Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
decision
U
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
decisions
U
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
companies
U
همراه
company
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
acologte
U
همراه
along
U
همراه
participants
U
همراه
participant
U
همراه
on
U
همراه
non concurrent
U
نا همراه
accompanying
U
همراه
attendants
U
همراه
comrades
U
همراه
bundled
U
همراه
accompanied by
U
همراه
attendant
U
همراه
comrade
U
همراه
mid-
U
همراه با
mid
U
همراه با
concomitant
U
همراه
secondary planet
U
همراه
in company with
U
همراه
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
convoys
U
همراه رفتن
escort
U
همراه بدرقه
to keep company with
U
همراه بودن با
convoy
U
همراه رفتن
escorted
U
همراه بدرقه
companion
U
همراه همدم
door bundle
U
بار همراه
accompany
U
همراه بودن
good luck to you
U
خدا به همراه
escorting
U
همراه بدرقه
escorts
U
همراه بدرقه
attend
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
accompanying cargo
U
بار همراه
attends
U
همراه بودن
accompanying fire
U
اتش همراه
bon voyage
U
خدا به همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
associated sound
U
صدای همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
accommpanying element
U
عنصر همراه
compeer
U
قرین همراه
accompanied
U
همراه بودن
accompanies
U
همراه بودن
come along with me
U
همراه من بیائید
fraught
U
دارا همراه
spasmodically
U
همراه با انقباضات
spasmodic
U
همراه با انقباضات
unbundled
U
غیر همراه
indiental music
U
موزیک همراه
sick headache
U
سردرد همراه با
to come along
U
همراه امدن
go along
U
همراه رفتن
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
unaccompanied
U
بدون همراه
wave off
U
فرود همراه با سایش
typhoons
U
توفان همراه با باران
savate
U
بوکس همراه با لگد
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
bundled software
U
نرم افزار همراه
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
typhoon
U
توفان همراه با باران
participative
U
انبازی کننده همراه
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
herewith
U
همراه این نامه
to accompany
U
همراه کسی رفتن
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
to go along
U
همراه کسی رفتن
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
maypop
U
گل ساعت
oclock
U
ساعت
timŠepiece
U
ساعت
passion flower
U
گل ساعت
ticker
U
ساعت
passionflower
U
گل ساعت
hour ly
U
ساعت به ساعت
clk
U
ساعت
watches
U
ساعت
Every so often . Every hour on the hour.
U
دم به ساعت
zero hour
U
ساعت س
timepiece
U
ساعت
watched
U
ساعت
clock generator
U
ساعت زا
timepiece
U
ساعت
clocks
U
ساعت ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com