English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preferred shares U سهام مقدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pre preference U مقدم بر سهام مقدم
Other Matches
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
stop loss order U دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder U دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
close corporation U شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
frontline U خط مقدم
preferent U مقدم
prior to U مقدم بر
premier U مقدم
precedents U مقدم
preferred U مقدم
proleptic U مقدم
headmost U مقدم
beforehand U مقدم بر
precedent U مقدم
previous U مقدم
preeminent U مقدم
premiers U مقدم
advancing U مقدم
premiered U مقدم
premiere U مقدم
antecessor U مقدم
leading U مقدم
premieres U مقدم
premiering U مقدم
aforehand U مقدم
prior U مقدم
advances U مقدم
advance U مقدم
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
advance observer U دیدبان مقدم
leading edge U لبه مقدم
forgone U مقدم بودن بر
forwent U مقدم بودن بر
leading zero U صفر مقدم
leading zeros U صفرهای مقدم
preoccupation U کار مقدم
forward command post U پاسگاه مقدم
forward observer U دیدبان مقدم
front lines U خط مقدم جبهه
front lines U خطوط مقدم
transpose U مقدم وموخرکردن
transposes U مقدم وموخرکردن
transposing U مقدم وموخرکردن
apriori U مقدم بر تجربه
precede U مقدم بودن
precedes U مقدم بودن
preoccupations U کار مقدم
forgoing U مقدم بودن بر
forgoes U مقدم بودن بر
foregoes U مقدم بودن بر
presupposed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
precedents U ماقبل مقدم
precedents U مقدم بر مسبوق به
precedent U ماقبل مقدم
presumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
precedent U مقدم بر مسبوق به
antecedent U مقدم مقدمه
first U یکم مقدم
premised <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
preconditioned <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
assumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
advanced U جلویی مقدم
vaward U مقدم پیشقراول
entrepreneur U مقدم کمپانی
gilt-edged U مقدم ممتاز
entrepreneurs U مقدم کمپانی
preferent claims U دعاوی مقدم
preferential U مقدم ترجیحی
antecedents U مقدم مقدمه
gilt edged U مقدم ممتاز
forego U مقدم بودن بر
aircontroller U نافر مقدم هوایی
permute U مقدم و موخر کردن
modus ponens U وضع مقدم [ریاضی]
acorns U گروه امادی مقدم
acorn گروه آمادی مقدم
advanced fleet anchorage U لنگرگاه مقدم ناوگان
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
primers U ماده منفجره مقدم
forward air controller U نافر مقدم هوایی
primer U ماده منفجره مقدم
it takes of the others U بردیگران مقدم است
gilt edge U مقدم درجه اول
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
premisses U فرض قبلی فرضیه مقدم
premised U فرض قبلی فرضیه مقدم
premise U فرض قبلی فرضیه مقدم
to give priority to U پیشی دادن به مقدم دانستن بر
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
this duty precedes all others U این وفیفه مقدم بر همه وفایف دیگر است
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
liquidates U سهام
secular trend U سهام
liquidating U سهام
liquidated U سهام
liquidate U سهام
portfolio U سهام
portfolios U سهام
stocked U سهام
stock U سهام
holding U سهام
deferred share U سهام موجل
dividend U سود سهام
dividends U سود سهام
stock broker U دلال سهام
stock exchange U بورس سهام
preferred stock U سهام ممتازه
privileged shares U سهام ممتاز
debenture stock U سهام قرضه
propertied U سهام دار
share warrant U گواهینامه سهام
registered shares U سهام بانام
dividened U سود سهام
savings bond U سهام قرضه
stock U سهام سرمایه
blue chip U سهام مرغوب
joint shares U سهام مشترک
stocked U سهام سرمایه
ordinary share U سهام عادی
ordinary share U سهام معمولی
inscribed stock U سهام با اسم
inscribed stock U سهام نامدار
preference shares U سهام ممتاز
preference shares U سهام ممتازه
government stock U سهام دولت
preferential shares U سهام ممتازه
gilt edged shares U سهام ممتازه
general stock U سهام عمومی
stock exchanges U بورس سهام
preferred shares U سهام ممتاز
stock_broker U دلال سهام
ordinary shares U سهام عادی
bank stock U سهام بانک
bearer shares U سهام بی نام
bourse U بازار سهام
blue-chip U سهام مرغوب
conversion of shares U تبدیل سهام
holding U دارائی سهام
growth stocks U سهام پر سود
fixed portion U سهام معینه
PR U سهام ممتاز
common stock U سهام عادی
to buy into U سهام خریدن در
common stocks U سهام عادی
stock exchange U بورس سهام
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
bullish stocks U سهام رو به ترقی
non cash shares U سهام غیر نقدی
stockbrokers U دلال سهام شرکتها
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
revenue U درامد سود سهام
stockbroker U دلال سهام شرکتها
national dividend U سود سهام ملی
stock trading U خرید و فروش سهام
specialties U سهام با قیمت ویژه
interim dividend U سود سهام موقتی
unissued shares U سهام منتشر نشده
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
whack up U تقسیم به سهام کردن
share certificate U گواهی مالکیت سهام
share holding U سرمایه گذاری در سهام
loan holder U دارنده سهام وام
inscribed stock U سهام ثبت شده
stock market U بورس سهام وارز
common stock U سهام معمولی شرکت
margin U میزان سود سهام
brokerage U کارمزد خرید سهام
margins U میزان سود سهام
fixed stock U مالک انحصاری سهام
actions U سهم سهام شرکت
interim dividend سود موقتی سهام
break in share prices U کاهش قیمت سهام
stock markets U بورس سهام وارز
action U سهم سهام شرکت
rationalism U سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
hooks U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hook U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
closing prices U قیمت سهام درپایان روز
subscribing U پذیره نویسی کردن سهام
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
share list U صورت بهای سهام شرکتها
general meeting of share holders U مجمع عمومی صاحبان سهام
funded U تنخواه قرضه دولتی سهام
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
to declare a divident U سود سهام را اعلان کردن
divided warrant U حواله پرداخت سود سهام
secular trend U سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
forfeiture of premiums U ضرر اضافه ارزش سهام
granger shares U سهام راه اهن غله
subscribe U پذیره نویسی کردن سهام
security U گرو سهام قرضه دولتی
premium statement U صورت اضافه ارزش سهام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com