Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magazine space
U
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition pit
U
زاغه مهمات
cave
U
زاغه مهمات
ammunition dump
U
زاغه مهمات
caves
U
زاغه مهمات
bunkers
U
زاغه مهمات
bunker
U
زاغه مهمات
igloo space
U
زاغه بتونی مهمات
magazine space
U
محوطه زاغه مهمات
mattamore
U
انبار زیرزمینی
magazines
U
انبار مهمات
magazine
U
انبار مهمات
ammunition depot
U
انبار مهمات
ammunition dump
U
انبار مهمات
arsenals
U
انبار مهمات جنگی
shell room
U
انبار مهمات ناو
arsenal
U
انبار مهمات جنگی
magazine flooding system
U
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
inventory lot
U
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
x site
U
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
y site
U
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
ammunition loading line
U
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ghettos
U
زاغه
ghettoes
U
زاغه
ghetto
U
زاغه
slummer
U
زاغه نشین
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
inventory fraction
U
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
subterranean
U
زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
cellar
U
زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
ground water
U
اب زیرزمینی
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
kobold
U
غول زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
underground mine
U
معدم زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
grotto
U
غار زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
metros
U
راه آهن زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
culverts
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
ordnance
U
مهمات
munition
U
مهمات
ammunition
U
مهمات
ordnace
U
مهمات
munitions
U
مهمات
ammo
U
مهمات
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
molehill
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehills
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
service ammunition
U
مهمات جنگی
separate ammunition
U
مهمات مجزا
explosive ordnance
U
مهمات منفجره
ammunition condition
U
وضعیت مهمات
ammunition credit
U
سهمیه مهمات
live ammunition
U
مهمات جنگی
piggy back
U
کیسه مهمات
armed ammunition
U
مهمات مسلح
ammunition chest
U
جعبه مهمات
load
U
بارگیری مهمات
munitions of war
U
مهمات جنگی
munitioneer
U
مهمات ساز
practice ammunition
U
مهمات مشقی
separate loading
U
مهمات مجزا
service ammunition
U
مهمات رزمی
loads
U
بارگیری مهمات
ammunition carrier
U
مهمات بیار
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
ammunition barricade
U
بستههای مهمات
lot
U
نوبه مهمات
tracers
U
مهمات رسام
tracer
U
مهمات رسام
cook off
U
گل کردن مهمات
ammunition trains
U
بنه مهمات
ammunition pit
U
چاله مهمات
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
ammunition lot
U
نوبه مهمات
ammunition loading line
U
خط بارگیری مهمات
inert ammunition
U
مهمات مشقی
inert ammunition
U
مهمات بی اثر
ball ammunition
U
مهمات مانوری
caisson
U
واگون مهمات
caisson
U
صندوق مهمات
ammo zero
U
مهمات تمام
blank ammunition
U
مهمات مشقی
blank ammunition
U
مهمات مانوری
igloo space
U
زاغههای مهمات
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
inert
U
مهمات مشقی
ammunition identification code
U
کد شناسایی مهمات
fixed ammunition
U
مهمات ثابت
live
U
مهمات جنگی
lived
U
مهمات جنگی
drill ammunition
U
مهمات مشقی
ammunition handler
U
متصدی مهمات
wracks
U
قفسه مهمات و وسایل
lot number
U
شماره نوبه مهمات
semifixed
U
مهمات نیمه ثابت
armement
U
مهمات کشتی جنگی
paracaisson
U
گاری مهمات کش دستی
racked
U
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
U
محل تدارک مهمات
ammunition day of supply
U
روز اماد مهمات
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
ordnance
U
مهمات ساز وبرگ
racks
U
قفسه مهمات و وسایل
wracked
U
قفسه مهمات و وسایل
gunrunner
U
قاچاقچی اسلحه و مهمات
gun room
U
مخزن مهمات درکشتی
ordnance
U
مربوط به اسلحه و مهمات
ammunition credit
U
سهمیه مهمات ذخیره
rack
U
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
U
محل نگهداری مهمات
ammo minus
U
مهمات کمتر از نصف
ammunition lift capability
U
مقدورات حمل مهمات
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
inventory lot
U
نوبه ذخیره مهمات
ammo plus
U
مهمات بیش از نصف
ammunition modification
U
بهتر سازی مهمات
type load
U
نوع بار مهمات
type load
U
نوع مهمات هواپیما
destruction area
U
منطقه تخریب مهمات
ammunition point
U
نقطه اماد مهمات
loading
U
بارگیری مهمات درهواپیما
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com