English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
compulsory partnership U شرکت قهری
inveluntary partnership U شرکت قهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compulsory U قهری
automatics U قهری
natural U قهری
naturals U قهری
automatic U قهری
automatic adjustment U تهاتر قهری
fortuitous event U حادثه قهری
act of God U اتفاق قهری
automatic guarantee U ضمان قهری
automatic guarantees U ضمان قهری
equitable mortgage U رهن قهری
coercive U اجباری قهری
delictual liability U ضمان قهری
coercive control U کنترل قهری
natural guardian U ولی قهری
constructive trust U ضمان قهری
natural guardianship U ولایت قهری
constructive trust U مسئولیت قهری
acts of God U اتفاق قهری
acts of God U حادثه قهری قوه قهریه
act of God U حادثه قهری قوه قهریه
conveyance by record U انتقال قهری به حکم دادگاه
torts U عمل موجد ضمان قهری
tort U عمل موجد ضمان قهری
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group U شرکت سهامی [شرکت]
body corporate U شرکت شرکت سهامی
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
corporation U شرکت
partnerships U شرکت
partnership U شرکت
company U شرکت
corporations U شرکت
fellowsh U شرکت
EIS U ول شرکت
enterprises U شرکت
enterprise U شرکت
cahoot U شرکت
concerns U شرکت
consociation U شرکت
participation U شرکت
associations U شرکت
association U شرکت
businesses U شرکت
business U شرکت
concern U شرکت
firmer U شرکت
handing U شرکت
housed U شرکت
house U شرکت
firms U شرکت
incorporation U شرکت
firmest U شرکت
hand U شرکت
firm U شرکت
houses U شرکت
companies U شرکت
contribution U شرکت
contributions U شرکت
affiliated company U شرکت وابسته
joint-stock company U شرکت سهامی
joint-stock companies U شرکت سهامی
acting company U شرکت عامل
cooperative society U شرکت تعاونی
memorandom of association U اساسنامه شرکت
participating U شرکت کننده
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
corporatism U شرکت گرایی
memorandum of association U اساسنامه شرکت
joint stock company U شرکت سهامی
private enterprise U شرکت خصوصی
ncr corporation U شرکت NCR
participative U شرکت کننده
private company U شرکت خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
proportional liability partnership U شرکت نسبی
proprietary company U شرکت خصوصی
shipping agent U شرکت حمل
principals U شرکت اصلی
principal U شرکت اصلی
shipping company U شرکت کشتیرانی
sit out U شرکت نداشتن در
participable U شرکت بردار
participable U شرکت کردنی
pall bearer U شرکت میکند
parcenary U شرکت در ارث
parcenary U شرکت مشاع
parent company U شرکت مادر
parent company U شرکت اصلی
society U شرکت کمیته
societies U شرکت کمیته
subsidiary U شرکت تابعه
subsidiaries U شرکت تابعه
partook U شرکت کردن
aiding and abetting U شرکت در جرم
civil partnership U شرکت مدنی
champerty U شرکت در دعوا
certificate of incorporation U شرکت نامه
corporativism U شرکت گرایی
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
dissolution of a company U انحلال شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
economic unit U خانوار شرکت
corporately U بصورت شرکت
accession U شرکت در مالکیت
commercial company U شرکت تجاری
company union U اتحادیه شرکت
company secretary U منشی شرکت
company seal U مهر شرکت
company network U شبکه شرکت
company law U قوانین شرکت
cooperative U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
mutual company U شرکت تعاونی
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
commercial firm U شرکت تجارتی
holding company U شرکت مالک
associated company U شرکت وابسته
artieles of association U شرکت ناور
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
article of a company U اساسنامه شرکت
house flag U پرچم شرکت
insurance company U شرکت بیمه
intel corporation U شرکت اینتل
invalidation of company U بطلان شرکت
associative U شرکت پذیر
holding company U شرکت مرکزی
associativity U شرکت پذیری
electric company U شرکت برق
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
branch of a company U شعبه شرکت
manager U یس بخش در شرکت
complicity U شرکت در جرم
general partnership U شرکت تضامنی
giant corporation U شرکت بزرگ
managers U یس بخش در شرکت
go into U شرکت کردن در
joint stock U شرکت سهامی
contributing U شرکت کردن
voluntary partnership U شرکت اختیاری
entrepreneurs U موسس شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
founders U موسس شرکت
foundering U موسس شرکت
foundered U موسس شرکت
founder U موسس شرکت
businesses U شرکت تجاری
business U شرکت تجاری
partake U شرکت کردن
partaken U شرکت کردن
winding up U انحلال شرکت
airline U شرکت هواپیمایی
airlines U شرکت هواپیمایی
C.O U مخفف شرکت
contributors U شرکت کننده
contributor U شرکت کننده
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
partaking U شرکت کردن
partakes U شرکت کردن
entry U شرکت کننده
assisting U شرکت جستن
assisted U شرکت جستن
assist U شرکت جستن
to take part [in] U شرکت داشتن [در]
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
partnerships U شرکت تضامنی
partnership U شرکت تضامنی
assists U شرکت جستن
share [in] U شرکت [سهم] [در]
equity U حق صاحبان شرکت
equities U حق صاحبان شرکت
unity U وحدت شرکت
corporations U شرکت سهامی
corporation U شرکت سهامی
liquidation U تصفیه شرکت
stand-in U شرکت کردن
participate U شرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com