Perdic | ساخته واماده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	officinal U	ساخته واماده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cost plus contracts U	قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
	on a war footing U	مجهز واماده جنگ
	up in arms U	مسلح واماده جنگ
	broken U	رام واماده سوغان گیری
	mekeready U	تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
	ready reckoner U	کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
	job to job transition U	فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
	paddock U	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
	paddocks U	منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
	riposte U	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
	riposted U	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
	ripostes U	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
	riposting U	ضربت متقابل و تند پاسخ تند واماده
	productions U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	framed U	ساخته
	wrought U	ساخته
	i do not have it in me U	از من ساخته نیست
	prefab U	پیش ساخته
	irowork U	اهن ساخته
	it is made U	ساخته میشود
	bamboo U	ساخته شده از نی
	bamboos U	ساخته شده از نی
	artificalism U	ساخته پنداری
	hand made U	ساخته دست
	fecit U	ساخته است
	simulated U	شبیه ساخته
	prefabricated U	پیش ساخته
	self-made U	خود ساخته
	self made U	خود ساخته
	haniwork U	دست ساخته
	immature U	نیم ساخته
	made U	ساخته شده
	ruled surface U	سطح خط ساخته
	self formed U	خود ساخته
	self constituted U	خود ساخته
	pukka U	ساخته شده
	pucka U	ساخته شده
	prefabricate U	پیش ساخته
	precast U	پیش ساخته
	prefabs U	پیش ساخته
	paved ford U	گدار ساخته
	soi disant U	خود ساخته
	makable U	ساخته شدنی
	manufactured head U	سر ساخته شده
	stanchion U	ستون پیش ساخته
	synthetic tar U	قطران باز ساخته
	teacher made test U	ازمون معلم ساخته
	build up beam U	تیر ساخته شده
	unregenerate U	دوباره ساخته نشده
	unregenerated U	دوباره ساخته نشده
	wolframic U	ساخته شده ازتنگستن
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	marmorean U	ساخته شده از مرمر
	high wrought U	با استادی ساخته شده
	heparin U	که در کبد ساخته میشود
	marmoreal U	ساخته شده از مرمر
	modular design U	مدل پیش ساخته
	pre cast concrete U	بتن پیش ساخته
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	pre fabricated U	پیش ساخته شده
	it is made U	ساخته شده است
	built up beam U	تیر ساخته شده
	cellulosic U	ساخته شده از سلول
	man made U	ساخته دست انسان
	india rubbers U	ساخته شده از لاستیک
	tubular U	ساخته شده ازلوله
	india rubber U	ساخته شده از لاستیک
	zipgun U	طپانچه دست ساخته
	man-made U	ساخته دست انسان
	blueprints U	نقشه پیش ساخته
	blueprint U	نقشه پیش ساخته
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	alligators U	ساخته شده ازپوست تمساح
	spar bridge U	پل ساخته شده ازگرده چوب
	boxes are made of wood U	جعبه ها از چوب ساخته میشوند
	alligator U	ساخته شده ازپوست تمساح
	broadloom U	ساخته شده درکارگاه وسیع
	rebuilds U	چیز دوباره ساخته شده
	sculpturesque U	ساخته شده بشکل مجسمه
	rebuild U	چیز دوباره ساخته شده
	sapphirine U	ساخته شده ازیاقوت کبود
	ice crete U	بتون یک پارچه یا پیش ساخته
	icehouse U	خانه وساختمان ساخته شده از یخ
	gimmal U	ساخته شده از حلقههای تودرتو
	half timber U	ساخته شده از الوار کوتاه
	fictile U	فرف سفالی ساخته شده از گل
	modular design U	مدل ساختمانی پیش ساخته
	on site concrete U	بتن ساخته شده در کارگاه
	pinwale U	ساخته شده ازالیاف باریک
	piragua U	ساخته شده ازتنه درخت
	home-made <adj.> U	در خانه ساخته [تهیه] شده
	reed U	قصب ساخته شده ازنی
	herbal U	ساخته شده از علف وگیاه
	Who has composed this tune? U	این آهنگ راکی ساخته ؟
	wickerwork U	ساخته شده از ترکه سبدسازی
	wooden U	از چوب ساخته شده خشن
	slatted U	ساخته شده از تکههای باریک
	whole wheat U	ساخته شده از گندم ساییده
	plate girder U	تیر ساخته شده از تسمه
	finish stock U	موجودی کالای ساخته شده
	originals U	آنچه اول استفاده یا ساخته شود
	waxen U	ساخته شده از موم مومی شکل
	original U	آنچه اول استفاده یا ساخته شود
	hand made brick U	اجر ساخته شده با قالب دستی
	trabeated U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	Ethiopian architecture U	معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
	trabeation U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	twice laid U	ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
	site concrete U	بتنی که در پای کار ساخته شود
	He is cut out for it ( this job ). U	برای اینکار ساخته شده است
	Is there anything I can do to help? U	آیا کاری از دست من ساخته است ؟
	orthogonal U	ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
	one address computer U	دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
	on chip U	مدار ساخته شده روی یک قطعه
	productive U	مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
	gyle U	مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
	paisley U	ساخته شده از پشم نرم کشمیری
	specification U	یات مشخصات ساخته نشده باشد
	collapsible form work U	قالب قطعات پیش ساخته بتونی
	alpaca U	پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
	oaken U	ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
	prototypes U	اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
	persepolis U	شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
	There is nothing I can do about it. U	از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
	durn U	[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
	technologies U	قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
	widdy U	طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
	technology U	قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
	custom-built U	آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
	timber dam U	سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
	shacks U	خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
	shack U	خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
	nitrosulphuric U	ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
	duett U	قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
	corniche U	جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
	fibre ribbon U	ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
	viaducts U	پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
	iambic verse U	شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
	Golden House U	[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
	viaduct U	پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
	prototype U	اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
	hydro U	هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
	bulk head U	دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
	beige U	پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
	stationery U	کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
	Liberty U	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
	greek fire U	ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
	fulham U	طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
	manchet U	قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
	products U	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
	yacht rope U	طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
	guard rail U	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
	product U	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
	glyptal U	رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
	laced valley U	[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
	dos U	سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
	mosfet U	ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
	meerschaum U	هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
	Industrialized building U	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
	gopher wood U	چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
	billycock U	نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
	branch cutoff U	دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
	toft U	محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
	an iconic statue U	مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
	checks U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	checked U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	check U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	wanigan U	خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
	perfect infinitive U	مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
	india paper U	کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
	falsie U	پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
	joint filler U	نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
	monadism U	اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
	BIX U	سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
	blue chip personal computer U	IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
	iee /s 00 U	مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
	band street writer U	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
	blisk U	هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
	fishplate U	صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
	dos U	سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
	bed plate U	پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
	pipelines U	UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
	pipeline U	UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
	Xerox PARC U	مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
	baseplate U	پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
	macintosh U	یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
	microprocessor U	UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
	microprocessors U	UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
	ada U	زبان برنامه نویسی سطح بالاکه بعد از 0791 دروزارت دفاع امریکا ساخته شد
	generation U	کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
	jazz U	یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
	transfer U	ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
	operating bridge U	پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
	transferring U	ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
	aprons U	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
	transfers U	ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.