Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bank switching
U
راه گزینی محدوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line switching
U
خط گزینی
monogamy
U
یک شو گزینی
monogyny
U
یک زن گزینی
canalization
U
ره گزینی
channelling
U
راه گزینی
message switching
U
پیام گزینی
monandry
U
یک همسر گزینی
personnel selection
U
کارمند گزینی
permselectivity
U
نفوذ گزینی
item selection
U
پرسش گزینی
domiciliation
U
مسکن گزینی
switching
U
راه گزینی
accommodation
U
بوم گزینی
accommodations
U
بوم گزینی
branching
U
شاخه گزینی
regioselectivity
U
جهت گزینی
object choice
U
شیئی گزینی
context switching
U
راه گزینی قرینه
line switching
U
راه گزینی خطی
circuit switching
U
راه گزینی مداری
error choice technique
U
شیوه خطا گزینی
drive channelling
U
راه گزینی سائق
switching network
U
شبکه راه گزینی
word choice test
U
ازمون واژه گزینی
switching center
U
مرکز راه گزینی
switch theory
U
نظریه راه گزینی
switching variable
U
متغیر راه گزینی
polygyny
U
چند زوجه گزینی
automatic mode switching
U
راه گزینی حالت خودکار
packet switching
U
راه گزینی بسته کوچک
automatic message switching
U
راه گزینی خودکار پیام
self selection
U
انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
range
U
محدوده
ranged
U
محدوده
ranges
U
محدوده
span
U
محدوده
confining
U
محدوده
confine
U
محدوده
spanned
U
محدوده
scope
U
محدوده
spanning
U
محدوده
spans
U
محدوده
floors
U
محدوده زمین
time limit
U
محدوده زمانی
floored
U
محدوده زمین
floor
U
محدوده زمین
time limits
U
محدوده زمانی
grades
U
سطح یا محدوده
number range
U
محدوده اعداد
normal range
U
محدوده عادی
range check
U
بررسی محدوده
transmission limit
U
محدوده فرافرستی
sin bin
U
محدوده پنالتی
fair territory
U
محدوده خطا
error range
U
محدوده خطا
soft cell boundaries
U
محدوده ازاد سل
playing area
U
محدوده زمین
ranges
U
حدود محدوده
ranged
U
حدود محدوده
grade
U
سطح یا محدوده
zones
U
حیطه محدوده
range
U
حدود محدوده
zone
U
حیطه محدوده
bands
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
balking billiard
U
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
in
U
توپ در محدوده زمین
band
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
frequency range
U
محدوده فرکانس نامی
in-
U
توپ در محدوده زمین
palettes
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
trap shot
U
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
leg hit
U
ضربه بسمت محدوده توپزن
palette
U
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
touch in goal
U
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
polygamy
U
چند همسری چند همسر گزینی
short line
U
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
infield
U
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
out of bounds
U
خارج شدن توپ از محدوده زمین
confidence level
U
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
newton
U
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
outsides
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outside
U
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
repertoire
U
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
in hand
U
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
bands
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
normal
U
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
UHF
U
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
band
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
skid pad
U
محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
scope
U
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
quantifier
U
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
team area
U
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
privates
U
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
platforms
U
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
trapped
U
زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
private
U
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
thirds
U
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
third
U
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
radio frequency
U
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
platform
U
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
polyandry
U
چند شوهری چند شو گزینی
fairness
U
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
ps/
U
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند
colours
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
legs
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
colour
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
normalised
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
adaptations
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
normalizes
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
adaptation
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
normalising
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
center of gravity limits
U
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
leg
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
patterns
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
grids
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
CLUT
U
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
IBM
U
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
Xerox PARC
U
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
scalar
U
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
SPARC
U
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
hovering acts
U
قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
quantization
U
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
netware
U
که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
maps
U
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
map
U
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
misrepresentation
U
در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
personal
U
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
standard
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
normalises
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
fifth generation computers
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
wordperfect
U
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
Intel
U
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
limited distance modem
U
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
off
U
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
minicomputer
U
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
analogues
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com