Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bombproof
U
ساختمانی که پناه بمب باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
defilade
U
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
harbors
U
پناه دادن پناه بردن
harbored
U
پناه دادن پناه بردن
take reffuge
U
پناه اوردن پناه بردن
refuge
U
پناه دادن پناه بردن
refuges
U
پناه دادن پناه بردن
harbour
U
پناه دادن پناه بردن
harboring
U
پناه دادن پناه بردن
harbouring
U
پناه دادن پناه بردن
harboured
U
پناه دادن پناه بردن
harbours
U
پناه دادن پناه بردن
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
constructional
U
ساختمانی
organic
U
ساختمانی
structural
U
ساختمانی
building line
U
بر ساختمانی
structurally
U
ساختمانی
defenceless
U
بی پناه
bulwark
U
پناه
fenceless
U
بی پناه
guard
U
پناه
guarding
U
پناه
guards
U
پناه
grith
U
پناه
exposed
U
بی پناه
safeguarding
U
پناه
erfuge
U
پناه
shelterless
U
بی پناه
defenseless
U
بی پناه
refuges
U
پناه
sconce
U
پناه
safeguard
U
پناه
safeguarded
U
پناه
refuge
U
پناه
safeguards
U
پناه
open
U
بی پناه
coverture
U
پناه
blinds
U
پناه
blinded
U
پناه
blind
U
پناه
bulwarks
U
پناه
harbourless
U
بی پناه
harbourage
U
پناه
opened
U
بی پناه
opens
U
بی پناه
unsheltered
<adj.>
U
بی پناه
guardless
U
بی پناه
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی
sited
U
زمین ساختمانی
site
U
کارگاه ساختمانی
site building
U
زمین ساختمانی
site
U
زمین ساختمانی
building unit
U
واحد ساختمانی
site office
U
دفتر ساختمانی
building operations
U
عملیات ساختمانی
building material
U
مصالح ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
building limes
U
اهک ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
timber
U
چوب ساختمانی
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
structural joints
U
درزهای ساختمانی
structural member
U
عضو ساختمانی
members
U
جزء ساختمانی
structural steel
U
فولاد ساختمانی
structural timber
U
الوار ساختمانی
member
U
جزء ساختمانی
structural factor
U
ضریب ساختمانی
sites
U
زمین ساختمانی
structrual stability
U
ثبات ساختمانی
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
structrual steelwork
U
فولاد ساختمانی
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
structural concrete
U
بتن ساختمانی
structural crack
U
ترک ساختمانی
monumentality
U
عظمت ساختمانی
building work
U
کار ساختمانی
to found a building
U
ساختمانی بینادکردن
basic construction unit
U
واحد ساختمانی
components
U
جزء ساختمانی
component
U
جزء ساختمانی
artificial stone
U
سنگ ساختمانی
grillage
U
شبکه ساختمانی
construction joint
U
درز ساختمانی
construction joints
U
درزهای ساختمانی
ashler
U
سنگ ساختمانی
contractors plant
U
ماشینهای ساختمانی
constructive
U
مفید ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
contractors yard
U
واحد ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
sheltered
U
پناه دادن
sheltering
U
جان پناه
shelterer
U
پناه دهنده
sheltering
U
پناه دادن
turret
U
جان پناه
shelters
U
پناه دادن
awnings
U
پناه پناهگاه
shelters
U
جان پناه
awning
U
پناه پناهگاه
dismounted defilade
U
جان پناه
defilade
U
جان پناه
quarter
U
پناه بردن به
traverse
U
جان پناه
ambushed
U
پناه گاه
ambushes
U
پناه گاه
harbor
U
پناه دادن
hand rail
U
جان پناه
harbor
U
پناه بردن
shelter
U
پناه دادن
cestus
U
مشت پناه
traversing
U
جان پناه
sheltered
U
جان پناه
traverses
U
جان پناه
traversed
U
جان پناه
shelter
U
جان پناه
ambushing
U
پناه گاه
parapets
U
جان پناه
harbouring
U
پناه بردن
Good grief!
U
پناه برخدا !
harbouring
U
پناه دادن
harboured
U
پناه بردن
Good gracious ! Good heaven ! My god !
U
پناه برخدا
harboured
U
پناه دادن
trenches
U
جان پناه
fire in the hole
U
به جان پناه
harbour
U
پناه بردن
harbour
U
پناه دادن
harbours
U
پناه دادن
bunkers
U
جان پناه
parapet
U
جان پناه
lee side
U
سمت پناه
harbours
U
پناه بردن
erfuge
U
پناه گاه
embower
U
پناه دادن
bunker
U
جان پناه
ear tab
U
گوش پناه
ear cap
U
گوش پناه
mantelet
U
جان پناه
harbors
U
پناه بردن
harbors
U
پناه دادن
gorget
U
گلو پناه
trench
U
جان پناه
exposes
U
بی پناه گذاشتن
expose
U
بی پناه گذاشتن
to seek shelter
U
پناه جستن
harboring
U
پناه بردن
harboring
U
پناه دادن
harbored
U
پناه بردن
harbored
U
پناه دادن
exposing
U
بی پناه گذاشتن
to seek refuge
U
پناه جستن
turrets
U
جان پناه
guard rail
U
جان پناه
ambush
U
پناه گاه
sidewalk superintendent
U
نافر عملیات ساختمانی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
corbelling
U
پیش امدگی ساختمانی
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
corbeling
U
پیش امدگی ساختمانی
home wiring
U
سیم کشی ساختمانی
construction cost index
U
شاخص هزینه ساختمانی
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
refractory
U
ماده ساختمانی نسوز
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
intelligent building
U
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
material testing laboratory
U
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
to pull down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building
U
خراب کردن ساختمانی
to demolish a building
U
خراب کردن ساختمانی
masonery
U
مصالح ساختمانی سنگتراشی
structural steel sheet
U
ورق فولاد ساختمانی
masonry lining
U
پوشش با مصالح ساختمانی
structural transformation
U
تغییر شکل ساختمانی
to demolish a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
material storage area
U
انبار مصالح ساختمانی
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
to pull down a building
U
خراب کردن ساختمانی
light weight unit
U
واحد ساختمانی سبک
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
building craftsman
U
کارگر ماهر ساختمانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com