English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
credit note U صورت وضعیت اعتباری
credit notes U صورت وضعیت اعتباری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
statements U صورت وضعیت
statement U صورت وضعیت
balance U موازنه صورت وضعیت
monthly statement U صورت وضعیت ماهیانه
financial statement U صورت وضعیت مالی
provisional statement U صورت وضعیت موقت
balances U موازنه صورت وضعیت
summary of monthly statement U خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
switch U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
nullity U بی اعتباری
relative U اعتباری
discredits U بی اعتباری
discrediting U بی اعتباری
discredited U بی اعتباری
discredit U بی اعتباری
unreliability U بی اعتباری
nominal U اعتباری
promissory notes U اسناد اعتباری
fiduciary issue U اسکناسهای اعتباری
disparagement U توهین بی اعتباری
disfavour U بی اعتباری مغضوبیت
disfavor U بی اعتباری مغضوبیت
discreditable U شایسته بی اعتباری
credit tightness U کمبود اعتباری
reputed owner U مالک اعتباری
credit cards U کارت اعتباری
credit card U کارت اعتباری
prestige suggestion U تلقین اعتباری
pepper corn rent U اجاره اعتباری
constructive fraud U کلاهبرداری اعتباری
fiduciary currency U پول اعتباری
credit system U فروش اعتباری
credit system U نظام اعتباری
credit instrument U ابزار اعتباری
credit money U پول اعتباری
credit market U بازار اعتباری
credit instrument U اسناد اعتباری
contructive larcency U سرقت اعتباری
credit institution U موسسه اعتباری
credit facilities U تسهیلات اعتباری
credit tightness U انقباض اعتباری
f.currency U پول اعتباری
promissory note U اسناد اعتباری
credit account حساب اعتباری
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
credit U خرید وفروش اعتباری
credit rationing U جیره بندی اعتباری
grant a credit U اعتباری را اعطا کردن
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
credits U خرید وفروش اعتباری
A cash ( credit ) transaction . U معامله نقدی ( اعتباری )
fiat money U پول رایج اعتباری
credited U خرید وفروش اعتباری
crediting U خرید وفروش اعتباری
credit rating U رتبه بندی اعتباری مشتریان
Can I pay by credit card? U آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
PCMCIA U مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
quality U وضعیت
fates U وضعیت
position U وضعیت
phases U وضعیت
phased U وضعیت
status U وضعیت
positioned U وضعیت
attack condition , alfa U وضعیت تک
fate U وضعیت
phase U وضعیت
condition U وضعیت
situation U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
states U وضعیت
stating U وضعیت
state- U وضعیت
stated U وضعیت
state U وضعیت
attitudes U وضعیت
qualities U وضعیت
estate U وضعیت
attitude U وضعیت
estates U وضعیت
manner U وضعیت
situations U وضعیت
prone position U وضعیت درازکش
on position U وضعیت وصل
develops U گسترش وضعیت
case U وضعیت موقعیت
repetition of position U تکرار وضعیت
personnel status U وضعیت پرسنلی
problem state U وضعیت مسئله
position U وضعیت موضع
qualification U وضعیت شرایط
ball game U شرایط وضعیت
status register U ثبات وضعیت
ball games U شرایط وضعیت
status report U گزارش وضعیت
develop U گسترش وضعیت
zero wait state U وضعیت یک وسیله
rest position U وضعیت ساکن
state of alert U وضعیت هوشیاری
state of alert U وضعیت امادگی
statement U بیان وضعیت
situation map U نقشه وضعیت
steady state U وضعیت پایدار
truest U وضعیت منط قی
situation report U گزارش وضعیت
spinosity U وضعیت غامض
wait state U وضعیت انتظار
supervisor state U وضعیت نظارت
stand alone U وضعیت یکتا
truer U وضعیت منط قی
starting position U وضعیت صفر
sitting position U وضعیت نشسته
sea state U وضعیت دریا
cases U وضعیت موقعیت
status board U تابلو وضعیت
status board U تابلوی وضعیت
stationary state U وضعیت سکون
configuration U وضعیت یا موقعیت
positioned U وضعیت موضع
configurations U وضعیت یا موقعیت
statements U بیان وضعیت
state vector U بردار وضعیت
as it is U با وضعیت کنونی
state stress U وضعیت تنش
true U وضعیت منط قی
stating U وضعیت چیزی
master mode U وضعیت اصلی
byte mode U وضعیت بایت
military posture U وضعیت نظامی
flight attitude U وضعیت پروازی
central position U وضعیت مرکزی
financial position U وضعیت مالی
multiplex mode U وضعیت تسهیم
final position U وضعیت نهایی
cindition code U رمز وضعیت
command mode U وضعیت دستوری
neutral position U وضعیت بی باری
fate of goods U وضعیت کالا
maintenance status U وضعیت نگهداری
condition code U رمز وضعیت
mark condition U وضعیت نشان
marginal case U وضعیت نهائی
summaries U خلاصه وضعیت
state- U وضعیت چیزی
ideal position U وضعیت ایده ال
idle position U وضعیت ساکن
state U وضعیت چیزی
input mode U وضعیت ورودی
advice of fate U اعلام وضعیت
air position U وضعیت هوایی
ammunition condition U وضعیت مهمات
states U وضعیت چیزی
appreciation of the situation U براورد وضعیت
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
kneeling position U وضعیت به زانو
axial position U وضعیت محوری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com