Perdic | شناسایی اگاهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cognizance U	شناسایی اگاهی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	de jure recognition U	شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
	defacto recognition U	شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
	call up U	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
	call-up U	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
	call-ups U	درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
	bomb reconnaissance U	شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
	air photographic U	شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
	lost cluster U	تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	ballistics of penetration U	شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
	acquaintances U	اگاهی
	information U	اگاهی
	mindfulness U	اگاهی
	idea U	اگاهی
	noticed U	اگاهی
	inkling U	اگاهی
	notice U	اگاهی
	perception U	اگاهی
	perceptions U	اگاهی
	monition U	اگاهی
	cogency U	اگاهی
	intimation U	اگاهی
	intimations U	اگاهی
	knowledge U	اگاهی
	awareness U	اگاهی
	intelligence U	اگاهی
	informational U	اگاهی
	notices U	اگاهی
	ideas U	اگاهی
	advertisements U	اگاهی
	appreciation [awareness] U	حس اگاهی
	awareness U	حس اگاهی
	conscience [archaic for: consciousness] U	حس اگاهی
	conscious mind U	حس اگاهی
	i.e. U	اگاهی
	conizance U	اگاهی
	noticing U	اگاهی
	consciousness U	حس اگاهی
	consciousness U	اگاهی
	notifies U	اگاهی دادن
	notified U	اگاهی دادن
	meta knowledge U	اگاهی غیرنمادین
	knowlege representation U	نمایش اگاهی
	notify U	اگاهی دادن
	notifying U	اگاهی دادن
	letter of a U	اگاهی نامه
	to give the alarm U	اگاهی دادن
	to give to understand U	اگاهی دادن
	to give intelligence U	اگاهی دادن
	to come to know U	اگاهی یافتن
	the infinitive mood U	مصدر اگاهی
	augury U	پیش اگاهی
	awakened U	اگاهی یافته
	apprising U	اگاهی دادن
	apprises U	اگاهی دادن
	apprise U	اگاهی دادن
	precognition U	پیش اگاهی
	advertiser U	اگاهی دهنده
	to give notice U	اگاهی دادن
	advertisers U	اگاهی دهنده
	monitor U	اگاهی دهنده
	learns U	اگاهی یافتن
	informant U	اگاهی دهنده
	informants U	اگاهی دهنده
	criminal i. department U	اداره اگاهی
	knowledge engineer U	مهندسی اگاهی
	conversancy U	اگاهی کامل
	conversance U	اگاهی کامل
	knowledge domain U	قلمرو اگاهی
	prescience U	اگاهی از پیش
	the d. poliee U	اداره اگاهی
	criminal investigation department U	اداره اگاهی
	monitored U	اگاهی دهنده
	monitors U	اگاهی دهنده
	information theory U	نظریه اگاهی
	group consciousness U	اگاهی گروهی
	foredknowlege U	اگاهی از پیش
	foreknowledge U	اگاهی از پیش
	forebedement U	اگاهی از پیش
	informatory U	اگاهی بخش
	knowledge base U	پایگاه اگاهی
	coconsciousness U	اگاهی ثانوی
	class consciousness U	اگاهی طبقهای
	informing U	اگاهی دادن
	informs U	اگاهی دادن
	inform U	اگاهی دادن
	auguries U	پیش اگاهی
	transinformation U	اگاهی متقابل
	learn U	اگاهی یافتن
	coconscious U	اگاهی ثانوی
	foretells U	ازپیش اگاهی دادن
	immediacy U	اگاهی حضور ذهن
	foretell U	ازپیش اگاهی دادن
	for your information U	برای اگاهی شما
	subliminally U	خارج ازمرحله اگاهی
	sensibleness U	عملی بودن اگاهی
	Scotland U	اداره اگاهی در لندن
	foretelling U	ازپیش اگاهی دادن
	alarm U	: هشدار اگاهی از خطر
	alarmed U	: هشدار اگاهی از خطر
	alarmingly U	: هشدار اگاهی از خطر
	alarms U	: هشدار اگاهی از خطر
	subliminal U	خارج ازمرحله اگاهی
	science U	علم طبیعی اگاهی
	we are informed by him that U	محترما` اگاهی میدهد که
	foreknow U	از غیب اگاهی داشتن
	dope U	اگاهی داروی مخدر
