Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
haw finch
U
سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
finch
U
سهره وانواع ان خانواده سهره
finches
U
سهره وانواع ان خانواده سهره
curtain-raisers
U
پرده کوتاه پیش ازاغازنمایش بزرگ
curtain-raiser
U
پرده کوتاه پیش ازاغازنمایش بزرگ
afterpiece
U
نمایش کوتاه خنده دارپس ازنمایش بزرگ
short clothes
U
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانندچون نیم تنه
short coats
U
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانند چون نیم تنه
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
camail
U
زره شانه وگردن
She is head and shoulders above others .
U
یک سر وگردن از بقیه بلندتر است
big head
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
big heads
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
siskin
U
سهره
goldfinch
U
سهره
bullfinches
U
سهره
bullfinch
U
سهره
keilo
U
منقار
nid
U
منقار
gouge
U
منقار
bills
U
منقار
gouging
U
منقار
gouges
U
منقار
gouged
U
منقار
neb
U
منقار
curvirostrate
U
کج منقار
beak
U
منقار
beaks
U
منقار
bill
U
منقار
aberdevine
U
سهره اروپایی
yellowhammer
U
سهره اروپایی
linnet
U
سهره خانگی
indigo bird
U
سهره نیلی
brambling
U
سهره کوهی
burion
U
سهره خانگی
indigo bunting
U
سهره نیلی
towhee
U
سهره امریکایی
greenfinch
U
سهره اروپایی
pecker
U
منقار خورنده
rostrums
U
منقار پوزه
rostra
U
منقار پوزه
aquiline
U
دارای منقار کج
latirostral
U
پهن منقار
rostrum
U
منقار پوزه
junco
U
سهره امریکای شمالی
cardinal bird
U
سهره کاکل قرمزامریکایی
tooth billed
U
دارای منقار مضرس
rostellum
U
منقار مکنده شپش
cusp
U
نوک تیز منقار
sicklebill
U
مرغان منقار خمیده
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
hook bill
U
منقار نوک برگشته
razorbill
U
پنگوئن منقار تیغی
red siskin
U
سهره سرخ رنگ امریکایی
cardinals
U
سهره کاکل قرمز امریکایی
fringilline
U
وابسته بخانواده سهره سهرهای
cardinal
U
سهره کاکل قرمز امریکایی
hawks bill
U
لاک پشت منقار دار
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
secretary bird
U
مرغ پا بلند قوی منقار ودراز دم
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
serin
U
سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
indigo bird
U
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
saury
U
ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
hawfinch
U
سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
synoptic
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
low
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
pigmy
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
curtal
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
short
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
little
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
concise
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pygmies
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
stunt
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
down
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
gnomical
U
کوتاه لب نویس
shuffles
U
گام کوتاه
short precision
U
دقت کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
shortest
U
کوتاه کردن
short haul
U
خط سیر کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
draw in
U
کوتاه شدن
short story
داستان کوتاه
laconic
U
کوتاه موجز
shortest
U
کوتاه مدت
short-listing
U
فهرست کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
shorter
U
کوتاه مدت
escopette
U
قرابینه کوتاه
short
U
کوتاه مدت
short-circuits
U
اتصال کوتاه
catnaps
U
چرت کوتاه
short
U
کوتاه کردن
catnap
U
چرت کوتاه
catnapping
U
چرت کوتاه
short burst
U
رگبار کوتاه
short blast
U
بوق کوتاه
catnapped
U
چرت کوتاه
dogmatist
U
کوتاه فکر
short blast
U
سوت کوتاه
short circuit
U
اتصال کوتاه
short period
U
دوره کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
shorter
U
کوتاه کردن
escopet
U
قرابینه کوتاه
easy term
U
کوتاه مدت
shuffle
U
گام کوتاه
shear
U
کوتاه کردن
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
short brittle
U
شکننده- کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
reef
U
کوتاه کردن
short range
U
کوتاه مدت
by pass
U
اتصال کوتاه
curtailment
U
کوتاه سازی
idyl
U
قصیده کوتاه
idyl
U
چکامه کوتاه
short-range
U
کوتاه مدت
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
manakin
U
ادم کوتاه قد
manikin
U
ادم کوتاه قد
chip shot
U
ضربه کوتاه
short-lived
U
کوتاه مدت
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
reefs
U
کوتاه کردن
low frequency wave
U
موج کوتاه
anecdote
U
قصهء کوتاه
anecdotes
U
قصهء کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
breeks
U
شلوار کوتاه
jog trot
U
یورتمه کوتاه
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
basso relief
U
برجسته کوتاه
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
lop sided
U
کوتاه و بلند
truncheon
U
چماق کوتاه
truncheons
U
چماق کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
paddle
U
پاروی کوتاه
paddled
U
پاروی کوتاه
cutty sark
U
دامن کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
detruncate
U
کوتاه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com