Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
nursling
U
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
kelson or keelson
U
کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
feature line
U
خط پست و بلندی زمین
gantline
U
رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
featuring
U
وضع پست و بلندی زمین
features
U
وضع پست و بلندی زمین
feature
U
وضع پست و بلندی زمین
featured
U
وضع پست و بلندی زمین
lighter aboard ship
نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
geomancer
U
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
design strength
U
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
He's due to arrive at ten.
U
او
[مرد]
قرار است ساعت ده برسد.
to impose a curfew
U
خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
constant speed drive
U
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
cycling
U
حرکت پاندولی
charpy hammer
U
چکش پاندولی
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
air operated pendulum type screen wiper
U
بادامک پاندولی بادی
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
kow-towing
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
point of fall
U
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
plan range
U
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
hydraulic cement
U
سیمانی که در زیر اب میگیرد
that right inheres in him
U
ان حق باو تعلق میگیرد
airy-fairy
U
کسی که خود را میگیرد
fully paid
U
که حقوق خودراتمام میگیرد
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
the freak takes him
U
وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
it is very easily done
U
بسیار اسان انجام میگیرد
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hooker
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
candlelit
U
اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
hookers
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
lunt
U
کبریتی که بکندی اتش میگیرد
heliograph
U
دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
aneroid
U
فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
bass clef
U
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
fusion reactor
U
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
quantity allowance
U
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
quarterbacks
U
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback
U
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
it is ridiculously small
U
بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
sheet lighning
U
برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
uplands
U
بلندی
loom
U
بلندی
Highnesses
U
بلندی
ascendent
U
بلندی
Highness
U
بلندی
loomed
U
بلندی
looming
U
بلندی
loudness
U
بلندی
altitudes
U
بلندی
upland
U
بلندی
rise
U
بلندی
exaltation
U
بلندی
rises
U
بلندی
low-rise
U
کم بلندی
toft
U
بلندی
height
U
بلندی
altitude
U
بلندی
looms
U
بلندی
loftiness
U
بلندی
the sublime
U
بلندی
heights
U
بلندی
exaltedness
U
بلندی
elevation
U
بلندی
tallness
U
بلندی
sublimity
U
بلندی
gratification
U
سر بلندی
elevations
U
بلندی
cross to bear/carry
<idiom>
U
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
decalescence point
U
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
indian giver
U
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
outwork
U
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
suction lift
U
بلندی مکش
crow's nest
U
بالای بلندی
ruggedness
U
پستی و بلندی
volumes
U
بلندی صدا
tonal volume
U
بلندی صوت
hypsometry
U
بلندی پیمایی
headroom
U
بلندی طاق
critical height
U
بلندی بحرانی
contour
U
پست و بلندی
ups and down
U
پستی و بلندی
hilliness
U
پستی و بلندی
eminency
U
تعالی بلندی
height of fill
U
بلندی اکند
acrophobia
U
بلندی هراسی
height of building
U
بلندی ساختمان
volume
U
بلندی صدا
Highnesses
U
بلندی مقام
Highness
U
بلندی مقام
supremacy
U
بلندی افراشتگی
acrophobia
U
ترس از بلندی
eminence
U
تعالی بلندی
effective length of strut
U
بلندی کمانش
how tall is it?
U
بلندی ان چقدراست
governess
U
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
hot test
U
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
governesses
U
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
design points
U
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
surface mount technology
U
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
cold rolling
U
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
coma
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
perfect infinitive
U
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
comas
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
lift
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
volume unit
U
واحد بلندی صدا
vu
U
واحد بلندی صدا
lifted
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
accentuation
U
پستی و بلندی صدا
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
altitudes
U
بلندی از سطح دریا
lifts
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
altitude
U
بلندی از سطح دریا
sone
U
واحد بلندی صوت
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
generously
U
با نظر بلندی به جوانمردی
embank
U
بلندی یاپشته ساختن
to bring to the same plane
[height]
U
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
edge raise
U
بلندی لبه ورق
head way
U
بلندی طاق سرعت
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
haulage
U
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
naturally aspirated engine
U
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged
U
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
homogeneous area
U
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com