English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
fire escape U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escapes U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
waiver U بار قابل پرتاب به خارج ازهواپیما
Emergeny exit . U پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
toss bombing U نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
gravity extraction U بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
jets U بخارج پرتاب کردن
jet U بخارج پرتاب کردن
jetted U بخارج پرتاب کردن
jetting U بخارج پرتاب کردن
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
seat-belt U کمربند صندلی هواپیما
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
seat belt U کمربند صندلی هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
air extraction U پرتاب بار از هواپیما
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
computed air release point U نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
spitfire U چیزی که اتش پرتاب میکند
volleyed U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
hung bomb U بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
disturbing moment U گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
bomb release line U خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
On such ( these ) occasions . U دراینگونه مواقع
sometimes U بعضی مواقع
We would like to take this opportunity to … U مواقع را مغتنم شمرده ...
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
efflux U پخش بخارج
effluxion U جریان بخارج
spewed U بخارج ریختن
spewing U بخارج ریختن
spews U بخارج ریختن
off U از محلی بخارج
spew U بخارج ریختن
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
stochastic U دارای تغییردر مواقع مختلف
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
exocrine U بخارج تراوش کننده
effluent U بخارج پخش کننده
supinator U عضله مدیره بخارج
efflux U انتشار بخارج جریان
supinate U بخارج برگرداندن دست
effluents U بخارج پخش کننده
sou'wester U کلاه مخصوص مواقع توفانی دریا
tailcoat U کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
fire escape U پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
fire escapes U پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
ahoy U ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
I am very much opposed to your going abroad. U با رفتن شما بخارج سخت مخالفم
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
To smuggle in to ( out of ) a country . U جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
occasional U وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
command sponsored dependent U بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
emergency generator set U دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
emergencies U اضطراری
auxiliary U اضطراری
compulsive U اضطراری
auxiliaries U اضطراری
emergency U اضطراری
coactive U اضطراری
involuntary U اضطراری
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
emergency lamp U لامپ اضطراری
missed approach U فرود اضطراری
bingo field U فرودگاه اضطراری
emergency exit U در خروج اضطراری
emergency leave U مرخصی اضطراری
emergency shelter U پناهگاه اضطراری
emergency measure U سنجش اضطراری
emergency maintenance U نگهداشت اضطراری
emergency lighting U روشنایی اضطراری
emergency ration U جیره اضطراری
emergency fund U وجوه اضطراری
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
emergency treatment U معالجه اضطراری
emergency valve U شیر اضطراری
emergency works U کارهای اضطراری
emergency cartridge U کارتریج اضطراری
emergency burial U تدفین اضطراری
emergency brake U ترمز اضطراری
emergency antenna U انتن اضطراری
emergency air U هوای اضطراری
mayday U پیام اضطراری
maydays U پیام اضطراری
insurance stockage U ذخیره اضطراری
emergency switch U کلید اضطراری
emergency station U محل اضطراری
emergency exit U خروج اضطراری
emergency priority U تقدم اضطراری
emergency push button U تکمه اضطراری
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
emergency conditions U شرایط اضطراری
ditching U فرود اضطراری
emergency repair U تعمیر اضطراری
emergency risk U ریسک اضطراری
emergency scramble U رهگیری اضطراری
standby battery U باتری اضطراری
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
emergency leave U سطح اماد اضطراری
emergencies U فوق العاده اضطراری
emergency U فوق العاده اضطراری
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
emergency call U خبر یا مکالمه اضطراری
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
air defense emergency U وضعیت اضطراری پدافندهوایی
landing mat U باند فرود اضطراری
emergency operation U بهره برداری اضطراری
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
to declare a state of emergency U اعلان کردن حالت اضطراری
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
emergency complement U تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency admission U پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
fall back U سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
scuttling U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttle U غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles U غرق کردن اضطراری ناو هبله
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
to call 911 [American English] U تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
emergency establishment U تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
stall U صندلی
place U صندلی
seats U صندلی
places U صندلی
placing U صندلی
footstool U صندلی
seat U صندلی
stalling U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
chair U صندلی
box seat U صندلی لژ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com