Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tax
U
سخت گیری مالیات بستن
taxed
U
سخت گیری مالیات بستن
taxes
U
سخت گیری مالیات بستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assessing
U
مالیات بستن بر
assessed
U
مالیات بستن بر
assessed
U
مالیات بستن به
assesses
U
مالیات بستن به
Scot
U
مالیات بستن بر
assess
U
مالیات بستن به
assesses
U
مالیات بستن بر
assessing
U
مالیات بستن به
imposes
U
مالیات بستن بر
assess
U
مالیات بستن بر
impose
U
مالیات بستن بر
excise
U
مالیات بستن بر
levy a tax on something
U
مالیات بر چیزی بستن
overtaxing
U
مالیات سنگین بستن بر
overtax
U
مالیات سنگین بستن بر
overtaxes
U
مالیات سنگین بستن بر
overtaxed
U
مالیات سنگین بستن بر
agist
U
مالیات بستن برچراندن
levy a tax on
U
مالیات بر چیزی بستن
to lay on
U
بستن مالیات تحمیل کردن
overtaxed
U
مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxing
U
مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
levied
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
overtaxes
U
مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
levying
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
overtax
U
مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
levy
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
levies
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
excisable
U
قابل مالیات گیری
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
U
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
U
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax
U
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation
U
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
taxation
U
مالیات بندی مالیات
levy
U
اخذ مالیات مالیات
levied
U
اخذ مالیات مالیات
levying
U
مالیات بندی مالیات
levying
U
اخذ مالیات مالیات
levied
U
مالیات بندی مالیات
levy
U
مالیات بندی مالیات
levies
U
مالیات بندی مالیات
levies
U
اخذ مالیات مالیات
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
To be out to do some thing .
U
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
his severity relaxed
U
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy
U
دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour
U
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
taxed
U
مالیات
cess
U
مالیات
tax
U
مالیات
sess
U
مالیات
taxation
U
مالیات
tithing
U
مالیات ده یک
taxes
U
مالیات
gabelle
U
مالیات
gabel
U
مالیات
Scot
U
مالیات
impost
U
مالیات
point voting system
U
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
occupation tax
U
مالیات شغل
wage tax
U
مالیات بر مزد
burdensome tax
U
مالیات مزاحم
levying of taxes
U
وضع مالیات
stressing
U
مالیات زیادبستن
neutral tax
U
مالیات بی طرف
stresses
U
مالیات زیادبستن
stress
U
مالیات زیادبستن
levy tax
U
وضع مالیات
rental tax
U
مالیات مستغلات
levier
U
مالیات وصول کن
tax base
U
ماخذ مالیات
tax farmer
U
مستاجر مالیات
tax function
U
تابع مالیات
regressive taxation
U
مالیات نزولی
assessor
U
ممیز مالیات
tax free
U
معاف از مالیات
regressive tax
U
مالیات نزولی
tax free
U
بخشوده از مالیات
basis of tax
U
ماخذ مالیات
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
mise
U
مالیات خرج
tax cuts
U
کاهش مالیات
tax deduction
U
کاهش مالیات
tax effect
U
اثر مالیات
liable to tax
U
مشمول مالیات
tax equation
U
معادله مالیات
tax exempt
U
معاف از مالیات
tax in kind
U
مالیات جنسی
regressive taxation
U
مالیات کاهنده
progressive tax
U
مالیات تصاعدی
tax year
مالیات سالانه
surtax
U
مالیات اضافی
profits tax
U
مالیات بر سود
profit tax
U
مالیات بر سود
surtax
U
اضافه مالیات
progressive taxation
U
مالیات تصاعدی
taxpayer
U
مالیات پرداز
taxpayer
U
مالیات دهنده
tax rate
U
نرخ مالیات
ratepayers
U
مالیات دهنده
ratepayer
U
مالیات دهنده
proportional taxation
U
مالیات تناسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
proportional tax
U
مالیات تناسبی
tax load
U
بار مالیات
property tax
U
مالیات دارایی
property tax
U
مالیات مستقلات
quint
U
مالیات پنج یک
tax increase
U
افزایش مالیات
tax incidence
U
عارضه مالیات
income taxes
U
مالیات برعایدات
income taxes
U
مالیات بر درامد
assessment
U
براورد مالیات
tax refund
U
بازپرداخت مالیات
octroi
U
مالیات دم دروازه
assessments
U
تعیین مالیات
occupation tax
U
مالیات اصناف
assessments
U
وضع مالیات
assessments
U
براورد مالیات
yield tax
U
مالیات بر عایدی
after tax
U
پس از وضع مالیات
nuisance tax
U
مالیات پردردسر
real estate tax
U
مالیات بر مستغلات
per head tax
U
مالیات سرانه
assessment
U
وضع مالیات
assessment
U
تعیین مالیات
income tax
U
مالیات برعایدات
income tax
U
مالیات بر درامد
taxpayer
U
مالیات بده
taxpayers
U
مالیات پرداز
taxpayers
U
مالیات دهنده
taxpayers
U
مالیات بده
neutral tax
U
مالیات خنثی
succession duties
U
مالیات برارث
shift of a tax
U
انتقال مالیات
tax shifting
U
انتقال مالیات
levied
U
وضع مالیات
inheritance tax
U
مالیات بر ارث
levied
U
وصول مالیات
compulsory levies
U
مالیات اجباری
the rear vassals
U
مالیات دهندگان
incidence of taxation
U
اثر مالیات
incidence of taxation
U
انتقال مالیات
levied
U
مالیات بندی
single tax
U
مالیات انفرادی
total tax load
U
کل بار مالیات
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
sale tax
U
مالیات بر فروش
sales tax
U
مالیات فروش
sales tax
U
مالیات بر فروش
scatt
U
مالیات عوارض
death duties
U
مالیات بر ارث
death duty
U
مالیات بر ارث
land tax
U
مالیات بر زمین
levying
U
مالیات بندی
land tax
U
مالیات ارضی
land tax
U
مالیات زمین
kiln tax
U
مالیات فخاری
levies
U
وضع مالیات
impost
U
مالیات بر واردات
levies
U
وصول مالیات
excise taxes
U
مالیات بر فروش
excise tax
U
مالیات بر مصرف
surcharges
U
مالیات اضافی
levy
U
مالیات بندی
surcharge
U
مالیات اضافی
estate tax
U
مالیات مستغلات
estate tax
U
مالیات بر املاک
estate duty
U
مالیات ارث
estate duty
U
مالیات بر ارث
duty free
U
معاف ار مالیات
levying
U
وصول مالیات
double taxation
U
مالیات مضاعف
exemption from taxation
U
معافیت از مالیات
export tax
U
مالیات بر صادرات
highway user tax
U
مالیات حق عبور
death tax
U
مالیات بر ارث
gift tax
U
مالیات برهبه
levies
U
مالیات بندی
imposition
U
باج مالیات
levy
U
وضع مالیات
gabelle
U
مالیات نمک
gabel
U
مالیات نمک
corporation tax
U
مالیات بر شرکتها
free of tax
U
بدون مالیات
levy
U
وصول مالیات
single tax
U
مالیات واحد
deductible
U
مالیات پذیر
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com