English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
gametangium U سلول جنسی
gonocyte U سلول جنسی
apogamy U رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
interfertile U قابل لقاح در داخل خود
interfruitful U قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
after image یک کپی از داده که تغییر یافته است.
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
deformed reinforcing steel U فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
ripple through effect U نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
alterable U قابل تغییر
changeable U قابل تغییر
transformative U قابل تغییر
commutable U قابل تغییر
transmutative U قابل تغییر
variative U قابل تغییر
variant U قابل تغییر
flexible U قابل تغییر
moveable U قابل تغییر
effable U قابل تغییر
displaceable U قابل تغییر
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
flexibility U کش دار قابل تغییر
streaky U ناصاف قابل تغییر
tranformable U قابل تغییر شکل
ne varirtur U غیر قابل تغییر
streakiest U ناصاف قابل تغییر
streakier U ناصاف قابل تغییر
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
alterable U آنچه قابل تغییر است
armature shifting motor U موتور با ارمیچر قابل تغییر
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
variable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
flexible U آنچه قابل تغییر است
database U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
flexible U آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
protect U محل حافظه که قابل تغییر نیست
protecting U محل حافظه که قابل تغییر نیست
harder U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
protects U محل حافظه که قابل تغییر نیست
hardest U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
hard U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
variables U داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable U داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
planing U یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planes U یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed U یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane U یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
protects U محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
reads U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
read U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
machine address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
protecting U محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protect U محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
fields U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
presumptive instruction U دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
radial U منشعب
radials U منشعب
furcate U منشعب
ramiform U منشعب
ramify U منشعب شدن
bifurcate U منشعب شدن
furcate U منشعب شدن
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
fork U دوشاخه منشعب شدن
forking U دوشاخه منشعب شدن
divergent U انشعاب پذیر منشعب
lanes U کوچه ساختن منشعب کردن
lane U کوچه ساختن منشعب کردن
branches U منشعب شدن گل وبوته انداختن
branch U منشعب شدن گل وبوته انداختن
canalize U هدایت اجباری منشعب کردن
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
axil U گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
zygosis U لقاح
conception U لقاح
fertilization U لقاح
fecundation U لقاح
conceptions U لقاح
autoerotism U لقاح با خود
autoeroticism U لقاح با خود
reg U گرده لقاح
self U وضع لقاح کردن
autoerotic U مربوط به لقاح با خود
crossfertilize U لقاح متقابل کردن
oosperm U تخم لقاح شده
self fertility U لقاح خود بخود
anemophilous U لقاح شونده در اثرباد
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
parthenocarpy U میوه اوری بدون لقاح
autogamy U لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
cross polinize U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
cross pollinate U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross fertile U اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
autogamous U مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
bifurcate U دوشاخه کردن بدوشاخه منشعب کردن دوشاخهای
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
zoogamete U سلول
cells U سلول
cell U سلول
data cell U سلول
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
syncytium U سلول چند هسته ایی
pixel U سلول تصویر
celluloid U مانند سلول
storage cell U سلول انباره
locular U سلول دار
lymph cell U سلول لنف
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
nerve cell U سلول عصبی
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
unit cell U سلول واحد
phagocytosis U سلول خواری
odontoblast U سلول دندانی
selenium cell U سلول سلنیومی
scarlet sage U سلول اتشی
mononuclear U سلول یک هستهای
photo cell U سلول فتوالکتریک
memory cell U سلول حافظه
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
stractural cell U سلول ساختاری
galvanic cell U سلول گالوانی
binary cell U سلول دودویی
cells U سلول یکنفری
cleaves U شکافتن سلول
cytology U سلول شناس
gonium U سلول نطفه
cleaved U شکافتن سلول
cleave U شکافتن سلول
germ cell U سلول نطفه
cellulous U سلول دار
cell U سلول یکنفری
cellulated U سلول دار
cell U پیل سلول
solar cell U سلول خورشیدی
cells U پیل سلول
cellule U سلول کوچک
wards U سلول زندان
cellular U سلول دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com