Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
service rating
U
طبقه بندی پرسنلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
service rating
U
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
taxonomy
U
طبقه بندی
sorting
U
طبقه بندی
divisions
U
طبقه بندی
denomination
U
طبقه بندی
denominations
U
طبقه بندی
assortments
U
طبقه بندی
division
U
طبقه بندی
bracket
U
طبقه بندی
typification
U
طبقه بندی
taxonomies
U
طبقه بندی
assortment
U
طبقه بندی
classifications
U
طبقه بندی
systemization
U
طبقه بندی
grading
U
طبقه بندی
stratification
U
طبقه بندی
classification
U
طبقه بندی
low grade
U
کم طبقه بندی
harmonic proportion
U
طبقه بندی متناسب
industrial classifications
U
طبقه بندی صنعتی
pigeonhole
U
طبقه بندی کردن
suborder
U
طبقه بندی فرعی
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
classify
U
طبقه بندی کردن
to categorize
U
طبقه بندی کردن
graduating
U
طبقه بندی کردن
harmonic division
U
طبقه بندی متناسب
classifiable
U
قابل طبقه بندی
classification chart
U
نمودار طبقه بندی
classificatory
U
مربوط به طبقه بندی
layers
U
طبقه بندی کردن
unclassified
U
بدون طبقه بندی
classification of soil
U
طبقه بندی خاک
layer
U
طبقه بندی کردن
classification of aggregate
U
طبقه بندی خاکدانه ها
route classification
U
طبقه بندی جاده ها
classifying
U
طبقه بندی کردن
nosology
U
طبقه بندی بیماریها
taxonomist
U
متخصص طبقه بندی
unclassified
U
طبقه بندی نشده
graduates
U
طبقه بندی کردن
standardization
U
همگونی طبقه بندی
rug classification
U
طبقه بندی فرش
classified
U
طبقه بندی شده
accounting classification
U
طبقه بندی حساب
secret
U
طبقه بندی سری
secrets
U
طبقه بندی سری
budget classification
U
طبقه بندی بودجه
vendor rating
U
طبقه بندی فروشندگان
aggroup
U
طبقه بندی کردن
categorizes
U
طبقه بندی کردن
classifications
U
طبقه بندی پیام
soil class
U
طبقه بندی خاک
computer classifications
U
طبقه بندی کامپیوتر
map classification
U
طبقه بندی نقشه ها
classification
U
طبقه بندی پیام
speed rate increment
U
طبقه بندی سرعت
categorised
U
طبقه بندی کردن
job classification
U
طبقه بندی شغل
graduate
U
طبقه بندی کردن
job classification
U
طبقه بندی شغلی
categorizing
U
طبقه بندی کردن
systemize
U
طبقه بندی کردن
categorized
U
طبقه بندی کردن
categorize
U
طبقه بندی کردن
categorising
U
طبقه بندی کردن
market grades and grading
U
طبقه بندی بازار
classifies
U
طبقه بندی کردن
categorises
U
طبقه بندی کردن
nondescript
U
غیرقابل طبقه بندی
brussels nomenclature
U
طبقه بندی تعرفه برکسل
classed
U
طبقه بندی کردن رده
classified advertisement
آگهی طبقه بندی شده
classified items
U
اماد طبقه بندی شده
classified items
U
اقلام طبقه بندی شده
class
U
طبقه بندی کردن رده
classified material
U
مدارک طبقه بندی شده
restricted data
U
اطلاعات طبقه بندی شده
intergrade
U
طبقه بندی داخلی کردن
topsecret
U
طبقه بندی به کلی سری
integrade
U
[طبقه بندی داخلی کردن]
classing
U
طبقه بندی کردن رده
restricts
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
coinage
U
طبقه بندی بهای مسکوک
restricting
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
classes
U
طبقه بندی کردن رده
glossography
U
طبقه بندی و شرح زبانها
restrict
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
access to classified material
U
دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
classification yard line
U
سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
agct
U
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
international classification of
U
طبقه بندی بین المللی بیماریها
taxon
U
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
assort
U
طبقه بندی کردن مناسب بودن
labeling
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
labelled
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
label
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
systematist
U
متخصص فائده سازی و طبقه بندی
accountable cryptomaterial
U
مدارک و وسایل طبقه بندی شده
army genetal classification test
U
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
stapling
U
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
staple
U
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
reserve on board
U
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
stapled
U
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
unified soil classification system (uscs
U
نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
unit citation
U
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
phytography
U
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexed
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently
U
مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexes
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
group
U
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups
U
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating
U
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
faulted
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
type
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
types
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
grade
U
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
typed
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorted
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
resort
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
grades
U
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down
U
تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resorts
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
sorts
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
sort
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
soundex code
U
کد حقوقی پرسنلی
personnel status
U
وضعیت پرسنلی
personnel section
U
قسمت پرسنلی
assistant chief of staff, g
U
معاونت پرسنلی
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
personnel services
U
خدمات پرسنلی
entresol
U
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardizing
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
personnel authorization
U
جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization
U
سطح پرسنلی مجاز
lower class
U
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate
U
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes
U
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
personnel ceiling
U
سقف استعداد مجاز پرسنلی
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
profiling
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel system
U
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
profiles
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiled
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profile
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel center
U
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
authorized strength of theater
U
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
U
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
stratify
U
طبقه طبقه کردن
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com