English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
aorta U شریان بزرگ شاهرگ
aortas U شریان بزرگ شاهرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
artery U شاهرگ
carotidal U شاهرگ
carotidal artery U شاهرگ
arteries U شاهرگ
nervure U رگه اصلی شاهرگ
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
artery U شریان
arteries U شریان
carotidal artery U شریان سبات
garotte U شریان بند
garrote U شریان بند
atherosclerosis U تصلب شریان
tenaculum U شریان گیر
arteritis U اماس شریان
arteritis U ورم شریان
pumonary artery U شریان ریه
popliteal artery U شریان پس زانو
tourniquets U شریان بند
femoral artery U شریان ران
f.artery U شریان صورت
arteriole U شریان کوچک
aneurism U اتساع شریان
arteriology U شریان شناسی
carotid arteries U شریان سبات
carotid artery U شریان سبات
iliac artery U شریان حرقفی
carotidal U شریان سبات
coronary artery U شریان اکلیلی
tourniquet U شریان بند
subclavian artery U شریان زیر ترقوه
endo arterities U اماس درونی شریان
carotid U وابسته به شریان شاهرگی
ligature U شریان بندی رشته
arterial U مربوط به شریان یاسرخرگ
radial artery U شریان زند اصلی
arteriotomy U برش یا گشایش شریان
coronary U شریان یاورید اکبلیلی
coronaries U شریان یاورید اکبلیلی
coronary thromboses U انسداد شریان اکلیلی قلب
coronary thrombosis U انسداد شریان اکلیلی قلب
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
saltation U جهش ناگهانی جهش خون شریان
ligature U زخم بند شریان بند
magacephalic U بزرگ سر
bulkier U بزرگ
major U بزرگ
great U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
long ton U تن بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
extensive U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
grave U بزرگ
voluminous U بزرگ
nonus U بزرگ
eminent U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
megapod U بزرگ پا
doyenne U زن بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
bulky U بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
full bottomed U بزرگ
majestic U بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
dignified U بزرگ
mightier U بزرگ
bulkiest U بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
large sized a U بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
big U بزرگ
of a large size U بزرگ
swingeing U بزرگ
smallest U بزرگ نه
highs U بزرگ
jumbo U بزرگ
vasty U بزرگ
gross U بزرگ
gate U در بزرگ
grossed U بزرگ
grosser U بزرگ
swith U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
high U بزرگ
spanking U بزرگ
spankings U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
highest U بزرگ
smaller U بزرگ نه
grosses U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
majored U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
jumbos U بزرگ
majoring U بزرگ
small U بزرگ نه
macro U بزرگ
decuman U بزرگ
extra U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
egregious U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
propylon U در بزرگ
grossing U بزرگ
stour U بزرگ
vast U بزرگ
gates U در بزرگ
grossest U بزرگ
archduke U دوک بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
archduchess U دوشس بزرگ
antrum U غار بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
avous U پدر بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
billow U موج بزرگ اب
swelled U بزرگ شدن
big bang U انفجار بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
Elaborate U اسلحه بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
swells U بزرگ شدن
bass drum U طبل بزرگ
grand father U پدر بزرگ
big league U لیگ بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
distend U بزرگ کردن
bonefire U اتش بزرگ
maximizing U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
viola U ویولن بزرگ
longbows U کمان بزرگ
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
longbow U کمان بزرگ
heaved U بزرگ کردن
heave U بزرگ کردن
storing U مغازه بزرگ
bollards U موت بزرگ
bollard U موت بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
lofty U بلند بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
lump U بزرگ شدن
magnum opus U کار بزرگ
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
cataclysm U سیل بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
magnifications U بزرگ نمایی
zoom U بزرگ کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com