English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Smoking makes you ill and it is also expensive. U سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chain-smoking U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke U پی در پی سیگار کشیدن
smoking carriage U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking car U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
chain-smokes U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
dear bought U جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
in like manner <adv.> U همچنین
alike <adv.> U به همچنین
likewise <adv.> U همچنین
eke U همچنین
too U همچنین
alike <adv.> U همچنین
all the same <adv.> U به همچنین
also U همچنین
ditto <adv.> U همچنین
as well as U همچنین
likewise <adv.> U به همچنین
ditto <adv.> U به همچنین
in like manner <adv.> U به همچنین
all the same <adv.> U همچنین
not to mention ... <idiom> U و همچنین ...
not to say ... <idiom> U و همچنین ...
like wise U همچنین
to boot <idiom> U همچنین ،به علاوه
It isn't anything like her. U او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
It is pretty(fairly)second rate. U همچنین چیز مهمی نیست
pneusis U دم زنی [تنفس] [همچنین پزشکی]
cigars U سیگار
cigar U سیگار
butts U ته سیگار
butted U ته سیگار
stub U ته سیگار
fags U سیگار
butt U ته سیگار
fag U سیگار
stumps U ته سیگار
stumping U ته سیگار
stumped U ته سیگار
cigarettes U سیگار
stump U ته سیگار
stubbed U ته سیگار
stubbing U ته سیگار
stubs U ته سیگار
cigarette U سیگار
ill- U بیمار
ill U بیمار
sickest U بیمار
ills U بیمار
sick U بیمار
woozy U بیمار
woozier U بیمار
pulmonic U بیمار
wooziest U بیمار
sickliest U بیمار
sicklier U بیمار
bedfast U بیمار
patients U بیمار
bedridden U بیمار
sickly U بیمار
patient U بیمار
bedrid U بیمار
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
There is no such number. U همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
to approach one another U به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
cigar U سیگار برگ
a carton of cigarettes U یک کارتن سیگار
cigar case U قوطی سیگار
cigars U سیگار برگ
cigarette paper U کاغذ سیگار
cigar shaped U دوسرتیزچون سیگار
filter tips U سیگار فیلتردار
filter tips U فیلتر سیگار
filter tip U سیگار فیلتردار
cigar holder U چوب سیگار
manil U سیگار مانیلا
filter tip U فیلتر سیگار
patient U بیمار مریض
look for U بیمار بودن
love sick U بیمار عشق
sickrooms U اتاق بیمار
psychotic U بیمار روانی
outpatient U بیمار سرپایی
languideyes U چشمان بیمار
inpatient U بیمار بستری
psychopath U بیمار روانی
psychopaths U بیمار روانی
dangeously sick U سخت بیمار
sickroom U اتاق بیمار
sick of love U بیمار عشق
sick nurse U پرستار بیمار
homesick U بیمار وطن
sick industry U صنعت بیمار
podagric U بیمار نقرس
maniacs U بیمار مانیایی
patients U بیمار مریض
maniac U بیمار مانیایی
out-patients U بیمار سرپائی
out-patient U بیمار سرپائی
psyho U بیمار روانی
to play with fire U با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
to kindle U با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
filter-tipped U سیگار دارای فیلتر
woodbine U سیگار برگ ارزان
I have cigar U من یک سیگار برگ دارم.
filter tipped U سیگار دارای فیلتر
woodbind U سیگار برگ ارزان
snipped U ادم احمق ته سیگار
cheroots U نوعی سیگار برگ
cheroot U نوعی سیگار برگ
snipping U ادم احمق ته سیگار
snip U ادم احمق ته سیگار
languishes U بیمار عشق شدن
languishing U بیمار عشق شدن
languished U بیمار عشق شدن
unhealthy U غیر سالم بیمار
in-patient U بیمار بستریدر بیمارستان
happy go lucky U اسان گذران بیمار
bedpan U لگن بیمار بستری
bedpans U لگن بیمار بستری
you will become sick U شما بیمار میشوید
carer U مراقبو تیماردار بیمار
in-patients U بیمار بستریدر بیمارستان
outpatient U بیمار سرپایی بیمارستان
languish U بیمار عشق شدن
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
She is also a valued colleague. U او [زن] همچنین یک همکار ارزشمندی است. [اصطلاح رسمی و در نوشتنی]
He is a chain smoker. U پشت سرهم سیگار می کشد
strecher U تخت روان حمل بیمار
The patient went off in a faint U بیمار غش کرد ( از حال رفت )
rehabilitant U بیمار یا معلول درحال نوتوانی
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
dearest U گران
expensive U گران
dears U گران
dear U گران
dearer U گران
at a great penny worth U گران
costliest U گران
onerous U گران
costly U گران
sumptuous U گران
heavier U گران
heavies U گران
heaviest U گران
dearly U گران
costlier U گران
heavy U گران
pricey U گران
overpriced U گران
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father. U جلوی پدرش سیگار نمی کشد
stogie U سیگار برگ باریک وگران قیمت
stogy U سیگار برگ باریک وگران قیمت
The patients hrart stopped beating. U قلب بیمار از کار افتاد ( ایستاد )
packing sheet U حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
to overdose a patient U داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
deluxe U مجلل گران
massive U گران کوه
dearer U گران کردن
massively U گران کوه
valuable U گران بها
dear bought U گران خرید
big ticket U گران قیمت
expensively U گران بها
priceless U بسیار گران
dear U گران کردن
dearest U گران کردن
highest U سخت گران
highs U سخت گران
to sell dearly U گران فروختن
stingy U گران کیسه
natatores U شنا گران
high interest U بهره گران
high money U پول گران
high priced U گران بها
endears U گران کردن
endeared U گران کردن
endear U گران کردن
high U سخت گران
be too dear U گران بودن
overpriced <adj.> U بسیار گران
dears U گران کردن
high value U گران قیمت
too expensive <adj.> U بسیار گران
humidor U صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
He had a cigar between his lips . U یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
May I offer you a cigarette? U اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
lay off <idiom> U بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
to go out U خاموش شدن [شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
worth a kings ransom U بسیار گران بها
i paid dear for it U برای من گران تمام شد
prohibitory U گران جلوگیری کننده
viscosity U قوام گران روی
white elephant U گران و پر خرج و کم فایده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com