English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fluvial U زیست کننده در رودخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fluviatile U نهری زندگی کننده در رودخانه
inhabitant U زیست کننده در
coexistent U باهم زیست کننده
limicoline U زیست کننده درساحل
lacustrine U زیست کننده دردریاچه
limnic U زیست کننده در اب شیرین
limnetic U زیست کننده در اب شیرین
saltwater U زیست کننده در اب شور
stenobathic U درعمق کم زیست کننده
live-in U زیست کننده در محل کار
saxatile U درسنگ زیست کننده یا روییده
lentic U زیست کننده در ابهای راکد
mesarch U زیست کننده درناحیه مرطوب
halobiont U موجود زیست کننده دراب شور
xerophyte U گیاه زیست کننده درنواحی خشک و بی اب
stenohaline U زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
endobiotic U زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
post diluvian U زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
to tip something [British E] U ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] U ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
eco-branch U شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
environmental preservation U نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
glaciers U رودخانه یخ
river U رودخانه
rivers U رودخانه
river line U خط رودخانه
river gravel U شن رودخانه
glacier U رودخانه یخ
rever U رودخانه
river clay U گل رودخانه
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
river bank U ساحل رودخانه
riparian U ساحل رودخانه زی
the karoon river U رودخانه کارون
the river karoon U رودخانه کارون
stethe U ساحل رودخانه
by water U از راه رودخانه
levee U کناره رودخانه
conferva U علف رودخانه
along the river U درامتداد رودخانه
river beds U بستر رودخانه
strand U لایه رودخانه
water system U رودخانه و شعبات ان
river banks U ساحل رودخانه
upstream U بالای رودخانه
euphrates U رودخانه فرات
bottom ice U یخ کف دریاچه یا رودخانه
lethe U اب رودخانه بزرخ
stream U رودخانه ابراهه
an open river U رودخانه باز
potamology U مبحث رودخانه ها
river trip U گردش رودخانه ای
river trip U مسافرت رودخانه ای
alpheus U رب النوع رودخانه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
bight U پیچ رودخانه
riverward U بطرف رودخانه
riverine U سواحل رودخانه
streams U رودخانه ابراهه
streamed U رودخانه ابراهه
riverbed U بستر رودخانه
headwater U بالادست رودخانه
river bed U بستر رودخانه
head stream U سرچشمه رودخانه
river profile U نیمرخ رودخانه
river mouth U دهانه رودخانه
ostiary U دهانه رودخانه
river line U خط ساحل رودخانه
strands U لایه رودخانه
low water U فروکش اب رودخانه
upstream U بالادست جریان رودخانه
ferryboats U قایق عبور از رودخانه
ferryboat U قایق عبور از رودخانه
basin U حوزه رودخانه ابگیر
basins U حوزه رودخانه ابگیر
niagara U رودخانه و ابشار نیاگارا
levee U دیواره ساحلی رودخانه
span U پل زدن روی رودخانه
spanned U پل زدن روی رودخانه
deliberate crossing U عبور با فرصت از رودخانه
head water U قسمت بالادست رودخانه
eyot U جزیره کوچک در رودخانه
spans U پل زدن روی رودخانه
bank effect U اثر کناره رودخانه
spanning U پل زدن روی رودخانه
upstream U مخالف جریان رودخانه
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
head water U بالای رودخانه بالارود
excavation in river bed U خاکبرداری در بستر رودخانه
river bed level U تراز بستر رودخانه
basin area U حوزه ابریز رودخانه
styx U رودخانه عالم اسفل
bayou U شاخه فرعی رودخانه
white water U ابشارهای کوتاه رودخانه
hasty crossing U عبور تعجیلی از رودخانه
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
naiad U حوری موجددریاچه رودخانه
fluviatic U پیداشده رودخانه رودخانهای
chutes U شیب تند رودخانه
forced crossing U عبور اجباری از رودخانه
riverain U ساکن ساحل رودخانه
riparian U وابسته بکنار رودخانه
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
keelboatman U کرجی بان رودخانه
sluggish stream U رودخانه با جریان کند
keelboat U قایق پهن رودخانه
chute U شیب تند رودخانه
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
palisade U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
detritus U مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
river forcasting U پیش بینی جریان رودخانه
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
whitewater racing U مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
fluviomarine U درست شده رودخانه ودریا
he put me across the river U مرا بدانسوی رودخانه برد
to clean arives U رودخانه ایی را لاروبی کردن
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
hurst U جای کم عمق در رودخانه یا دریا
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
strath U بستر پهن مسیر رودخانه
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
palisades U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
fluviometer U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fluviograph U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
rhenish U شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
holm U زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
performance of the dam U زیست سد
subsistence U زیست
symbion U هم زیست
bio- U زیست -
biogen U زیست زا
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riffle U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffles U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffling U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
riffled U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
effective snow melt U برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
riparian rights U حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
The teo countries are separated by this river. U این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
logjam U انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
How long is the River Nile? U طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
estacade U سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
nilometer U الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
biochemist U زیست شیمیدان
biophysics U زیست- فیزیک
biotechnology U زیست فناوری
bioluminescence U زیست تابی
homelands U زیست بوم
modus vivendi U شیوه زیست
biochemists U زیست شیمیدان
homeland U زیست بوم
existences U زیست موجودیت
existence U زیست موجودیت
eco- U زیست بوم
biosphere U زیست کره
work U زیست عمل
worked U زیست عمل
biologist U زیست شناس
biosphere U فضای زیست
biological clock U زیست گشت
biogases U زیست گاز
biogas U زیست گاز
settlement U زیست گاه
settlements U زیست گاه
biosphere U زیست سپهر
joie de vivre U زیست شادی
colony U زیست گاه
viability U زیست پذیری
biogenesis U زیست زاد
biogenetic U زیست زادی
biogenic U زیست زاییده
biomechanics U زیست مکانیک
biological chemistry U زیست شیمی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com