Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
driven
U
رانده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
paddle boat
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
outcast
U
رانده
outcasts
U
رانده
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
catch
U
مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
interned
U
رانده شده ازکشور دیگر
driven
U
رانده
repressed
U
واپس رانده
blown out
U
رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
cast away
U
رانده
castway
U
رانده
counter thrust variation
U
واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
die casting
U
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
gone away
U
رانده شده از پناهگاه
overblown
U
رانده شده دراثرباد
redezvous
U
رانده وو محل ملاقات
warm gas thruster
U
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
U
از آنجا مانده از اینجا رانده .
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com