Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (26 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
embark
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
fare dodger
U
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
embarking
U
درکشتی سوار کردن
embarked
U
درکشتی سوار کردن
embark
U
درکشتی سوار کردن
embarks
U
درکشتی سوار کردن
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
mounting
U
سوار کردن وسایل
staging
U
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
automotive
U
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
tachograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
black box
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
to ride and tie
U
اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
cavalry
U
سوار نظامی سوار اسبی
to ride on the bus
U
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
mounted
U
به طور سواره سوار شده روی وسیله دیگر
horse guards
U
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
cavalry man
U
سوار در سوار نظام
transhipment
U
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle
U
وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment
U
انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
fabricate
U
سوار کردن
mounts
U
سوار کردن
modulating
U
سوار کردن
mount
U
سوار کردن
assembled
U
سوار کردن
assembles
U
سوار کردن
rigs
U
سوار کردن
assemble
U
سوار کردن
rigged
U
سوار کردن
fabricated
U
سوار کردن
take up
U
سوار کردن
rig
U
سوار کردن
modulate
U
سوار کردن
fabricating
U
سوار کردن
fabricates
U
سوار کردن
modulates
U
سوار کردن
enchase
U
سوار کردن
pick up
U
سوار کردن مسافر
assembles
U
سوار کردن قطعات
imbark
U
در کشتی سوار کردن
sets
U
سوار کردن جاانداختن
install
U
سوار کردن جادادن
to give somebody a ride
U
کسی را سوار کردن
modulating
U
سوار کردن موج
rodeos
U
سوار کاری کردن
rodeo
U
سوار کاری کردن
modulate
U
سوار کردن موج
take on
U
مسافر سوار کردن
modulates
U
سوار کردن موج
setting up apparatus
U
دستگاه سوار کردن
to give somebody a lift
U
کسی را سوار کردن
to take ship
U
در کشتی سوار کردن
setting up
U
سوار کردن جاانداختن
installing
U
سوار کردن جادادن
assemble
U
سوار کردن قطعات
entrain
U
سوار کردن کشیدن
assembled
U
سوار کردن قطعات
installs
U
سوار کردن جادادن
staging
U
سوار کردن جا دادن
set
U
سوار کردن جاانداختن
remounted
U
برگشتن دوباره سوار کردن
assemblages
U
انجمن عمل سوار کردن
remount
U
برگشتن دوباره سوار کردن
assemblage
U
انجمن عمل سوار کردن
erected
U
بناکردن سوار یا نصب کردن
removable
U
قابل سوار و پیاده کردن
mounting
U
اسباب سوار شدن یا کردن
erect
U
بناکردن سوار یا نصب کردن
erecting
U
بناکردن سوار یا نصب کردن
erects
U
بناکردن سوار یا نصب کردن
remounts
U
برگشتن دوباره سوار کردن
remounting
U
برگشتن دوباره سوار کردن
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
To pick up a passenger.
U
مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
piggybacks
U
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
the setting of a gem
U
سوار کردن یا کار گذاشتن یانشاندن گوهری
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
piggyback
U
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
piggyback
<idiom>
U
روی کتف نشاندن ،پشت خود سوار کردن
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
to give one a lift
U
کسیرا پیش خود سوار کردن وقسمتی از راه بردن
rail loading
U
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
roll on roll off
U
روش سوار وپیاده کردن بار روی غلطک حمال
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
roll on roll off
U
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
floppy
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy discs
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
time charter
U
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
assembles
U
سوار کردن گردهمایی کردن
mount
U
قنداق سوار کردن بر پا کردن
assemble
U
سوار کردن گردهمایی کردن
mounts
U
قنداق سوار کردن بر پا کردن
assembled
U
سوار کردن گردهمایی کردن
board
U
سوار
trooper
U
سوار
outside ofa horse
U
سوار
boarded
U
سوار
horsewomen
U
سوار
horseback
U
سوار
piece
U
سوار
pieces
U
سوار
in the saddle
U
سوار
horsewoman
U
سوار
troopers
U
سوار
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
horsewomen
U
سوار اسب
rider
U
سوار کار
modulation
U
سوار سازی
surfer
U
موج سوار
skim boarder
U
موج سوار
equestrienne
U
زن اسب سوار
board surfer
U
موج سوار
horseman
U
اسب سوار
horseman
U
سوار کار
biker
U
موتورسیکلت سوار
biker
U
دوچرخه سوار
vedette
U
قراول سوار
mounted
U
سوار شده
ride
U
سوار شدن
riders
U
سوار کار
horsewoman
U
سوار اسب
rides
U
سوار شدن
on board a ship
U
سوار کشتی
armored cavalry
U
سوار زرهی
on shipboard
U
سوار کشتی
boot and saddle
U
سوار شوید
bicyclist
U
دوچرخه سوار
on stilts
U
سوار چوب پا
acheval
U
سوار بر اسب
up
U
سوار براسب سر پا
mounts
U
سوار شدن بر
cavalier
U
اسب سوار
cavalier
U
سرباز سوار
horse breaker
U
چابک سوار
chevalier
U
سوار دلاور
horseback
U
سوار براسب
upping
U
سوار براسب سر پا
equitant
U
سوار بر اسب
washine
U
موج سوار زن
Mts
U
سوار شدن
boaters
U
زورق سوار
cavalry
U
سوار زرهی
reinsman
U
اسب سوار
mount
U
سوار شدن بر
jockeys
U
چابک سوار
cantering
U
سوار اسب
tobogganist
U
سورتمه سوار
tobogganer
U
سورتمه سوار
cantered
U
سوار اسب
get in
U
سوار شدن
canter
U
سوار اسب
get on
U
سوار شدن
jockey
U
چابک سوار
Mt
U
سوار شدن
horsemen
U
اسب سوار
motorist
U
ماشین سوار
motorists
U
ماشین سوار
cyclist
U
دوچرخه سوار
cyclists
U
دوچرخه سوار
upped
U
سوار براسب سر پا
canters
U
سوار اسب
equestrian
U
اسب سوار
horse man
U
اسب سوار
equestrian
U
چابک سوار
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
amaxophobia
U
هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
trafficking
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffics
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
automotive
U
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com