English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arrival hall U سالن ورود
arrival hall U سالن ورود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
amphitheater U سالن
coliseum U سالن
music halls U سالن موسیقی
mess U سالن غذاخوری
basilica U سالن درازومستطیل
salon U سالن زیبایی
showroom U سالن نمایشگاه
lyceum U سالن بحث
salons U سالن زیبایی
mass hall U سالن غذاخوری
mass hall U سالن نهارخوری
drawing rooms U سالن پذیرایی
music hall U سالن موسیقی
drawing room U سالن پذیرایی
basilicas U سالن درازومستطیل
beauty salon U سالن زیبایی
gyms U سالن ژیمناستیک
gym U سالن ژیمناستیک
ballrooms U سالن رقص
ballroom U سالن رقص
living room U سالن نشیمن
living rooms U سالن نشیمن
concourse U سالن اصلی
galleries U سرسرا سالن
gallery U سرسرا سالن
messes U سالن غذاخوری
showrooms U سالن نمایشگاه
colosseum U سالن بزرگ
lobby U سالن انتظار
lobbied U سالن انتظار
lobbies U سالن انتظار
saloon car U واگن سالن دار
parlor car U سالن استراحت قطار
officer's mess U سالن غذاخوری افسران
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
court tennis U تنیس داخل سالن
dojang U سالن تمرین تکواندو
dramshop U سالن مشروب فروشی
departure hall U سالن ترک کردن
indoor soccer U فوتبال داخل سالن
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
astrodome U سالن رسد خانه
refectories U سالن ناهار خوری
refectory U سالن ناهار خوری
beauty shop U سالن ارایش وزیبایی
lyceum U سالن سخنرانی عمومی
saloons U سالن زیبایی رستوران
saloon U سالن زیبایی رستوران
The hall has three exits. U سالن دارای سه خروجی است.
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
lounge car U قطار دارای سالن استراحت وتفریح
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel? U آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
mess hall U سالن غذا خوری سرباز خانه
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
pullman car U واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrasher U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
import U ورود
arr U ورود
infare U ورود
entree U ورود
entrancing U ورود
right of entry U حق ورود
re-entry U ورود
induction U ورود
introit U ورود
ingression U ورود
re entry U ورود
inductions U ورود
imported U ورود
ingress U ورود
importing U ورود
admitance U ورود
appulse U ورود
inning U ورود
entry U ورود
entrances U ورود
importation U ورود
arrivals U ورود
accession U ورود
introgression U ورود
arrival U ورود
entrance U ورود
entrance fees U حق ورود
air inclusion U ورود هوا
entranced U ورود
entrance fee U حق ورود
tokens U اجازه ورود
tokens U بلیط ورود
advent ظهور و ورود
landfall n U ورود بخشکی
acetylation U ورود ریشهء
log in sequrity U ایمنی ورود
house warming U جشن ورود
entry side U جهت ورود
house-warmings U جشن ورود
house-warming U جشن ورود
arrival rate U نرخ ورود
data insertion U ورود داده ها
due in U در شرف ورود
ease of entry U سهولت ورود
energy intake U ورود انرژی
entering angle U زاویه ورود
entree U اجازهء ورود
entry point U نقطه ورود
fifo U به ترتیب ورود
free entrance U ورود مجانی
first in first out U بترتیب ورود
data import U ورود داده
forcible entry U ورود عدوانی
initation U ورود بعضویت
token U بلیط ورود
landding U ورود بخشکی
token U اجازه ورود
intrant U ورود رسمی
capital inflow U ورود سرمایه
intervance of third party U ورود ثالث
input of current U ورود جریان
inlet time U زمان ورود
cost to entry U هزینه ورود
first in first out U به ترتیب ورود
imported U مفهوم ورود
influxes U ورود هجوم
inlets U ورود دخول
inlet U ورود دخول
landings U ورود به خشکی
landings U ورود بخشکی
landing U ورود به خشکی
landing U ورود بخشکی
admission U اجازهء ورود
admissions U اجازهء ورود
importing U مفهوم ورود
tardiness U تاخیر ورود
on arrival U هنگام ورود
when entering U هنگام ورود
influx U ورود هجوم
homecomings U ورود بخانه
admittance U ورود دخول
homecoming U ورود بخانه
landfalls U ورود بخشکی
approach ramp U فرازای ورود
port of entry U بندرمحل ورود
import U مفهوم ورود
receipt statement U اعلامیه ورود
reebtry U ورود مجدد
entry U ورود راهرو
landfall U ورود بخشکی
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
dining facility U ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
law of prior entry U قانون تقدم ورود
let someone through U اجازه ورود دادن
gold import point U نقطه ورود طلا
exhaust gas admission اگزوز ورود گاز
infare U مهمانی بمناسبت ورود
nonjoinder U عدم ورود در دعوا
last in first out U بترتیب عکس ورود
last in first out U به ترتیب عکس ورود
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
police raid U ورود ناگهانی پلیس
subroutine reentry U ورود جمله به زیرروال
ingress U حق دخول اجازه ورود
round-up U ورود ناگهانی پلیس
inflow of labor U جریان ورود کارگر
bust [colloquial] U ورود ناگهانی پلیس
inflow of foreign funds U ورود وجوه خارجی
lifo U به ترتیب عکس ورود
raid U ورود ناگهانی پلیس
entrances U ورودیه اجازه ورود
entrances U حق ورود دروازهء دخول
barrier to entry U منع ورود به صنعت
entrancing U ورودیه اجازه ورود
hails U اعلام ورود کردن
search warrant U حکم بازرسی و ورود
hailed U اعلام ورود کردن
search warrants U حکم بازرسی و ورود
hailing U اعلام ورود کردن
gates U وسایل ورود ورودیه
gangplank U تخته ورود به ناو
gate U وسایل ورود ورودیه
hail U اعلام ورود کردن
raided U ورود ناگهانی پلیس
visas U اجازه ورود به کشوربیگانه
visa U اجازه ورود به کشوربیگانه
entranced U حق ورود دروازهء دخول
entrance U حق ورود دروازهء دخول
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com