Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clutch start
U
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
sedans
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedan
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
to stand in the gap
U
برای دفاع اماده بودن
to keep ome's powder dry
U
برای هر رویدادی اماده بودن
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
bump start
U
اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
drag bike
U
موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
ground readiness
U
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
speedway
U
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
moto cross
U
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
motorcycle with side car
U
موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
trail bike
U
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
to look out
U
اماده بودن گوش بزنگ بودن
paddock judge
U
داور سرپرست اماده شدن اسبهای مسابقه
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
to be prepared to go
U
اماده رفتن بودن
standbys
U
به حال اماده بودن
standby
U
به حال اماده بودن
warm up
U
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
abler
U
اماده بودن ارایش دادن
ablest
U
اماده بودن ارایش دادن
stand by
U
دم دست بودن اماده خدمت
to stand out in relief
U
برجسته یا روشن بودن
stick out a mile
U
مثل روز روشن بودن
fit to work
U
اماده برای کارکردن
to fit with
U
اماده کردن برای
ready to die
U
اماده برای مرگ
prompt to go
U
اماده برای رفتن
on offer
U
اماده برای فروش
color value
U
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
to prepare for war
U
برای جنگ اماده شدن
on guard
U
اماده برای دفاع باشید
bats
U
گل اماده برای کوزه گری
up and running
U
اماده برای عملیات کامل
attentions
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
batted
U
گل اماده برای کوزه گری
he was prone to mischief
U
برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
bat
U
گل اماده برای کوزه گری
mission ready
U
هواپیمای اماده برای پرواز
attack on preparation
U
شمشیرباز اماده برای حمله
covers
U
اماده برای برگرداندن توپ
coverings
U
اماده برای برگرداندن توپ
cover
U
اماده برای برگرداندن توپ
attention
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
green flag
U
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
covers
U
اماده شدن برای دریافت توپ
addresses
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
crammed
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
crams
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
off the shelf
U
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
winterization
U
اماده کردن برای کار در زمستان
coverings
U
اماده شدن برای دریافت توپ
addressed
U
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
cram
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
herbescent
U
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
platform load
U
بار اماده برای بارریزی هوایی
cover
U
اماده شدن برای دریافت توپ
up
U
جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
upping
U
جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
upped
U
جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
pool
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
hypnotizable
U
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
repertoire
U
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
tropicalization
U
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
groom
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
to the manner born
U
فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
grooms
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
pooled
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
pools
U
عده کارمند اماده برای انجام امری
epexegetically
U
برای روشن شدن معنی
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
fit
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fittest
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fits
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
despatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
sawhorse
U
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
back up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back-up
U
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
aircraft turn around
U
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
lime paste
U
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
dispatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
it is insusceptible of change
U
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
despatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
vitrescent
U
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
running
U
مناسب برای مسابقه دو
pilot engine
U
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
turnkey
U
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
carry light
U
نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
laughter
U
مسابقه اسان برای بردن
literacy
U
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
crammer
U
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
predigest
U
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
little brown jug
U
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
turnkey system
U
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
to bar somebody from a competition
U
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
prepare
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspector
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
solocross
U
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
saving
U
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
stocker
U
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
monitors
U
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitored
U
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor
U
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
kernels
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
retards
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
kernel
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
retarding
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee
U
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
illumination by diffusion
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
voyage repairs
U
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
motorcycle
U
موتورسیکلت
motorcycles
U
موتورسیکلت
motor assisted bicycle
U
موتورسیکلت
bikes
U
موتورسیکلت
bike
U
موتورسیکلت
autocycle
U
موتورسیکلت
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
bit map
U
ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
handle bar
U
دسته موتورسیکلت
motorcycle headlamp
U
نورافکن موتورسیکلت
biker
U
موتورسیکلت سوار
sidecar
U
اتاقک موتورسیکلت
sidecars
U
اتاقک موتورسیکلت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com