	alarum U	: هشدار اگاهی از خطر
	dopes U	اگاهی داروی مخدر
	you are advised that U	به شما اگاهی میدهد
	foretold U	از پیش اگاهی داد
	sciences U	علم طبیعی اگاهی
	self awareness U	اگاهی از خود خویشتن شناسی
	enlightement U	روشنی فکر اگاهی حقیقی
	to keep the track of something U	پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
	to obtaini. on anything U	درباره چیزی اگاهی یافتن
	monitory U	وابسته به اخطار یا اگاهی یاانگیزه
	briefest U	کوتاه کردن اگاهی دادن
	briefed U	کوتاه کردن اگاهی دادن
	brief U	کوتاه کردن اگاهی دادن
	briefer U	کوتاه کردن اگاهی دادن
	recognizability U	شناسایی
	counter reconnaisance U	ضد شناسایی
	recognition U	شناسایی
	exploration U	شناسایی
	knowledge U	شناسایی
	identification U	شناسایی
	reconnaissance U	شناسایی
	know allmen by these presents U	بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
	forecasts U	از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
	it came to my knowledge U	من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
	forecasted U	از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
	intelligently U	از روی هوش ازروی اگاهی و بصیرت
	forecast U	از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
	knowledge of persons U	شناسایی اشخاص
	legalization U	شناسایی رسمی
	boat hails U	شناسایی قایق
	visual identification U	شناسایی بصری
	character table U	جدول شناسایی
	indentification of soils U	شناسایی خاکها
	identifying U	شناسایی کردن
	identification card U	کارت شناسایی
	identification markings U	علایم شناسایی
	incognizant U	بدون شناسایی
	identities U	اصلیت شناسایی
	identity U	اصلیت شناسایی
	badge U	کارت شناسایی
	identified U	شناسایی کردن
	investigation of foundation conditions U	شناسایی زمین پی
	kenspeckle U	قابل شناسایی
	ID card U	کارت شناسایی
	identifies U	شناسایی کردن
	identification document U	کارت شناسایی
	identify U	شناسایی کردن
	defacto recognition U	شناسایی عملی
	de jure recognition U	شناسایی قانونی
	identification test U	ازمون شناسایی
	searches U	شناسایی کردن
	identifiable U	قابل شناسایی
	reconnaissance in force U	شناسایی با رزم
	reconnaissance flight U	پروازاکتشافی یا شناسایی
	problem identification U	شناسایی مسئله
	reconnoitring U	شناسایی کردن
	reconnoitres U	شناسایی کردن
	reconnaissance party U	گروه شناسایی
	reconnaissance party U	قسمت شناسایی
	reconnaissance patrol U	گشتی شناسایی
	searched U	شناسایی کردن
	search U	شناسایی کردن
	route reconnaissance U	شناسایی جاده
	route reconnaissance U	شناسایی مسیر
	reconnoitered U	شناسایی کردن
	specific search U	شناسایی مخصوص
	searchingly U	شناسایی کردن
	reconnoiter U	شناسایی کردن
	reconnoitred U	شناسایی کردن
	map reconnaissance U	شناسایی نقشهای
	marking panel U	پرده شناسایی
	ammunition identification code U	کد شناسایی مهمات
	armed reconnaissance U	شناسایی مسلحانه
	reconnaissance U	شناسایی کردن
	amphibious reconnaissance U	شناسایی اب خاکی
	reconnoiters U	شناسایی کردن
	reconnoitering U	شناسایی کردن
	aerial reconnaissance U	شناسایی هوایی
	reconnoitre U	شناسایی کردن
	personal identification number U	شماره شناسایی شخصی
	map reconnaissance U	شناسایی از روی نقشه
	map reference U	فهرست شناسایی نقشه
	pattern recognition U	الگوشناسی شناسایی الگو
	panel code U	علامت رمزپرده شناسایی
	molecular indentification number U	عدد شناسایی مولکولی
	road reconnaissance U	عملیات شناسایی جاده ها
	piadology U	شناسایی حالات کودکان
	film badge U	برگ شناسایی فیلم
	pinned U	شماره شناسایی شخصی
	pin U	عدد شناسایی فردی
	pinning U	عدد شناسایی فردی
	font id conflict U	اختلال شناسایی فونت
	pinning U	شماره شناسایی شخصی