English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unbroken U سوقان گیری نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
Other Matches
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
uncharged U پر نشده
unbowed U خم نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
uncut U بریده نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
uncut U قطع نشده
untested <adj.> U تایید نشده
unclaimed U مطالبه نشده
unabated U کاسته نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
haggard U رام نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
uncut U از هم جدا نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unseen U مشاهده نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
vacant U اشغال نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
unseen U مکشوف نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
undeeded U در سندقید نشده
uncounted U شمرده نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
sightless U دیده نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
untested <adj.> U تست نشده
unsung U سروده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U خوانده نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
unoccupied U اشغال نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unbroken U رام نشده
uncharted U اکتشاف نشده
wound less U زخمی نشده
savages U رام نشده
savaged U رام نشده
savage U رام نشده
unadulterated U مخلوط نشده
unspotted U ننگین نشده
unnormalized U هنجار نشده
unsettled U تصفیه نشده
savaging U رام نشده
unpublished U نشر نشده
unpublished U چاپ نشده
unguarded U حساب نشده
unguarded U حراست نشده
unearned U کسب نشده
unconnected U وصل نشده
unleached U سفید نشده
unlicked U لیسیده نشده
unsought U کاوش نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
unwashed U شسته نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unstudied U مطالعه نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unsight U دیده نشده
unshod U نعل نشده
unset U ثابت نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaved U پس انداز نشده
outstandingly U پرداخت نشده
unworn U استعمال نشده
outstanding U واریز نشده
outstanding U وصول نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U پرداخت نشده
unworn U کهنه نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U تصفیه نشده
unsaturated U اشباع نشده
opens U واریز نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
unabridged U تلخیص نشده
unfinished U تمام نشده
unabridged U کوتاه نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
undisturbed U مختل نشده
uncommitted U تقبل نشده
unchanged U عوض نشده
undirected U هدایت نشده
unattached U اعزام نشده
unattached U توفیق نشده
undisiplined U تربیت نشده
unexploded U منفجر نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unquestioned U بحث نشده
uncontrolled U مهار نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unbidden U دعوت نشده
unpaid U پرداخت نشده
undefined U تعریف نشده
uninvited U دعوت نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
unquestioned U بررسی نشده
unbowed U سر کوب نشده
unaccomplished U انجام نشده
unaccommodated U فراهم نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
undetected U کشف نشده
autochthonous U جابجا نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
intemerate U بی ناموس نشده
innascible U زایده نشده
inextinct U نیست نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
uncircumcised U ختنه نشده
non switched line U خط گزینه نشده
outstandingly U واریز نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
inexact U درست نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U تست نشده
unbacked U رام نشده
unread U خوانده نشده
increate U افریده نشده
uncoditioned U شرط نشده
inedited U منتشر نشده
the date was not specified U نشده بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com