Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ingravescent
U
رو بشدت گذارنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
setter
U
گذارنده
setters
U
گذارنده
hypothecator
U
رهن گذارنده
pickler
U
ترشی گذارنده
decrescent
U
روبه نقصان گذارنده
eponymous
U
نام گذارنده برملت یا کشور یاطایفهای
extremely
U
بشدت
hard
U
بشدت
sorely
U
بشدت
acutely
U
بشدت
like fury
U
بشدت
hardest
U
بشدت
harder
U
بشدت
racks
U
بشدت کشیدن
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
vengeful
U
بشدت انتقام جو
racked
U
بشدت کشیدن
wracked
U
بشدت کشیدن
wracks
U
بشدت کشیدن
rack
U
بشدت کشیدن
dash
U
بشدت زدن
dashed
U
بشدت زدن
dashes
U
بشدت زدن
belches
U
بشدت بیرون انداختن
eruct
U
بشدت فوران کردن
precipitated
U
بشدت پرتاپ کردن
precipitating
U
بشدت پرتاپ کردن
precipitate
U
بشدت پرتاپ کردن
belch
U
بشدت بیرون انداختن
belched
U
بشدت بیرون انداختن
belching
U
بشدت بیرون انداختن
precipitates
U
بشدت پرتاپ کردن
jounce
U
بشدت بالا و پایین پریدن
hard charge
U
بشدت و حداکثر سرعت راندن
smashes
U
بشدت زدن منگنه کردن
smash
U
بشدت زدن منگنه کردن
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com