Perdic | ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dining facility U	ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	frater U	ناهارخوری
	spence U	اتاق ناهارخوری
	spense U	اتاق ناهارخوری
	coffee room U	اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
	training table U	میز ناهارخوری در اردو
	mass hall U	سالن نهارخوری
	imposition U	[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
	throats U	قسمت تنگ شده یک کانال یا یک ساختمان
	throat U	قسمت تنگ شده یک کانال یا یک ساختمان
	articulation U	[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
	adhocism U	[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
	bilge U	پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
	docking plan U	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
	building system U	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
	dining rooms U	اطاق نهارخوری
	officer's mess U	نهارخوری افسران
	mess U	نهارخوری باشگاه
	triclinium U	اطاق نهارخوری
	dining room U	اطاق نهارخوری
	messes U	نهارخوری باشگاه
	mess gear U	وسایل نظافت نهارخوری
	tea shops U	نهارخوری قهوه خانه
	tea shop U	نهارخوری قهوه خانه
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	angle-post U	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
	building material dealer U	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
	gigantic building U	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
	dependency U	[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	building enterprise U	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
	coach-house U	ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
	civil engineering contractor U	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	quartersaw U	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
	terneplate U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	ecphora U	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
	terne U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	shuttling U	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
	plank U	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
	long bone U	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
	base section U	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
	cross disbursing U	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
	rotonda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	rotunda U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	foundation soil U	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
	rotundas U	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
	double shell constraction U	ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
	constructional feature U	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
	block structure U	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
	overbuild U	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
	coliseum U	سالن
	amphitheater U	سالن
	base shear U	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
	sections U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	section U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	ballrooms U	سالن رقص
	beauty salon U	سالن زیبایی
	mess U	سالن غذاخوری
	gym U	سالن ژیمناستیک
	arrival hall U	سالن ورود
	arrival hall U	سالن ورود
	colosseum U	سالن بزرگ
	lyceum U	سالن بحث
	living rooms U	سالن نشیمن
	living room U	سالن نشیمن
	mass hall U	سالن غذاخوری
	gyms U	سالن ژیمناستیک
	galleries U	سرسرا سالن
	drawing rooms U	سالن پذیرایی
	drawing room U	سالن پذیرایی
	salons U	سالن زیبایی
	salon U	سالن زیبایی
	messes U	سالن غذاخوری
	basilicas U	سالن درازومستطیل
	basilica U	سالن درازومستطیل
	lobby U	سالن انتظار
	ballroom U	سالن رقص
	lobbied U	سالن انتظار
	music hall U	سالن موسیقی
	music halls U	سالن موسیقی
	concourse U	سالن اصلی
	gallery U	سرسرا سالن
	showrooms U	سالن نمایشگاه
	showroom U	سالن نمایشگاه
	lobbies U	سالن انتظار
	refectory U	سالن ناهار خوری
	departure hall U	سالن ترک کردن
	refectories U	سالن ناهار خوری
	dramshop U	سالن مشروب فروشی
	astrodome U	سالن رسد خانه
	dojang U	سالن تمرین تکواندو
	court tennis U	تنیس داخل سالن
	parlor car U	سالن استراحت قطار
	lobbies U	سالن هتل و مهمانخانه
	saloon car U	واگن سالن دار
	saloons U	سالن زیبایی رستوران
	wardroom U	سالن بیماران بیمارستان
	officer's mess U	سالن غذاخوری افسران
	lyceum U	سالن سخنرانی عمومی
	saloon U	سالن زیبایی رستوران
	lobby U	سالن هتل و مهمانخانه
	beauty shop U	سالن ارایش وزیبایی
	indoor soccer U	فوتبال داخل سالن
	amusement arcade U	سالن بازیهای الکترونیکی
	lobbied U	سالن هتل و مهمانخانه
	basilica U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	parlormaid U	کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
	valhalla U	سالن پذیرایی خدای اودین
	The hall has three exits. U	سالن دارای سه خروجی است.
	basilicas U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	fanfold U	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
	naves U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
	Is there a beauty salon in the hotel? U	آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
	lounge car U	قطار دارای سالن استراحت وتفریح
	mess hall U	سالن غذا خوری سرباز خانه
	nave U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
	shuttled U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttled U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttle U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttle U	قسمت قسمت حرکت کردن
	executing agency U	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
	shuttles U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttles U	حمل کردن قسمت به قسمت
	lounger U	کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
	pullman car U	واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
	plateform U	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
	gatecrashers U	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
	gatecrasher U	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
	public relations officers U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	public relations officer U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	detachment U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	detachments U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	army nurse corps U	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
	enlisted section U	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	shuttles U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttles U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttled U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	p.p.m U	قسمت در یک میلیون قسمت
	shuttled U	بمباران قسمت به قسمت
	throttled U	عبور قسمت به قسمت
	throttle U	عبور قسمت به قسمت
	throttles U	عبور قسمت به قسمت
	throttling U	عبور قسمت به قسمت
	to sell in lots U	قسمت قسمت فروختن
	shuttle U	بمباران قسمت به قسمت
	parts per million U	قسمت در میلیون قسمت
	shuttle U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	forward overlap U	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
	beneficial occupancy U	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
	construction batalion U	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
	cross refer U	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
	lounge U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	lounging U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	lounges U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	lounged U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	railway division U	قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
	division police petty officer U	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	cellular unit U	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	skeg U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	skag U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	erection U	ساختمان
	structure U	ساختمان
	stance U	ساختمان
	structureless U	بی ساختمان
	stances U	ساختمان
	erections U	ساختمان
	building line U	بر ساختمان
	foundation U	پی ساختمان
	homoplastic U	هم ساختمان
	construction U	ساختمان
	mechanism U	ساختمان
	mechanisms U	ساختمان
	constructions U	ساختمان
	structure of an animal U	ساختمان
	types U	ساختمان
	building U	ساختمان
	structuring U	ساختمان
	carbody U	ساختمان
	built up U	پر از ساختمان
	built-up U	پر از ساختمان
	frame U	ساختمان
	substructures U	پی ساختمان
	structures U	ساختمان
	type U	ساختمان
	typed U	ساختمان
	making U	ساختمان
	substructure U	پی ساختمان
	imperfect structural U	ساختمان ناتمام
	length overall U	طول ساختمان
	height overall U	ارتفاع ساختمان
	house building U	ساختمان مسکونی
	home building U	ساختمان مسکونی
	high rise block U	ساختمان بلند