonism U هم اوری اصل مخالف
cull U جمع اوری کردن
culled U جمع اوری کردن
culling U جمع اوری کردن
culls U جمع اوری کردن
musters U جمع اوری کردن
recover U جمع اوری یکان
neurypnology U علم خواب اوری
seeds U اولاد تخم اوری
seed U اولاد تخم اوری
compile U جمع اوری کردن
compiled U جمع اوری کردن
compiles U جمع اوری کردن
inspissation U قوام اوری سفتی
to beat up for U جمع اوری کردن
compilations U جمع اوری و انتخاب
to get in U جمع اوری کردن
compilation U جمع اوری و انتخاب
to round up U جمع اوری کردن
to put in mind U یاد اوری کردن
rake U جمع اوری کردن
rakes U جمع اوری کردن
collection U جمع اوری اخبار
collection U جمع اوری کردن
collections U جمع اوری اخبار
collections U جمع اوری کردن
raking U جمع اوری کردن
roll up U جمع اوری کردن تاسیسات
gathering pit U گودال جمع اوری فاضلاب
raise money U جمع اوری کردن پول
vernalize U میوه اوری را تسریع کردن
assemblages U جمع اوری اقلام تدارکاتی
deposit collection U جمع اوری کردن زباله ها
wrangled U گرد اوری وراندن احشام
wrangle U گرد اوری وراندن احشام
hoardings U جمع اوری دیوار موقتی
reviviscence U بهوش اوری نیرو بخشی
collection plan U طرح جمع اوری اخبار
convocate U احضارکردن جمع اوری کردن
attachment U ضمیمه اثاث جمع اوری
antisweep device U ضامن ضد جمع اوری مین
hoarding U جمع اوری دیوار موقتی
scrounging U علیق جمع اوری کردن
group U جمع اوری چندین چیز با هم
parthenocarpy U میوه اوری بدون لقاح
pathetism U خواب اوری مصنوعی هیپنوتیزیم
scrounges U علیق جمع اوری کردن
scrounged U علیق جمع اوری کردن
scrounge U علیق جمع اوری کردن
groups U جمع اوری چندین چیز با هم
portfolio U اسناد بهادارجمع اوری شده
portfolios U اسناد بهادارجمع اوری شده
harvest home U محل جمع اوری خرمن
sewerage U شبکه جمع اوری فاضلاب
assemblage U جمع اوری اقلام تدارکاتی
data collection system U سیستم جمع اوری داده ها
blood banks U بانک جمع اوری خون
rallied U دوباره جمع اوری کردن
blood bank U بانک جمع اوری خون
rallies U دوباره جمع اوری کردن
rally U دوباره جمع اوری کردن
wrangling U گرد اوری وراندن احشام
collection agency U عامل جمع اوری اخبار
wrangles U گرد اوری وراندن احشام
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
fifo lifo U دو روش جمع اوری اقلام داده
levying U مالیات بستن بر جمع اوری کردن
oology U بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
reaps U جمع اوری کردن بدست اوردن
ingross U جمع اوری کردن نیروی خودی
reaped U جمع اوری کردن بدست اوردن
reaping U جمع اوری کردن بدست اوردن
stacks U جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacked U جمع اوری و منظم کردن وسایل
stack U جمع اوری و منظم کردن وسایل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com