English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
test examiner U مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
skill level U پایه مهارت
skill level U پایه مهارت فنی
seeds U رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed U رده بندی برحسب مهارت وقدرت
job classification U طبقه بندی شغلی
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
advanced level U پایه مهارت عالی در سطح عالی
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
handiness U مهارت
deftness U مهارت
ingenuity U مهارت
maladroit U بی مهارت
unskillful U بی مهارت
skill U مهارت
unskilled U بی مهارت
proficiency U مهارت
knack U مهارت
know-how U مهارت
gripe U مهارت
artifice U مهارت
artifices U مهارت
competence U مهارت
expertise U مهارت
qualification U مهارت
credential U مهارت
incompetent U بی مهارت
executing U مهارت
proficiency pay U حق مهارت
executed U مهارت
execute U مهارت
adroitness U مهارت
adeptness U مهارت
expertise U مهارت
dextrously U به مهارت
skill U مهارت
techniques U مهارت
sophistication U مهارت
ham handed U بی مهارت
facility U مهارت
groove U مهارت
grooves U مهارت
ham-fisted U بی مهارت
light handedness U مهارت
executes U مهارت
ham fisted U بی مهارت
inapt U بی مهارت
workmanship U مهارت
masterkiness U مهارت
skilless U بی مهارت
skill less U بی مهارت
technique U مهارت
technique U فن مهارت
techniques U فن مهارت
inexpert U بی مهارت
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
wuss(y) U آدم بی مهارت
sissy U آدم بی مهارت
weakling U آدم بی مهارت
mollycoddle U آدم بی مهارت
milquetoast U آدم بی مهارت
wimp U آدم بی مهارت
combat proficiency U مهارت رزمی
up one's alley <idiom> U مهارت درچیزی
qualification U مهارت فنی
credential U مهارت فنی
competence U مهارت فنی
softie/softy U آدم بی مهارت
weed U آدم بی مهارت
wet U آدم بی مهارت
seamanship U مهارت در دریانوردی
skill learning U مهارت اموزی
dauber U نقاش بی مهارت
tactlessly U بی مهارت بی سلیقه
proficiency U مهارت تخصص
skillful Šetc U با مهارت ماهرانه
cissy U آدم بی مهارت
jessie U آدم بی مهارت
jessy U آدم بی مهارت
weenie [Am E] U آدم بی مهارت
pussy [Am E] U آدم بی مهارت
pantywaist [Am En] U آدم بی مهارت
namby-pamby U آدم بی مهارت
tactless U بی مهارت بی سلیقه
skill U مهارت فنی
craft U مهارت نیرنگ
manual skill U مهارت دستی
fine skill U مهارت فریف
fundamental skill U مهارت بنیادی
salesmanship U مهارت در فروشندگی
unskil U ناشی بی مهارت
qualifies U کسب مهارت
motor skill U مهارت حرکتی
versatility U روانی مهارت
human skill U مهارت انسانی
sport skill U مهارت ورزشی
manipulation U انجام با مهارت
qualification U مهارت فنی
qualify U کسب مهارت
crafts U مهارت نیرنگ
tact U کاردانی مهارت
expertness U خبرویت مهارت
qualification U کسب مهارت
natatorial skill U مهارت در شنا
stickhandling U مهارت در استفاده از چوب
seaman ship U مهارت در راندن قایق
showboating U نمایش دادن مهارت
surfmanship U مهارت در موج سواری
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
skill U مهارت عملی داشتن
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
master U کسب مهارت کردن
mastered U کسب مهارت کردن
technomotorial skill U مهارت تکنیکی- حرکتی
sword play U مهارت در بکارگیری شمشیر
masters U کسب مهارت کردن
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
diplomatically U از روی مهارت و بصیرت
qualification record U پرونده مهارت فنی
wonderwork U کار عجیب مهارت
facileness U مهارت عدم ثبات
fine art U هر مهارت هنری وفریف
spiller U خوش شانسی نه مهارت
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
to play a poor game U ناشی بودن مهارت نداشتن
technique U اصول مهارت روش فنی
techniques U اصول مهارت روش فنی
rates U میزان مهارت شدت تغییرات
overwrought U تهیه شده ازروی مهارت
rate U میزان مهارت شدت تغییرات
veteran skill U مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
overmaster U مهارت کامل پیدا کردن در
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
quaint U از روی مهارت عجیب و جالب
ropemanship U مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
cats U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
technique U روش با مهارت برای انجام کاری
gymkhana U مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
metrist U کسی که در متر کردن مهارت دارد
cat U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
techniques U روش با مهارت برای انجام کاری
to be out of one's depth U از توانایی و یا مهارت [کسی] خارج بودن
gymkhanas U مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
up one's street [British English] , down one's alley [American English] U مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
seaman's eye U دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
mallet goal U نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
slugger U بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
triple threat U بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
he muddled through U بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
don't give up the day job <idiom> U [در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> U در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
self- U که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
trickiest U خدعه امیز مهارت امیز
tricky U خدعه امیز مهارت امیز
trickier U خدعه امیز مهارت امیز
sorting U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
division U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
unclassified U بدون طبقه بندی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
graduate U طبقه بندی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com