Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
warranties
U
ضمانت نامه
warranty
U
ضمانت نامه
bail bond
U
ضمانت نامه
guaranty
U
ضمانت نامه
letter of indemnity
U
ضمانت نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
guarantee
U
ضمانت نامه تضمین کردن
guaranteed
U
ضمانت نامه تضمین کردن
guarantees
U
ضمانت نامه تضمین کردن
average bond
U
ضمانت نامه جبران خسارت
bank guarantee
U
ضمانت نامه بانکی
bareboat charter
U
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
open credit
U
اعتبار بدون ضمانت نامه
Other Matches
pecuniary liability
U
ضمانت ضمانت جبران خسارت
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
sponsorship
U
ضمانت
warranting
U
ضمانت
mainprise
U
ضمانت
bond
U
ضمانت
warrant
U
ضمانت
warranted
U
ضمانت
warranty
U
ضمانت
warrants
U
ضمانت
suretyship
U
ضمانت
sponsored by
U
به ضمانت
sponsion
U
ضمانت
gurantee
U
ضمانت
guaranty
U
ضمانت
pledge
[archaic]
[guaranty]
U
ضمانت
bail
U
ضمانت
guarantee
U
ضمانت
guaranty
U
ضمانت
warranty
U
ضمانت
guarantee
U
ضمانت
warranties
U
ضمانت
guaranteed
U
ضمانت
guarantees
U
ضمانت
vouch
U
ضمانت کردن
insure
U
ضمانت کردن
sponsor
U
ضمانت کردن
sponsoring
U
ضمانت کردن
pledge
U
وثیقه ضمانت
pledged
U
وثیقه ضمانت
pledges
U
وثیقه ضمانت
assurance
U
ضمانت وثیقه
assurances
U
ضمانت وثیقه
bank bond
U
ضمانت بانکی
bank guarantee
U
ضمانت بانکی
guarantees
U
ضمانت کردن
bilable
U
ضمانت بردار
bondholder
U
ضمانت دار
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
sponsors
U
ضمانت کردن
guarantor
U
ضمانت کننده
sanction
U
ضمانت اجرا
upon bail
U
بقیه ضمانت
guarantee period
U
دوره ضمانت
pecuniary liability
U
ضمانت پولی
bailable
U
قابل ضمانت
suretyship
U
عقد ضمانت
irrepleviable
U
ضمانت برندار
irreplevisable
U
ضمانت برندار
sanctioned
U
ضمانت اجرا
sanctioning
U
ضمانت اجرا
guarantors
U
ضمانت کننده
vouch for
U
ضمانت کردن
limplied warranty
U
ضمانت ضمنی
bond
U
پیوستگی ضمانت
express warranty
U
ضمانت صریح
fiduciary bond
U
ضمانت شرافتی
sanctions
U
ضمانت اجرا
joint and several guarantee
U
ضمانت تضامنی
responsibility
U
ضمانت جوابگویی
bonded
U
ضمانت شده
answers
U
ضمانت کردن
guarantee
U
ضمانت کردن
answering
U
ضمانت کردن
answered
U
ضمانت کردن
guaranteed
U
ضمانت کردن
answer
U
ضمانت کردن
pledging
U
وثیقه ضمانت
responsibilities
U
ضمانت جوابگویی
bail
U
تضمین ضمانت کردن
to stand surety for any one
U
ضمانت کسیرا کردن
warranted
U
ضمانت کردن مجوز
to go bail for any one
U
ضمانت کسی راکردن
to bail out
U
با ضمانت از زندان دراوردن
guarantee
U
شخص ضمانت شده
warrent
U
ضمانت یاتعهد کردن
joint bond
U
تعهد یا ضمانت مشترک
warrants
U
ضمانت کردن مجوز
sanction
U
ضمانت اجرایی قانون
warranting
U
ضمانت کردن مجوز
it is not protected by sanctions
U
ضمانت اجرایی ندارد
sanctioning
U
ضمانت اجرایی قانون
bailment
U
رهایی به قید ضمانت
the watch is warranted
U
ضمانت شده است
sanctions
U
ضمانت اجرایی قانون
guarantees
U
شخص ضمانت شده
i guarantee his appearance
U
من ضمانت می کنم که حاضرشود
stand surety for a person
U
ضمانت کسی را کردن
act as surety
U
کفالت یا ضمانت کردن
warrant
U
ضمانت کردن مجوز
guaranteed
U
شخص ضمانت شده
board exchange warranty
U
ضمانت تعویض برد
able to justify bail
U
قادر به تقبل ضمانت
sanctioned
U
ضمانت اجرایی قانون
waging
U
ضمانت حسن انجام کار
wages
U
ضمانت حسن انجام کار
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
good performance guarantee
U
ضمانت حسن انجام کار
sanction
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioned
U
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioned
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioning
U
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioning
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanction
U
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions
U
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
waged
U
ضمانت حسن انجام کار
performance guarantee
U
ضمانت حسن انجام کار
pledgor
U
دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
bid bond
U
ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
repayment guarantee
U
ضمانت استرداد پیش پرداخت
tender bonds
U
ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
tender guarantee
U
ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
to vouch for any one's honesty
U
ضمانت درستی کسی را کردن
pledgeor
U
دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
guaranty
U
تضمین ضمانت یا تعهد کردن
wage
U
ضمانت حسن انجام کار
vouch
U
ضمانت کردن مسئول واقع شدن
30% down payment against bank guaranty
U
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
local parole
U
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
warranted
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranting
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrants
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
carriers
U
نامه بر
post boy
U
نامه بر
letters
U
نامه
letter
U
نامه
epistle
U
نامه
correspoundence
U
نامه ها
epistles
U
نامه
manifested
U
نامه
carrier
U
نامه بر
breve
U
نامه
manifests
U
نامه
manifest
U
نامه
manifesting
U
نامه
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
letter no
U
نامه شماره 5
letter of indemnity
U
غرامت نامه
power of procuration
U
اجازه نامه
letter of recommendation
U
توصیه نامه
letter writer
U
نامه نگاری
letter missive
U
امر نامه
letter of a
U
اگاهی نامه
byelaw
U
ایین نامه
letter of recommendation
U
سفارش نامه
letter of invitation
U
دعوت نامه
letter of introduction
U
معرفی نامه
bill of sale
U
بیع نامه
billet doux
U
نامه عاشقانه
by low
U
ایین نامه
letter writer
U
نامه نویس
letter writing
U
نامه نگاری
bill of lading
U
بار نامه
power of attorney
U
اجازه نامه
marriage bed
U
عقد نامه
letter of a
U
اطلاع نامه
marriage contract
U
عقد نامه
memorandum of understanding
U
تفاهم نامه
mailer
U
نامه رسان
bill of divorce
U
طلاق نامه
power of authority
U
اجازه نامه
letters of administration
U
قیم نامه
letters of procurator
U
وکالت نامه
warrant of attorney
U
وکالت نامه
bill of indicment
U
ادعا نامه
letters patent
U
نامه سرگشوده
bill of exception
U
اعتراض نامه
letters patent
U
نامه سرگشاده
light list
U
چراغ نامه
letter of attorney
U
اجازه نامه
letter de chancellerie
U
نامه رسمی
gender tree
U
شجره نامه
deed of sale
U
بیع نامه
deed of gift
U
هبه نامه
deed of endowment
U
وقف نامه
deed of conveyance
U
صلح نامه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com