English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulation board U صفحه عایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
raster U گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
ksr U ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
con U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
portraits U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
routing U صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
lead in page U صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
autos U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
tabling U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
multiviewports U صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
conning U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
tables U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
portrait U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
tabled U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
auto U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
conned U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
glare U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glares U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
backlight U چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
stationed U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
hyperlink U کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
stations U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
discs U صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
disc U صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
devices U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
buttoning U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
pages U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
dielectric U عایق
drag chain U عایق
floor insulator U عایق کف
insulator U عایق
cloggy U عایق
impediment U عایق
impediments U عایق
pawl U عایق
insulators U عایق
insulation U عایق
waterproofs U عایق اب
waterproof U عایق اب
waterproofed U عایق اب
insulant U عایق
non conductor U عایق
detent U عایق
ansi U ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
non conducting U عایق گرما
insulated layer U لایه عایق
cleat U عایق انگلیسی
circular loom U نای عایق
rainproof U عایق باران
non conducting U عایق برق
insulant U ماده عایق
resistance U عایق مقاومت
insulate U عایق کردن
insulate U عایق سازی
brake U عایق مانع
battery insulator U عایق باتری
laggin U عایق بندی
weatherproof U عایق هوا
mica dielectric U عایق میکا
insulated wire U سیم عایق
insulated wall U دیواره عایق
drag hook U قلاب عایق
electrical insulator U عایق الکتریکی
ideal dielectric U عایق کامل
insulating bushing U بوش عایق
insulated tongs U انبر عایق
sound insulation U عایق صدا
insulated plier U انبر عایق
slot insulation U عایق شیار
braked U عایق مانع
brakes U عایق مانع
adiabatic U عایق گرما
insulating cement U سیمان عایق
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulating U عایق سازی
obstructions U مانع عایق
insulating compound U مواد عایق
insulation U عایق کاری
dielectric isolation U جداسازی با عایق
insulating U عایق کردن
obstruction U مانع عایق
insulation U عایق گذاری
rachet U گیره عایق
insulated U عایق دار
fish paper U عایق کاغذی
insulating material U ماده عایق
insulates U عایق کردن
insulating material U جسم عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulates U عایق سازی
insulative U عایق کردن
insulating material U مواد عایق
soundproof U عایق صدا
braking U عایق مانع
wall insulator U عایق دیوار
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
pop up window U پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
vdt U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
pincushion distortion U خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
prints U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
LP U صفحه 33 دور صفحه دولانی
enhanced U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
enhances U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
form insulation U عایق کاری قالب
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulated cable U کابل عایق شده
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulation of concrete U عایق کاری بتن
insulation loss U تلف عایق بندی
insulating U با عایق مجزا کردن
damper U عایق تعدیل کننده
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
mess kit U فرف عایق غذاخوری
lead in insulator U عایق سیم انتن
utilidor U لوله عایق کننده
heat insulation U عایق کاری حرارتی
insulate U با عایق مجزا کردن
insulation class U کلاس عایق بندی
insulation defect U نقص عایق بندی
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
insulates U با عایق مجزا کردن
insulation fault U نقص عایق کاری
insulated conductor U هادی عایق شده
isolates U عایق دار کردن
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
isolate U عایق دار کردن
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
insulation fault U نقص عایق بندی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
insulating brick U اجر عایق بندی
tightening material U مواد عایق کننده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
isolating U عایق دار کردن
flameproof U عایق شعله ضد اتش
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
columns U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com