English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4687 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
community chest U صندوق اعانه برای امورخیریه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poor box U صندوق اعانه
money box U صندوق اعانه
money-box U صندوق اعانه
money-boxes U صندوق اعانه
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
outdoor relief U اعانه بمردمی که بیرون ازبنگاه اعانه زندگی می کنند
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
benefit U نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefiting U نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefited U نمایش برای جمع اوری اعانه .
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
welfarism U امورخیریه
welfare work U امورخیریه
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
subvention U اعانه تخصیص اعانه
relief U اعانه
contributions U اعانه
handout U اعانه
subsidy U اعانه
handout U اعانه
contribution U اعانه
pauper relief U اعانه
handouts U اعانه
contributed U اعانه دادن
relief fund U وجوه اعانه
benefiting U احسان اعانه
subescription U پول اعانه
contributes U اعانه دادن
contribute U اعانه دادن
contributing U اعانه دادن
grant in aid U اعانه ملی
benefit U احسان اعانه
subscribers U اعانه دهنده
benefited U احسان اعانه
bounty U اعانه شهامت
contributors U اعانه دهنده
fund-raising U گردآوری اعانه
subscriber U اعانه دهنده
contributor U اعانه دهنده
benefiting U اعانه سود بردن
grant U کمک دولتی اعانه
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
relieving officer U مامور اعانه فقرا
benefit U اعانه سود بردن
granted U کمک دولتی اعانه
grants U کمک دولتی اعانه
benefited U اعانه سود بردن
subsoription U پول یاوجه اعانه
pauper list U صورت گدایان یا اعانه بگیران
pauperism U اعانه بگیری گروه گدایان
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
contribution U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
contributions U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
cash office U صندوق
fund U صندوق
lacunar U صندوق
case U صندوق
water jacket U صندوق اب
funded U صندوق
boxes U صندوق
chest set U صندوق
chests U صندوق
chest U صندوق
hutches U صندوق
hutch U صندوق
coffers U صندوق
box U صندوق
coffer U صندوق
cashing U صندوق
cashes U صندوق
cashed U صندوق
cash U صندوق
cases U صندوق
cases U صندوق جعبه
caisson U صندوق مهمات
risk money U کسر صندوق
mailboxes U صندوق پست
kench U تغار صندوق
closeted U صندوق خانه
savings bank U صندوق پس انداز
closets U صندوق خانه
cash box U صندوق پول
mailbox U صندوق پست
closet U صندوق خانه
case U پوشانیدن صندوق
cashier's allowance U کسر صندوق
case U صندوق جعبه
cash deficit U کسر صندوق
cash office U دایره صندوق
letterbox U صندوق مراسلات
cases U پوشانیدن صندوق
closeting U صندوق خانه
post-boxes U صندوق پست
money box U صندوق دستگیری
bin U جازغالی صندوق
bins U جازغالی صندوق
postbox U صندوق پست
trustee savings bank U صندوق پس انداز
penny bank U صندوق پس انداز
provident bank U صندوق پس انداز
savings bank U صندوق پس انداز
ballot boxes U صندوق ارا
post-box صندوق پست
pension fund U صندوق بازنشستگی
letterbox U صندوق پست
aid fund U صندوق تعاون
altar-tomb U صندوق مزار
letterboxes U صندوق پست
letterboxes U صندوق مراسلات
ballot box U صندوق ارا
box caisson U صندوق قالب پی
trunk U بشکه صندوق
box maker U صندوق ساز
box type van body U بدنه صندوق
loan fund U صندوق وام
trunks U بشکه صندوق
strongbox U گاو صندوق
letter drop U صندوق پست
letter box U صندوق پست
bank of deposit U صندوق پس انداز
crate U صندوق مشبک
to coffer U در صندوق اندوختن
crates U صندوق مشبک
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
repository U صندوق تابوت فرف
orderly bin U صندوق زباله در خیابان
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
boot [British E] U صندوق چمدان [خودرو]
boxy U بشکل صندوق مشت زن
boxlike U بشکل صندوق یاجعبه
crate U صندوق بزرگ چوبی
boot locke U قفل صندوق عقب
chested U صندوق یا سینه دار
crates U صندوق بزرگ چوبی
repositories U صندوق تابوت فرف
trunk [American E] U صندوق چمدان [خودرو]
safecracker U دزد صندوق باز کن
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
posts U صندوق پست تعجیل
post- U صندوق پست تعجیل
trunks U چمدان بزرگ صندوق
trunk U چمدان بزرگ صندوق
posted U صندوق پست تعجیل
cash register U صندوق پول شمار
cash registers U صندوق پول شمار
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
post U صندوق پست تعجیل
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
caisson U [محفظه یا صندوق زیرآبی]
incase U در صندوق قرار دادن
gold pool U صندوق مشترک طلا
yegg U دزد صندوق شکن
pillar boxes U صندوق پستی ستونی شکل
pillar box U صندوق پستی ستونی شکل
caskets U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
savings and loan association U صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
cash register U صندوق [محل پرداخت پول]
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
casket U جعبه جواهر صندوق یاتابوت
IMF U مخفف صندوق بینالمللی پول
cashing U دریافت کردن صندوق پول
cashed U دریافت کردن صندوق پول
cash U دریافت کردن صندوق پول
cashes U دریافت کردن صندوق پول
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
yeggman U جانی ولگرد دزد صندوق شکن
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
funded U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
slop chest U صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
mailboxes U انباره پیغام های پستی صندوق پست
safe deposit U صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
humidor U صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
mailbox U انباره پیغام های پستی صندوق پست
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
To cast ones vote. U رأی خودرا دادن (به صندوق رأی ریختن )
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com