English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6264 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stop list U صورت متخلفین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offender against this article U متخلفین از این ماده
violation will be prosecuted U متخلفین تعقیب خواهند شد
offenders will be punished U متخلفین بکیفر خواهند رسید
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
snoops U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped U بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
slip U صورت
figuring U صورت
slips U صورت
rosters U صورت
face U صورت
slipped U صورت
figures U صورت
figure U صورت
list U صورت
constellation U صورت
constellations U صورت
physiognomy U صورت
faces U صورت
kalendar U صورت
mazard U صورت
listing U صورت
listings U صورت
images U صورت
image U صورت
providing U در صورت
statement U صورت
freckle U لک صورت
roster U صورت
circumstantially U در صورت
coat card U صورت
conformational isomers U هم صورت
conformer U هم صورت
medals U صورت
medal U صورت
facies U صورت
statements U صورت
physiognomies U صورت
invoicing U صورت
hues U صورت
hue U صورت
filed U صورت
invoiced U صورت
forms U صورت
formed U صورت
invoices U صورت
shapes U صورت
visages U رو صورت
rolled U صورت
effigy U صورت
rolls U صورت
visage U رو صورت
version U صورت
file U صورت
phases U صورت
form U صورت
effigies U صورت
invoice U صورت
phased U صورت
roll U صورت
phase U صورت
shape U صورت
versions U صورت
powders U پودر صورت
free list U صورت مجانی ها
matricula U صورت اعضا
list of promotiona U صورت ترفیعات
long robe U صورت کشیده
powdering U پودر صورت
inventory U صورت اموال
inventory U صورت کالا
powder U پودر صورت
impanel U در صورت نوشتن
if possible U در صورت توانایی
serial U و به صورت سری
serials U و به صورت سری
if possible U در صورت امکان
if so U در صورت مثبت
if need be U در صورت بایست
ever U درهر صورت
if necessary U در صورت لزوم
imbody U صورت خارجی
formulation U صورت بندی
nomenelature U صورت اسامی
nominal list U صورت اسامی
outward show U صورت فاهر
pictogram U صورت نگاشت
pictograph U صورت نگاره
pictography U صورت نگاری
primordial image U صورت ازلی
proces verbal U صورت مجلس
ever- U درهر صورت
portraiture U نقاشی از صورت
accomplishing U صورت گرفتن
processionize U صورت مجلس
programme of work U صورت کارها
complement form U صورت متممی
accomplishes U صورت گرفتن
accomplish U صورت گرفتن
sales check U صورت فروش
outside appearance U صورت فاهر
on foot U به صورت پیاده
normal form U صورت عادی
normal form U صورت هنجار
normalized form U صورت هنجار
numerator U صورت کسر
reorganization U صورت جدید
isolate U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
facial U مربوط به صورت
apparition U صورت وهمی
anyhow U در هر صورت بهرجهت
facet U صورت کوچک
facets U صورت کوچک
minutes U صورت جلسه
greasepaint U صورت گرتماشاخانه
forms U صورت دیس
formalism U صورت گرایی
rosters U صورت کار
rosters U صورت نگهبانی
roster U صورت کار
roster U صورت نگهبانی
plural U صورت جمع
formed U صورت دیس
burble U جوش صورت
burbled U جوش صورت
asterism U صورت فلکی
minute U صورت جلسه
record U صورت مذاکرات
semblance U صورت فاهر
constellations U صورت فلکی
bill of fare U صورت غذا
bills of fare U صورت غذا
constellation U صورت فلکی
crackling U صورت نمکی
schedule U صورت فهرست
scheduled U صورت فهرست
schedules U صورت فهرست
at any rate U درهر صورت
at that rate U در این صورت
conditionality U صورت شرطی
incarnations U صورت خارجی
court card U صورت :شاه
forgeries U صورت سازی
decrepitation U صورت نمکی
difference tone U صورت افتراقی
forgery U صورت سازی
form U صورت دیس
carte U صورت غذا
enumeration U صورت ریز
formation U صورت بندی
erythema U گل انداختن صورت
externallze U صورت فاهردادن
f.artery U شریان صورت
apparitions U صورت وهمی
complement form U صورت متمم
clear text U به صورت کشف
burbles U جوش صورت
burbling U جوش صورت
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of goods U صورت کالا
archetypes U صورت ازلی
archetype U صورت ازلی
bill of material U صورت قطعات
bill of quantities U صورت مقداری
bill of sale U صورت فروش
breadboard U می صورت گیرد
canonical form U صورت متعارفی
celestial body U صورت فلکی
certificate of expenditure U صورت هزینه
certificate of expenditure U صورت حساب
incarnation U صورت خارجی
face card U ورق صورت
transformation U تبدیل صورت
faceless U بدون صورت
face cream U کرم صورت
At any rate . In any case . Anyway . U درهر صورت
Recent search history Forum search
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1nonconversation
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
1range check
1In dubio mitius
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com