Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grub
U
زمین کندن جستجو کردن
grubbed
U
زمین کندن جستجو کردن
grubs
U
زمین کندن جستجو کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To dig the earth.
U
زمین را کندن
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
linear
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searched
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
grub
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubbed
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
backwards
U
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distribute
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
searched
U
جستجو کردن
seed
U
جستجو کردن
seek
U
جستجو کردن
seach
U
جستجو کردن
snook
U
جستجو کردن
seeds
U
جستجو کردن
searchingly
U
جستجو کردن
search
U
جستجو کردن
seeks
U
جستجو کردن
scour
U
جستجو کردن
scoured
U
جستجو کردن
scours
U
جستجو کردن
mouse
U
جستجو کردن
searches
U
جستجو کردن
mouses
U
جستجو کردن
seeking
U
جستجو کردن
to feel after any thing
جستجو کردن
hunt up
U
جستجو کردن
to smell about
U
جستجو کردن
hunt for
U
جستجو کردن
track down
<idiom>
U
جستجو کردن
hunt after
U
جستجو کردن
to rummage
U
جستجو کردن
to browse through
U
جستجو کردن
to search after
U
جستجو کردن
to search
U
جستجو کردن
to hunt up
U
جستجو کردن
ransack
U
جستجو کردن
to scratch about
U
جستجو کردن
ransacked
U
جستجو کردن
ransacking
U
جستجو کردن
ransacks
U
جستجو کردن
surveillance
U
جستجو کردن
to search
U
گشتن
[جستجو کردن]
go through
<idiom>
U
جستجو وکنکاش کردن
to grub about
U
جستجو کردن
[برای]
to grub
U
جستجو کردن
[برای]
to make r. after something
U
چیزی را جستجو کردن
to sift through something
U
با زیر و رو جستجو کردن
to prospect
[for]
U
جستجو کردن
[برای]
to hunt out
U
جستجو کردن ویافتن
wild goose chase
<idiom>
U
ناامیدانه جستجو کردن
service
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced
U
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
scour and fill
U
کندن و پر کردن
search and clear
U
جستجو و پاک کردن دشمن
inspects
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect
U
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
scauper
U
کندن مغبون کردن
scoop
U
گود کردن کندن
scooped
U
گود کردن کندن
tusks
U
سوراخ کردن یا کندن
pick up
U
کندن منظم کردن
ingrave
U
کندن- نقر کردن
tusk
U
سوراخ کردن یا کندن
scooping
U
گود کردن کندن
drills
U
مته کردن کندن
drilled
U
مته کردن کندن
scoops
U
گود کردن کندن
drill
U
مته کردن کندن
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
to dig up
U
با به هم زدن
[جستجو کردن]
از خاک در آوردن
to seek somebody out
U
جستجو برای پیدا کردن کسی
drilled
U
سوراخ کردن چاه کندن
drill
U
سوراخ کردن چاه کندن
drills
U
سوراخ کردن چاه کندن
to seek a remedy for something
U
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
head-hunting
<idiom>
U
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
to cull wool
U
پشم چیدن
[کندن و جمع آوری کردن]
peels
U
پوست کندن کندن
pull
U
کندن پشم کندن از
pulls
U
کندن پشم کندن از
combed
U
شانه کردن جستجو کردن
hunts
U
صید کردن جستجو کردن در
attempts
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempting
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempted
U
تقلا کردن جستجو کردن
attempt
U
تقلا کردن جستجو کردن
hunt
U
صید کردن جستجو کردن در
hunted
U
صید کردن جستجو کردن در
comb
U
شانه کردن جستجو کردن
combing
U
شانه کردن جستجو کردن
hunting
U
شکار کردن جستجو کردن
to look up
U
نگاه کردن جستجو کردن
fish
U
جستجو کردن طلب کردن
fishes
U
جستجو کردن طلب کردن
fished
U
جستجو کردن طلب کردن
search
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
ground
U
زمین کردن
grounding
U
زمین کردن
paralysing
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzes
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzing
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzed
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysed
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyses
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyse
U
زمین گیر کردن خنثی کردن
geodesy
U
مساحی کردن زمین
searched
U
مراقبت کردن از زمین
search
U
کاوش کردن زمین
dibble
U
گود کردن زمین
search
U
مراقبت کردن از زمین
searched
U
کاوش کردن زمین
to work the land
U
زمین را زراعت کردن
harrow
U
صاف کردن زمین
peneplane
U
فرسوده کردن زمین
protective earthing
U
زمین کردن حفافتی
harrows
U
صاف کردن زمین
to cultivate land
U
زمین را کشت کردن
searchingly
U
کاوش کردن زمین
searchingly
U
مراقبت کردن از زمین
searches
U
کاوش کردن زمین
searches
U
مراقبت کردن از زمین
dig , in
U
گود کردن زمین
to clear land
U
زمین راصاف کردن
to till the soil
U
زمین را کشت کردن
terrain spotting
U
تجسس کردن زمین
terrain spotting
U
دیدبانی کردن زمین
to dig out
U
گود کردن زمین
peneplain
U
فرسوده کردن زمین
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
neutral earth
U
زمین کردن نقطه صفر
harrow
U
باچنگک زمین را صاف کردن
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
harrows
U
باچنگک زمین را صاف کردن
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
geologize
U
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
geologize
U
مطالعه علم زمین شناسی کردن
bedraggle
U
روی زمین کشیدن و چرک کردن
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
reclaims
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
hovering
U
پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
reclaiming
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com