English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> U دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
I like to be friends with you. U من دوست دارم با تو دوست باشم.
benignity U مهربانی
warm bloodedness U مهربانی
complacently U با مهربانی
kindliness U مهربانی
benignancyh U مهربانی
affectionateness U مهربانی
affectioned U مهربانی
benignancy U مهربانی
kindnesses U مهربانی
kindness U مهربانی
loving kindness U مهربانی
vibes U مهربانی
goodness U مهربانی
kind heartedness U مهربانی
affability U مهربانی
good f. U مهربانی
affection U مهربانی
obligingness U مهربانی
warmhearted U مهربان مهربانی
tendresse U مهربانی شفقت
brotherly U از روی مهربانی
amiably U از روی مهربانی
warm blooded U خونگرمی مهربانی
kindness to subordinates U مهربانی بزیردستان
obligingly U از روی مهربانی
affableness U مهربانی خوشرویی
warmheartedness U مهربانی خونگرمی
he showed me kindness U با من مهربانی کرد
amiability or amiableness U مهربانی خوش مشربی
he was very kind indeed U واقعابسیار مهربانی کرد
more kicks than half pence U بیش از مهربانی نیش
kindlily U با تمایل به مهربانی مهربانانه
amiability U مهربانی خوش مشربی
cordiality U مودت قلبی مهربانی
kindest U مهربانی شفقت امیز
kind U مهربانی شفقت امیز
kinds U مهربانی شفقت امیز
he is blind to kindness U مهربانی نمیفهمد چیست
milk of human kindness U مهربانی طبیعی بشر
i repaid his kindress in kind U مهربانی او را عینا` تلافی کردم
i will return his kindness U مهربانی او را تلافی خواهم کرد
blithe U خوش ادم شوخ ومهربان مهربانی
imeant that he is kind U مقصودم اینست که ادم مهربانی است
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
I am done with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am [have] finished with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
plants indigenous to that soil U هستند
they are all of one mind U هستند
are U هستند
ScriptX U هستند
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
who are they? U انها کی هستند
they are well matched U هم کفو هستند
dienophile U دی ان دوست
allying U دوست
ally U دوست
buddies U دوست
buddy U دوست
leal U دوست
schoolmates U دوست
heart-to-heart U دوست
unfriended U بی دوست
formalist U دوست
schoolmate U دوست
philoginous U زن دوست
philogynist U زن دوست
friend U دوست
amicable U دوست
heart to heart U دوست
chums U دوست
hydrophilic U اب دوست
hydrophilic compound U اب دوست
heart-to-hearts U دوست
friendless U بی دوست
friends U دوست
bozo U دوست
chum U دوست
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
germanophil U المان دوست
gallophile U فرانسه دوست
amativeness U دوست داشتن
friendly state U کشور دوست
francophile U فرانسه دوست
francophil U فرانسه دوست
anglophile U انگلیسی دوست
social U گروه دوست
likes U دوست داشتن
liked U دوست داشتن
boyfriend U دوست پسر
social U جمعیت دوست
boyfriends U دوست پسر
hail fellow U دوست صمیمی
acidophile U ترشی دوست
acidophile U اسید دوست
likeable U دوست داشتنی
likable U دوست داشتنی
like U دوست داشتن
dislikable U دوست نداشتنی
sporting U بازی دوست
fraternizing U دوست بودن
crony U دوست صمیمی
cronies U دوست صمیمی
dislike U دوست نداشتن
disliked U دوست نداشتن
dislikes U دوست نداشتن
disliking U دوست نداشتن
bibliophil U کتاب دوست
dislikeable U دوست نداشتنی
fraternizes U دوست بودن
fraternized U دوست بودن
friend U دوست کردن
cater cousin U دوست صمیمی
friends U دوست کردن
chessist U شطرنج دوست
fraternised U دوست بودن
fraternises U دوست بودن
take kindly to <idiom> U دوست داشتن
fraternising U دوست بودن
culturist U فرهگ دوست
gregarious U گروده دوست
affects U دوست داشتن
affect U دوست داشتن
dendrophilous U درخت دوست
electrophile U الکترون دوست
careerist U حرفه دوست
phihellenic U یونانی دوست
philanthrope U بشر دوست
expressionist U حالت دوست
expressionism U حالت دوست
fraternize U دوست بودن
philanthropists U بشر دوست
philanthropist U بشر دوست
philhellene U دوست یونان
philhellenic U دوست یونان
patriot U وطن دوست
patriots U وطن دوست
patriotic U میهن دوست
nucleophile U هسته دوست
phiadelphian U نوع دوست
his friend's murder U قتل دوست او
ornithophilous U مرغ دوست
cobber U دوست صمیمی
oxyphil U اسید دوست
oxyphile U اسید دوست
patiot U میهن دوست
zoophilous U حیوان دوست
philobiblic U کتاب دوست
to make a friend of U دوست شدن با
solomon U صلح دوست
lovely U دوست داشتنی
loveliest U دوست داشتنی
lovelier U دوست داشتنی
rats U دوست بی وفا
loveable U دوست داشتنی
lovable U دوست داشتنی
saprophytic U پوده دوست
psychrophilic U سرما دوست
philotechnic U صنعت دوست
philotechnic U صناعت دوست
I need my e U من دوست دارم
zoophilic U حیوان دوست
xenophile U بیگانه دوست
pornerastic U جنده دوست
sweet tooth U شیرینی دوست
halophilous U نمک دوست
hemophile U خون دوست
humnanist U همنوع دوست
hydrophile U اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic U ترکیب اب دوست
hydrophilic compound U ترکیب اب دوست
humansit U انسان دوست
intimado U دوست صمیمی
unlovely U دوست نداشتنی
heliophilous U افتاب دوست
humanitarian U بشر دوست
hand in glove U دوست همراز
warlike U جنگ دوست
hand and glove U دوست یک دل ویکزبان
hand and glove U دوست همراز
hand in glove U دوست یک دل ویکزبان
peaceable U صلح دوست
isophilic U همجنس دوست
pen pals U دوست مکاتبهای
loyalists U دولت دوست
lithophilous U سنگ دوست
girlfriends U دوست دختر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com