English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
xylotomy U برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
orthogonal mesh reinforcement U شبکه ارماتور عمود برهم
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
butt joint U اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
self excited U تحریک شده توسط جریان دینام
rem U مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
corn-rowing [grinning] U راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
grinning [cornrowing] U [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
low supercharger gear U دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
foliate U ورقه شده ورقه ورقه شدن
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
diamonds U شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
marmolite U یک جور سنگ سماق ورقه ورقه که رنگ ان کمی سبزاست
flakiness U خاصیت چیزی که ورقه ورقه است
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
laminate U ورقه ورقه ورقه ورقه کردن
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
dowry rug U قالیچه جهیزیه [این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
interlaminate U ورقه ورقه بین هم گذاردن
layer U مطبق کردن ورقه ورقه
to shell off U ورقه ورقه شدن ورامدن
layers U مطبق کردن ورقه ورقه
flaky U ورقه ورقه ورقه شونده
sheet U ورقه ورقه کردن ورقه
sheets U ورقه ورقه کردن ورقه
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
thinness U نازکی
exility U نازکی
extenuation U نازکی
gauziness U نازکی
fragilely U به نازکی
tenuity U نازکی
nicely U نازکی
flimsiness U نازکی
fragility U نازکی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
d. of feeling U نازکی احساسات
d. of constitution U نازکی وجود
frangibility U نازکی فریفی
exfoliate U ورقه ورقه شدن
sheets U متورق ورقه ورقه
laminate U ورقه ورقه شدن
lamination U ورقه ورقه شدن
cleavages U ورقه ورقه شدگی
delaminate U ورقه ورقه شدن
spall U ورقه ورقه کردن
cleavage U ورقه ورقه شدگی
exfoliaion U ورقه ورقه شدن
sheet U متورق ورقه ورقه
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
perpendecular U عمود
tate U عمود
normal U عمود
perpendicular [to] <adj.> U عمود [بر]
perpendicular U عمود
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
normal vector U بردار عمود
vertically U بطور عمود
barbican U دو برج عمود
barbacan U دو برج عمود
deposit U پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
fibre optics U انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
deposits U پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
swizzle stick U چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
athwart U عمود به خط میتنی قایق
staple U عمود چهارپایه تخت
tate zuki U ضربه عمود مشت
stapling U عمود چهارپایه تخت
normal shock wave U موج ضربهای عمود
cross-banded U [روکشی با تارهای عمود]
stapled U عمود چهارپایه تخت
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
copper foil U ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
deposits U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
abeam U امتداد عمود برمحور طولی
nadir U پای عمود نافر خط ندیر
quantity equation of exchange U یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
batardeau U [دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
t position U حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
neotral position U وضع بدن عمود بر سطح مسیر
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
corona U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
coronas U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
shim U واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
scrim U پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
tangle U در هم و برهم
tangles U در هم و برهم
haywire U در هم و برهم
in a tumble U در هم برهم
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
cam ground piston U پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
deflection of vertical U اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
helter-skelter U درهم برهم
helter-skelters U درهم برهم
pasticcqo U چیزدرهم برهم
pertubative U برهم زننده
imbroglios U درهم و برهم
imbroglio U درهم و برهم
higgledy-piggledy U بطوردرهم برهم
pell-mell U درهم برهم
higgledy-piggledy U درهم برهم
disbandment U برهم خوردگی
topsyturvy U درهم برهم
interaction U برهم کنش
untidier U درهم و برهم
topsy-turvy <idiom> U درهم برهم
bash U برهم زدن
elusory U درهم برهم
untidily U درهم و برهم
untidiest U درهم و برهم
coups U برهم زدن
coup U برهم زدن
fazing U برهم زدن
fazes U برهم زدن
in a bad order U درهم برهم
fazed U برهم زدن
disband U برهم زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com