English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blended U شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automatically U که بدون دستورات مشخصی کار میکند
features of project U اجزاء اصلی یک طرح
configurations U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
interface U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interfaces U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
terra firma U قطعه اصلی خطه بدون جزیره
unrevised edition U چاپ تازه [از نسخه اصلی بدون اصلاح]
branch U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches U در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
aerodynamically U ایرودینامیکی
aerodynamic U ایرودینامیکی
aerodynamic missile U موشک ایرودینامیکی
airfoil U جسم ایرودینامیکی
aerofoil U مقطع ایرودینامیکی
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
aerodynamic balance U تعادل ایرودینامیکی
airfoil U مقطع ایرودینامیکی
aerodynamic center U مرکز ایرودینامیکی
aerodynamic coefficient U ضریب ایرودینامیکی
dart U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darted U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darting U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
aerodynamically U با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
mean aerodynamic chord U وتر ایرودینامیکی متوسط
aerodynamic mean chord U وتر متوسط ایرودینامیکی
aerodynamic U با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
spinner U پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
aerodynamic missile U موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
assignment U بخش مشخصی از یک کار
assignments U بخش مشخصی از یک کار
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
follow the string U وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
components U اجزاء
ingredients U اجزاء
component U اجزاء
ingredient U اجزاء
time U خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
bars U توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
specific devise U زمین مشخصی که به ارث گذاشته شود
timed U خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
bar U توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
times U خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
parts list U لیست اجزاء
shuttering U اجزاء قالببندی
part list U فهرست اجزاء
electronic components U اجزاء الکترونیکی
mechanism U اجزاء مکانیکی
mechanisms U اجزاء مکانیکی
phonendoscope U شنیده میشوند
idle component U اجزاء کور
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
composition U نسبت اجزاء سازنده
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
compositions U نسبت اجزاء سازنده
soil separates U اجزاء بافت خاک
mechanism U اجزاء متشکله چیزی
mechanisms U اجزاء متشکله چیزی
programmable function key U یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
lunulate U دارای اجزاء هلالی شکل
interrupts U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupting U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupt U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
merge print program U برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
single U استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
avoirdupois U اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
piecemeal U به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
parses U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parsed U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parse U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
alluvial deposit U موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
programs U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
aerodynamic heating U افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
pronominal adjective صفتی که اگر موصوف آن را بیندازند ضمیر میشوند
plasmodium U نوعی از پلاسمودیدها که انگل یاختههای خون میشوند
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
formatter U سخت تافزار یا نرم افزاری که متن را طبق قواعد مشخصی مرتب میکند
cases U دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند
case U دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
decouple U جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
contrasted U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
back plate U صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
take to pieces U پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
reversal U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
particularism U اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
contrast U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
design load U حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
phonoscope U التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
reversals U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
forlorn hope U دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
allowances U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
green manure U گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
bulb root U وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
allowance U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
coated chippings U خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
eft U سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
windbreak U درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreaks U درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
zeeman U پدیدهای که در ان هر یک ازطیفهای خطی با عبور ازمیدان مغناطیسی به دو یاچند جزء تجزیه میشوند
palatals U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
presentationism U عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
simulation U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
stratus U لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
simulations U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
hank U طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
knot count U رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
Pythagorean cup U جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود]
Tantalus cup U جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود]
Greedy Cup U جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود]
Pythagoras cup U جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود]
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com