Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bare king
U
شاه تنها یا بی یاور شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
baring the king
U
تنها کردن شاه شطرنج
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
aid
U
یاور
adjutants
U
یاور
assistants
U
یاور
adjutor
U
یاور
majoring
U
یاور
helpers
U
یاور
helper
U
یاور
adjutant
U
یاور
collaborator
U
یاور
collaborators
U
یاور
aiding
U
یاور
aided
U
یاور
majored
U
یاور
major
U
یاور
adjuvant
U
یاور
assistant
U
یاور
bottle holder
U
یاور
assisted
U
یاور همکاری
assists
U
یاور همکاری
assist
U
یاور همکاری
assisting
U
یاور همکاری
helpmeet
U
همدست زن زن یاور
just
U
تنها
solos
U
تنها
unaccompanied
U
تنها
recluse
U
تنها
out in the cold
<idiom>
U
تنها
solo
U
تنها
by it self
U
تنها
by one,s self
U
تنها
mere
U
تنها
lonelier
U
تنها
merest
U
تنها
lone
U
تنها
single
U
تنها
sole
U
تنها
alone
U
تنها
only
U
تنها
solitarily
U
تنها
single handed
U
تنها
recluses
U
تنها
single line
U
خط تنها
single-handed
U
تنها
uniquely
U
تنها
unique
U
تنها
by oneself
U
تنها
solus
U
تنها
siolus
U
تنها
by yourself
U
تنها
soles
U
تنها
solitary
U
تنها
exclusive
U
تنها
loneliest
U
تنها
lonely
U
تنها
lonesome
U
تنها وبیکس
bread alone
U
تنها نان
wirte only
U
تنها نوشتن
bare handed
U
دست تنها
leave alone
U
تنها گذاردن
fly by the seat of one's pants
<idiom>
U
دست تنها
aside
U
صحبت تنها
he alone went
U
تنها اورفت
strand
U
تنها گذاشتن
asides
U
صحبت تنها
single haneded
U
دست تنها
lone electron
U
الکترون تنها
soli
U
تنها خوانان
read only
U
تنها خواندنی
single
U
تنها یک نفری
to pull a lone oar
U
تنها کارکردن
strands
U
تنها گذاشتن
singly
U
تنها انفرادا
sole argument
U
تنها دلیل
Do not leave me alone.
U
من را تنها نگذار.
soles
U
شالوده تنها
sole
U
تنها انحصاری
sole
U
شالوده تنها
soles
U
تنها انحصاری
out of pure mischief
U
تنها از روی بدجنسی
to live to oneself
U
تنها زندگی کردن
but
U
نه تنها بطور محض
not only he came but
U
نه تنها امد بلکه
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
to reckon with out one's host
U
تنها به قاضی رفتن
monological
U
تنها سخن گو خودگووخودشنو
to pull a lone oar
U
تنها پارو زدن
lonely hearts
U
تنها و جویای همدم
kick back
<idiom>
U
تنها استراحت کردن
To go alone to the judge .
<proverb>
U
تنها به قاضى رفتن.
adhoc
U
تنها به این منظور
leave in the lurch
<idiom>
U
دست تنها گذاشتن
lip service
<idiom>
U
تنها زبونی موافقت کردن
Come along and keep me company.
U
بامن بیا تا تنها نباشم
fair-weather friend
<idiom>
U
شخصی که تنها دوست است
photon
U
تنها یک الکترون تابش شود
one-track mind
<idiom>
U
تنها به یک چیز فکر کردن
par for the course
<idiom>
U
تنها چیزیکه انتظار داشته
rat race
<idiom>
U
رها کردن ،تنها گذاشتن
zoon
U
تنها محصول یک نطفه واحد
i did it only for your sake
U
تنها به خاطرشما این کار را کردم
tapping
U
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
i rely solely on god...
U
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
tapped
U
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
His only aim and object is to make afortune .
U
تنها قصدش پولدار شدن است
live out of a suitcase
<idiom>
U
تنها بایک چمدان زندگی کردن
tap
U
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
i was reserved for it
U
تنها برای من مقدر شده بود
Leave her alone.
U
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
endorsement in blank
U
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
only death does not tell lies
U
تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
This is the only way to guarantee that ...
U
تنها راه برای تضمین این است که ...
peripheral
U
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
My only problem is money .
U
تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
monarchs
U
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarch
U
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
You alone can help me.
U
تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
letter-box company
U
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
HD
U
ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
tuners
U
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner
U
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
I am obsessed by fear of unemployment .
U
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
rooks
U
رخ شطرنج
rook
U
رخ شطرنج
chess
U
شطرنج
chequer
U
شطرنج
al fil
U
شطرنج
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
sleeping partner
U
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
You should always be careful walking alone at night.
U
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
sleeping partners
U
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
to disturb any one's privacy
U
کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
bishop pairs
U
دو فیل شطرنج
chequer
U
خانه شطرنج
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
chess oscar
U
اسکار شطرنج
chess man
U
مهره شطرنج
chequer wise
U
شطرنج وار
chess board
U
صفحه شطرنج
checker
U
خانه شطرنج
impledge
U
پیاده شطرنج
lightning chess
U
شطرنج سریع
progressive chess
U
شطرنج سریع
pignorate
U
پیاده شطرنج
passer
U
رونده شطرنج
postal chess
U
شطرنج مکاتبهای
rapid transit
U
شطرنج سریع
rules of chess
U
قوانین شطرنج
crampet game
U
بازی شطرنج
chessophrenetic
U
متعصب شطرنج
chess clock
U
ساعت شطرنج
chess machine
U
ماشین شطرنج
chess master
U
استاد شطرنج
chess olympiad
U
المپیاد شطرنج
chess problem
U
مسئله شطرنج
chessist
U
شطرنج باز
chessist
U
شطرنج دوست
chessomania
U
شیفتگی شطرنج
traditional chess
U
شطرنج استاندارد
bad bishop
U
فیل بد شطرنج
squaring
U
خانه شطرنج
pawn
U
پیاده شطرنج
mastered
U
استاد شطرنج
bishop
U
فیل شطرنج
pawning
U
پیاده شطرنج
chessboards
U
تخته شطرنج
chessboard
U
تخته شطرنج
pawned
U
پیاده شطرنج
master
U
استاد شطرنج
piece
U
مهره شطرنج
queen
U
وزیر شطرنج
square
U
خانه شطرنج
bishops
U
فیل شطرنج
squared
U
خانه شطرنج
chessmen
U
مهره شطرنج
chessman
U
مهره شطرنج
squares
U
خانه شطرنج
pawns
U
پیاده شطرنج
mans
U
مهره شطرنج
pieces
U
مهره شطرنج
masters
U
استاد شطرنج
queens
U
وزیر شطرنج
man
U
مهره شطرنج
latchkey child
[کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
cantilever
U
تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
front de liberation national
U
فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
This is important, not only today, but also and especially for the future.
U
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
slander
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering
U
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
grunfeld's defence
U
دفاع گرونفلد شطرنج
greco counter gambit
U
گامبی لاتویایی شطرنج
majority
U
اکثریت پیادهای شطرنج
top board
U
میز نخست شطرنج
reti opening
U
گشایش رتی شطرنج
helpmate
U
خود- ماتی شطرنج
indian defence
U
دفاع هندی شطرنج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com